بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب حرکت | طاقچه
تصویر جلد کتاب حرکت

بریده‌هایی از کتاب حرکت

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۱۲۳ رأی
۴٫۸
(۱۲۳)
«خیلی عجیب است که اینها بر باطلشان، این همه پا بر جا هستند و شما در حقِّتان، این قدر سست!»
اِیْ اِچْ|
برای جهل ما همین بس که اندازه و قدر خود را ندانیم.
چڪاوڪ
وقتی آدمی حرکتی ندارد، مجبور است خودش را با شکل‌های مختلف زندگی فریب دهد تا خیال کند که حرکتی دارد.
چڪاوڪ
خیال می‌کنیم خیلی مهم هستیم؛ چون فقط می‌دانیم، در حالی که دانستن، مسأله‌ای را حل نمی‌کند.
اِیْ اِچْ|
مهم نیست در تاریکی هستیم یا نور، مهم این است که نور در راه ما افتاده یا در چشم ما؟ نوری که در چشم است، کور می‌کند و نوری که در راه است، عامل حرکت.
زهرا سادات
مستضعف کسی است که در باطل است، ولی خیال می‌کند آنچه دارد، حق است.
اِیْ اِچْ|
این ما هستیم که ستم را پرورش می‌دهیم
اِیْ اِچْ|
کفر متحرک به اسلام می‌رسد، ولی اسلام راکد، پدر بزرگِ کفر است.
چڪاوڪ
عظمت انسان در بینش اوست، نه دانش او.
Alireza
شروع حرکت که ضرورت حرکت نیز از آن مایه می‌گیرد، از لحظه‌ای است که تو می‌فهمی از همه چیزهایی که با آنها مأنوس هستی، بزرگ‌تری. بزرگ‌تری؛ چون آنها به تو ختم شده‌اند و تو میوه این درختی و هیچ وقت به ریشه و خاک و سنگ، برگشت نخواهی کرد.
زهرا سادات
رسول، اسلام را آورد نه مسلم را و نه فقیه را.
اِیْ اِچْ|
این طور نیست که فقط بشنوید و بعد هم اگر شناختید و حرکت نکردید، هیچ مشکلی پیش نیاید. کسانی که به اندازه تمامی عمرشان آگاهی به دست آورده‌اند، ولی به اندازه یک لحظه هم گامی برنداشته‌اند، بدانند که همین آگاهی‌ها، اغلال و زنجیرهاشان می‌شود و آنها را خُرد و خسته می‌کند. اینکه می‌بینید با باری از معلومات و مطالعات و آگاهی‌ها، هر کدام فرعونی شده‌ایم و آشکار و پنهان، دعواها داریم، به همین خاطر است که آگاهی یک عمر را به دوش گرفته‌ایم، ولی حرکت یک لحظه را هم نداشته‌ایم. باری که بازده نداشته باشد، چه کمرها که نمی‌شکند! باشد که هر کدام از ما مولّد باشیم نه محتکر!
معجزه ی سپاسگزاری
تنوع‌طلبی، نشان دهنده نیازی است که ارضاء نشده؛ مثل گرسنه‌ای که اگر به او غذا ندهند، کثافت‌ها را هم می‌خورد.
جیمی جیم
ما به چه دل بسته‌ایم؟ به چه تکیه کرده‌ایم؟ به پدری که یک سیگار برایش بیاوریم یا نیاوریم، کم و زیاد می‌شود. به همسری که نمی‌شود اعتماد کرد. به شغلی که با یک امضاء می‌آید و با یک امضاء می‌رود. به نفسی که در یک لحظه بالا می‌آید و یک دفعه قطع می‌شود؟ به چه تکیه کرده‌ایم؟!
امیری حسین
عظمت انسان در بینش اوست، نه دانش او.
رهگذر
یک شتاب، یونس را زندانی شکم ماهی می‌کند. ما که جامع الشرایط هستیم و کبر و حرص و بخل و شتاب را همه یک جا داریم
امیری حسین
به بعضی از دوستان که در شرایطی احتیاجاتی داشتند، می‌گفتم اقدام کن. می‌گفت نمی‌شود. به او گفتم: آیا از آن مقدار توانایی که داشته‌ای، استفاده کرده‌ای، یا در جا سوزانده‌ای؟ تویی که هنوز یک لیتر بنزین داری، چرا در جا می‌سوزانی؟ مصرف کن، اگر ماندی، عذر داری، ولی وقتی که بنزین داری، اگر بمانی و اقدامی نکنی، محکوم هستی و مسئول.
امیری حسین
کسانی که نقشه ندارند، مهره نقشه‌دارها خواهند شد.
taha.zaki
حرکت‌هایی که نسنجیده باشد، در انسان باروری نمی‌آورد و علامت آن هم این است که یا مغرور عملمان می‌شویم و یا خسته از عمل. اگر ما را بکوبند خسته‌ایم و اگر تشویقمان کنند، مغروریم.
درتکاپو...
عظمت انسان در بینش اوست، نه دانش او.
کاربر ۳۵۸۲۱۸۳
ارزش عمل در کمیت آن نیست، در بینش و نگرشی است که انسان به آثار عمل دارد، در محرّک و انگیزه‌ای است که او را به جریان انداخته، در جهت و هدفی است که برای آن در نظر گرفته. ارزش عمل، در رابطه با این اصول است.
درتکاپو...
دومین چیزی که باید از ما گرفته شود تا بتوانیم حرکت خود را شروع کنیم «انتظار» ماست. انتظار به این معنا که می‌خواهیم دیگری شروع کند. بنا نداریم خلق کنیم. همیشه منتظریم و می‌خواهیم کشف کنیم. بنا نداریم نقطه آغاز باشیم. همیشه می‌خواهیم دُم باشیم نه سر، دنباله‌رو باشیم نه جلودار؛ چون چشم نداریم و در تاریکی مانده‌ایم. مگر دیگران چه داشته‌اند که ما نداریم؟!
زهرا سادات
«ما آمده‌ایم تا شما را از تنگی زندگی، به وسعت و فراخ آخرت و از بردگی و عبادت خلق، به عبادت «الله» و آزادگی سوق دهیم.»
Ahmad
آگاهی زیاد برای انسانی که خود زیاد نشده، جز رنج ندارد.
فاطمه ناظریان
اگر از خودمان سؤال نکنیم که وقت خود را با چه چیز پُر کرده‌ایم؟ از ما سؤال خواهد شد: «لَتُسْئَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ».
Orafa
انسان کلیتی است که جبرهای گوناگون در او جریان دارند. کلیتی است که جبر اجتماعی، جبر تاریخ، جبر وراثت، جبر محیط و تربیت در او مؤثرند، نه حاکم.
اِیْ اِچْ|
کسانی که سر به بالا دارند و حرکتی متعالی را می‌خواهند، مثل سنگ نیستند تا با هُل دادن به جایی برسند؛ چرا که وقتی این نیرو تمام شد، سقوط می‌کنند؛ که سقوط، یک اصل طبیعی برای سنگ‌هاست.
چڪاوڪ
با باری از معلومات و مطالعات و آگاهی‌ها، هر کدام فرعونی شده‌ایم و آشکار و پنهان، دعواها داریم، به همین خاطر است که آگاهی یک عمر را به دوش گرفته‌ایم، ولی حرکت یک لحظه را هم نداشته‌ایم. باری که بازده نداشته باشد، چه کمرها که نمی‌شکند!
زهرا سادات
کسانی که حرکتی ندارند، مجبورند با تنوع‌ها خودشان را مشغول کنند.
mohamad
ابا عبدالله در یکی از شب‌ها بیدار شدند و به علی اکبر (ع) گفتند: «در خواب دیدم که کسی می‌گوید: این کاروان می‌رود و مرگ به دنبال آن است.» علی اکبر (ع) گفت: «پدر مگر ما بر حق نیستیم؟» حضرت فرمود: «بلی»، پسر گفت: «اِذَنْ لا نُبَالِی»
Nerd

حجم

۲۰۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۲۰۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان