بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جان شیرین و شش داستان دیگر | طاقچه
تصویر جلد کتاب جان شیرین و شش داستان دیگر

بریده‌هایی از کتاب جان شیرین و شش داستان دیگر

۲٫۰
(۴)
کسالت نفرین بیمارستان است.
کاربر ۱۰۲۱۷۰۸
«اصل کار این است که خوش‌حال باشی. هرچه می‌خواهد بشود. فقط سعی کن خوش‌حال باشی. کم‌کم آسان‌تر و آسان‌تر می‌شود. به شرایط آدم هم ربطی ندارد. باورت نمی‌شود چه‌قدر خوب است. وقتی همه‌چیز را قبول کنی، فاجعه محو می‌شود. یا به‌هرحال سبک‌تر می‌شود، و تو هم راه خودت را می‌روی و با دنیا راحت کنار می‌آیی
کاربر ۱۰۲۱۷۰۸
خودم هم همین احساس را داشتم. می‌گوییم بعضی چیزها را نمی‌شود بخشید، یا هرگز خودمان را نخواهیم بخشید. ولی می‌بخشیم. همیشه همین کار را می‌کنیم.
علیرضا
از جان شیرین نمی‌شود گذشت
علیرضا
توی جاده، این‌طوری با آدم‌ها آشنا می‌شدی و آن‌ها هم این‌طوری با تو آشنا می‌شدند. سلام می‌کردی، سلام می‌کردند، چیزی دربارهٔ هوا می‌گفتند و اگر ماشین داشتند و تو پیاده بودی، سوارت می‌کردند. مثل دهاتِ راست‌راستکی نبود که مردم معمولاً از توی خانهٔ هم خبر داشتند
علیرضا
تاوان گناه مرگ است.
علیرضا
نمی‌دانم در آن‌زمان در وضع توالت‌های مدرسه پیش‌رفتی حاصل شده بود یا نه، اما توالت مدرسه بدترین چیز بود.
علیرضا
مدرسهٔ سابق من، همان‌جایی که قلدرها ناهارم را می‌گرفتند و تهدید می‌کردند کتکم می‌زنند، جایی که در میان آن همه آشوب، کسی چیزی یاد نمی‌گرفت
علیرضا

حجم

۱۳۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۱ صفحه

حجم

۱۳۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۱ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان