کتاب اعتراف
۴٫۰
(۱۲۳)
خواندن نظراتحاصل پذیرش مذهب این بود که برای درک معنای زندگی باید دست از عقل بشویم، یعنی از همان چیزی که معنا برایش ضرورت داشت.
hoda.family
من هم همانند همه دیوانگان، همه را دیوانه میخواندم. غیر از خودم.
Meti & yeganeh
ولی این تصور که کسی با آوردن من به این دنیا با من شوخی ابلهانه و شریرانهای انجام داده است، برایم طبیعیترین شیوه بیان شرایطم بود.
ben behbudi
برای درک معنای زندگی باید پیش از هر چیز کاری کرد که زندگی بیمعنا و شرّ نباشد، و تنها پس از آن به عقل نیاز است تا زندگی را درک کرد.
م.م.ر
مردم همانطور زندگی میکنند که همه زندگی میکنند و همه بر اساس موازینی زندگی میکنند که نهتنها هیچ نقطه اشتراکی با آموزههای دین ندارد، بلکه بخش اعظم آن مخالف این آموزههاست. آموزههای دینی در زندگی نقشی ندارند، در روابط با سایر انسانها هرگز این آموزهها را در نظر نمیگیریم و در زندگی شخصیمان نیز هیچگاه لزومی به مراعات آنها پیدا نمیشود. آموزههای دین مربوط است به جایی آنطرفها، دور از زندگی و مستقل از آن. اگر هم به آن بربخوری، فقط همانند چیزی ظاهری و پدیدهای است که ارتباطی با زندگی ندارد.
Reyhaneh JoOoOn
در حکمت فراوان، اندوه فراوان است و هر که بر دانش خود بیفزاید، بر غمش میافزاید.
M.M. SAFI
فلسفه وجود بز، خرگوش، گرگ آن است که باید خودشان را سیر کنند، زادوولد کنند، برای خانوادهشان غذا فراهم کنند، و هنگامی که این کارها را انجام میدهند، اطمینان راسخ دارم که آنها خوشبخت هستند و زندگیشان عاقلانه است. ولی انسان چه باید بکند؟ انسان نیز باید درست به همان شکل زندگی بیافریند، همانند جانوران، فقط با این تفاوت که اگر بهتنهایی زندگی بیافریند، فنا میشود، او باید زندگی را نه برای خودش، بلکه برای همه بیافریند.
rain_88
ما سخت نیازمند درک معنای زندگی و آشنایی با «هنر زندگی» هستیم.
Mahdi
زندگیام متوقف شد. میتوانستم نفس بکشم، بخورم، بیاشامم، بخوابم، و نمیتوانستم نفس نکشم، نخورم، نیاشامم و نخوابم؛ ولی اثری از زندگی نبود، زیرا تمایلی وجود نداشت که برآوردن آن را منطقی و عاقلانه بدانم. اگر خواستهای داشتم، از پیش میدانستم که چه خواستهام را برآورده کنم و چه نکنم، درهرحال حاصلی نخواهد داشت.
اگر ساحرهای پدیدار میشد و به من پیشنهاد میکرد آرزوهایم را برآورده سازد، نمیدانستم چه بگویم. در دقایق بیخبری به جای آرزو، عادت به آرزوهای پیشین در سرم بود، ولی در دقایق هشیاری میدانستم که این فریبی بیش نیست و میدانستم که مرا هیچ آرزویی نیست. حتی آرزوی دانستن حقیقت را هم نداشتم، زیرا حدس میزدم این حقیقت در چه نهفته است.
کاربر ۲۴۶۴۶۷۱
«آیا در زندگی من معنایی هست که با مرگی که بهطور حتم در انتظار من است از میان نرود؟»
گیتی یوسفی
حجم
۹۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۳ صفحه
حجم
۹۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۳ صفحه
قیمت:
۴۳,۰۰۰
تومان