بریدههایی از کتاب سلوک ماتم؛ شیوههای عزاداری از دیدگاه اهل بیت (ع)
۴٫۲
(۶)
فِی اللَّهِ عَزَاءٌ مِنْ کلِّ مُصِیبَةٍ؛ ذکر خدا، سبب تسلّای هر بلاست.
sadeghi
(عاشورا)، روزی که مثل هیچ روز دیگر نیست
سیّد جواد
(عاشورا)، روزی که مثل هیچ روز دیگر نیست
سیّد جواد
گرچه اشک را گونههای فراوان است، اشکهایی که در خوف و شوق و رجا و محبت و درد و... گونهها را مینوازند، اشک بر اهل بیت چیزی دیگر است و تأثیر و رهآوردهایی دیگر دارد
sadeghi
و اما دخترت، مظلوم واقع میشود، حقی را که سزاوار اوست غصب میکنند، او را میزنند درحالیکه باردار است، به حریم و منزلش بدون اذن وی داخل میشوند و افراد پست، او را رنجور میکنند و وی مانع و دافعی نمییابد و بهدنبال ضرب و کتکی که میخورد، حملش سقط میشود و بهعلت آن فوت و رحلت میکند.
ادریس
حضرت امیر مؤمنان (ع) در خطبهای میفرماید: «وَ لَا مُصِیبَةٌ عَظُمَتْ وَ لَا رَزِیةٌ جَلَّتْ کالْمُصِیبَةِ بِرَسُولِ اللَّه (ص)»؛ مصیبتی عظیمتر و رزیهای بزرگتر از مصیبت وفات رسول خدا (ص) نبود.
sadeghi
برخی شیوههای جدید سوگواری با کلام معصومان (ع) همخوانی ندارد.
بهنظر میرسد استفاده از آلات موسیقی ازقبیل نی، دف و ارگ که در عصر حاضر بیشتر جنبهٔ لهوبودن آنها تجلی دارد، فاقد سنخیت و نمادبودن برای شعایر حسینی است.
سیّد جواد
واژهٔ سوگواری عربی نیست؛ بلکه واژهای است فارسی و آیینی که نشاندهندهٔ مراسم ویژهای است که در مواقعی خاص، اقوام و ملل گوناگون انجام میدهند.
سوگ در لغتنامههای فارسی بهمعنای «صبر، مصیبت، غم، ماتم و اندوه» است. سوگواری در مفهوم کلی بهمعنای غمخواری، مصیبتزدگی و ماتمداری است و به شخصی که بهمناسبت درگذشت یکی از عزیزان خود اندوهگین باشد و مراسم عزا برپا کند، سوگوار میگویند.
sadeghi
امامصادق (ع) میفرماید: «خدا را سپاس که در میان مردم، کسانی را قرار داد که بهسوی ما میآیند و ما را مدح میگویند و برای ما مرثیه میخوانند.»
ادریس
یکی از قواعد فقه شیعی قاعدهٔ «من بلغ» یا «تسامح در ادلهٔ سنن» است. پشتوانهٔ اصلی این قاعده احادیث معتبر و صحیح است. محتوای آنها این است که چنانچه حدیثی دربردارندهٔ پاداشی برای انجام یا ترک عملی باشد و به کسی برسد و او برای رسیدن به آن ثواب، بهمقتضای روایت عمل کند، پاداش وعدهدادهشدهٔ آن به وی داده میشود، هرچند حدیث آنگونه نباشد که نقل شده است.
سیّد جواد
دو پرتگاه، غلوّ و مبالغه (فراانسانیسازی و مقام الوهیت دادن به شخصیتهای دینی) و وهن (فروکشیدن و جستوجوی ارزش انسانهای والا در قد ظواهر) در عالم ذاکری و مداحی هماره احساس میشود
سیّد جواد
اصطلاح روضهخوانی، در میان فارسیزبانها، از عادت مرسوم در بین خطبا و اهل منبر در خواندن کتاب روضة الشهداء گرفته شده است. این کتاب که از نخستین کتابهای ذکر وقایع و حوادث کربلاست، تألیف ملاحسین کاشفی سبزواری (متوفای ۹۱۰ ق) و به زبان فارسی است و مدتها در مجالس عزاداری خوانده میشد. بههمین دلیل مجالس سوگواری به روضهخوانی شهرت یافت که تاکنون این اصطلاح رایج است.
sadeghi
کلمهٔ اهلبیت سه مرتبه در قرآن بهکار رفته است: قصّهٔ حضرت ابراهیم (ع)، قصّهٔ حضرت موسی (ع) و آیهٔ تطهیر.
sadeghi
در روایات گستردهای، مشاهده میکنیم امامان (ع) برای مصیبتهای واردشده بر امامحسین (ع) مجلس عزا به پا کرده و به برپایی سوگواری دعوت کردهاند.
سیّد جواد
«سلام بر تو ای رسول خدا، از من و دخترت که اکنون در جوار تو فرود آمده و شتابان به تو ملحق شده است. ای رسول خدا، شکیبایی من در مصیبت دختر برگزیدهات کم شد و طاقت و توانایی من در نبود او از دست رفت، جز آنکه مرا پس از مصیبت عظیم و مفارقت و فقدان تو، در هر مصیبت دیگری جای تسلیت هست [مصیبت تو بهقدری بزرگ است که قابل مقایسه با مصیبت دیگری نیست] چراکه تو را بهدست خود در آرامگاهت مدفون ساختم و در آغوش من جان دادی. اکنون امانت تو بازگشت و امانت دریافت شد و ازاینپس، اندوه من جاودانی است و شبم به بیداری خواهد گذشت، تا آنگاه که خداوند مرا به سرایی که تو در آن اقامت داری ببرد.
ادریس
طبق فرمودهٔ امامصادق (ع): «بر مانند حسین (ع) باید به صورتها لطمه زده شود و گریبانها و یقهها چاک داده شود.»
سیّد جواد
واژهٔ سوگواری عربی نیست؛ بلکه واژهای است فارسی و آیینی که نشاندهندهٔ مراسم ویژهای است که در مواقعی خاص، اقوام و ملل گوناگون انجام میدهند.
سوگ در لغتنامههای فارسی بهمعنای «صبر، مصیبت، غم، ماتم و اندوه» است.
ادریس
علت برتری امت محمّد (ص) را بر دیگر امتها بگوید. خداوند فرمود به ده خصلت، ازجمله داشتن عاشوراست.
ادریس
فرمود: گریه میکنم از ضربتی که بر فرق تو زنند و از سیلی که بر گونهٔ فاطمه زنند و از نیزهای که بر ران حسن زنند و زهری که به او نوشانند و از قتل حسین. همهٔ اهلبیت (ع) گریستند. گفتم: یا رسول اللَّه، خدا ما را نیافریده جز برای بلا. فرمود: بشارت باد بر تو یا علی، خدای متعال با من عهد کرده که تو را جز مؤمن دوست ندارد و جز منافق دشمن ندارد.»
ادریس
خداوند تبارک و تعالی میخواهد شما را در سه چیز بیازماید تا صبر شما را مشاهده کند. حضرت عرض کرد: پروردگارا من تسلیم امر تو هستم. من توان صبر ندارم مگر بهکمک تو.
ادریس
عدهای به سوگواری بر سایر اهلبیت (ع) غیر از امامحسین (ع) ایراد میگیرند و بهزعم خود عزاداری برای غیر ایشان را بدون دلیل میپندارند. در پاسخ به این افراد باید گفت:
۱. روایات مطلق و عام بسیاری وجود دارد که بر استحباب عزاداری برای تمام معصومان (ع) دلالت میکند و هیچ قید و اشارهای مبنیبر انحصار آن برای امامحسین (ع) در آنها وجود ندارد. به نمونههایی از این روایات در مباحث گذشته اشاره کردیم.
۲. در قسمت تاریخچهٔ سوگواری، روایاتی ذکر شد دربارهٔ اینکه اهلبیت (ع) در عزای سایر معصومان (ع) نیز سوگواری میکردند: گریههای حضرت زهرا (س) بر فقدان پیامبر اکرم (ص)، گریستن امیر مؤمنان (ع) در فراق حضرت فاطمه (س)، پیراهن چاکدادن امام عسکری (ع) در مصیبت امامهادی (ع) و... .
۳. از باب تنقیح مناط یعنی به همان مناط و دلیلی که عزاداری برای امامحسین (ع) توصیه شده است، به همان مناط و دلیل عزاداری بر سایر معصومان (ع) نیز واجب است. یکی از دلایل اصلی، مودت با ایشان است
f_altaha
انتساب به آیتالله خویی مبنی براینکه حکم حکومتی را منحصر در مرافعات و قضاوتها میدانند، نه در تمامی ابواب فقهی، انتساب اشتباهی است؛ زیرا مدعای ایشان عبارت است از اینکه ولایت برای فقیه در تمامی اموری که برای امام ثابت است، ثابت نیست. بهعبارتدیگر، ایشان حق ولایت برای فقیه قائل نیست؛
f_altaha
امیر مؤمنان علی (ع) بعد از جنگ جمل، به جمعی از زنان سپاه خویش امر میفرماید به شکل مردان مسلح درآیند و عایشه را تا وطنش همراهی کنند
f_altaha
حزن و غم با تعابیر و معانی متفاوتی بیان شده است:
۱. «همّ»، بهمعنای حزن و اندوه؛
۲. «انکسار»، بهمعنای دلشکستن و پریشانحالی؛
۳. «توجیع»، بهمعنای دردمندشدن دل از شدت اندوه؛
۴. «کآبه»، بهمعنای اندوهگین و دلشکسته و دَرهمبودن است، بهگونهای که این حالت در چهرهٔ شخص بروز یابد و چهرهاش تیره و مایل به سیاهی شود؛
۵. «احتراق»، بهمعنای آتشگرفتن و سوختن دل؛
۶. «واله»، بهمعنای کسی است که از شدت اندوه، نزدیک است عقل خود را بهخاطر حبیب خود از دست بدهد و از شدت مصیبت مات و سرگشته شود.
ادریس
امامصادق (ع) میفرماید: «نفَس شخص اندوهگین بهخاطر ستمی که بر ما شده، بهمنزلهٔ تسبیح [سبحاناللَّهگفتن] است و اندوه او بهخاطر ما عبادت است و پردهپوشی اسرار ما جهاد در راه خداست.» سپس میفرماید: «زیبنده است که این حدیث با طلا نوشته شود.»
f_altaha
خراشدادن صورت
الف. تعریف: یکی از انواع سوگواری که در زمان حضور اهلبیت (ع) صورت میگرفته است و در عصر حاضر نیز برخی عزاداران انجام میدهند، خراشدادن پوست صورت است که در کتب لغت با دو واژهٔ «خدش» و «خمش» بیان شده است.
ب. انواع و اقسام: خدش جراحتی کمتر از خمش است که با ناخنهای دست انجام میگیرد و بنابر تصریح اهل لغت، گاهی مستلزم جاریشدن خون از صورت میگردد.
علی هروی | Ali Heravi
إِنَّمَا یتَفَاضَلُ النَّاسُ بِحُسْنِ الْعَزَاءِ وَ صِحَّةِ الْفِکرَةِ؛
f_altaha
خدا در قرآن، قصهٔ حضرت یوسف (ع) را بهعنوان عبرت بیان میفرماید: به اینکه حضرت یعقوب (ع) در فراق یوسفی که به یقین میداند زنده است و تنها چند صباحی از او دور شده است، بهگونهای میگرید که چشمانش از شدت حزن و گریه سفید میشود. درحالیکه مصیبت اهلبیت (ع) عصمت بهمراتب سنگینتر از مصیبت حضرت یوسف (ع) بوده است؛ زیرا اولاً مقام ائمهٔ اطهار بالاتر از ایشان است و به همان مرتبه، مصیبت عظیمتر میشود و ثانیاً شدت و سنگینی نوع مصیبت واردشده بر این خاندان، از مصیبت یوسف (ع) بسی بیشتر است. چند روز فراق یوسف (ع) کجا و بهشهادترساندن بهترین و کاملترین بندگان خدا کجا؟! پس بنابر دلالت این آیه و مفهوم موافقت، عزاداری برای هریک از اهلبیت (ع) تا حد سفیدشدن چشم هم جایز است.
f_altaha
امیر مؤمنان (ع) در مصیبت رحلت رسول خدا (ص) این مرثیه را ایراد فرمود: «جانم در نالهها زندانی است، کاش با این نالهها خارج میشد؛ زندگی بعد از تو خیری ندارد و من گریه میکنم از ترس طولانیشدن عمرم»
f_altaha
در شعایر نباید مصداق شعیره حرام باشد؛ زیرا مصداق حرام مفسدهٔ ذاتی دارد و نمیتوان آن را نماد و مصداق مطلوب قرار داد. اما غیر از حرام، چه واجب و چه مستحب، چه مباح و چه مکروه، همگی ممکن است مصداق شعایر قرار گیرند و بعد از آنکه نماد شدند، حکم به لزوم تعظیم و حرمت اهانت آن موضوعیت مییابد؛ ازاینرو فقها فرمودهاند حتی اگر درمورد برخی شعایرِ فینفسه مکروه، مانند پوشیدن لباس مشکی در عزای اهلبیت، دلیلی بر استثنای آن مصداق پیدا نشود، باز حکم به استحباب آن خواهد شد؛ زیرا پس از آنکه بهعنوان شعار و نماد سوگواری معصومان (ع) قرار گرفت، تعظیم آن لازم و هتک آن حرام خواهد بود.
f_altaha
حجم
۳۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه
حجم
۳۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان