باید بهنحوی رفتار کنیم که احترام خود و اشخاص متعقل دیگر مخدوش نشود
Harmony
فیلسوف دینی نظیر هیک تبدل شخصیت از خود محوری به حقیقتمحوری را رکن رکین تدین میداند و بر این باور است که هرجا بتوان چنین تبدل شخصیتی را سراغ گرفت، دینورزی در آنجا محقق شده است.
Harmony
دومین نکته در دستگاه اخلاقی راس این است که بین این وظایف متعدد سلسله مراتبی برقرار نیست؛ بدین معنا که چنین نیست که نیکوکاری بر اصلاح نفس همواره تقدم داشته باشد یا وفاداری بر عدم اضرار به غیر برتری نداشته باشد. استدلال راس برای این مدعا مبتنی بر شهودهای اخلاقی عرفی ماست. مطابق با رأی وی، شهودهای اخلاقی ما فتوا نمیدهند که همیشه وفاداری برنیکوکاری یا عدم اضرار به غیر بر عدالت پیشی میگیرند و تفوق مییابند، بلکه بسته به موقعیت اخلاقیای که در آن قرار داریم، برخی از اوقات وفاداری بر نیکوکاری پیشی میگیرد و اوقاتی دیگر نیکوکاری بر وفاداری. لذا، هنگامیکه با تعارضات اخلاقی مواجه میشویم، بهنحو پیشینی نمیتوان از برتری یکی از وظایف در نظر اول بر دیگری خبر داد، بلکه باید تمامی جوانب و اقتضائات سیاق اخلاقی مورد نظر را به دقت کاوید و سپس رأی صادر کرد.
zbabaxni
مفهوم قانون، نمایندگی، اعتبارکردن و اینکه کسی بهجای من تصمیم بگیرد، به معنای فلسفی کلمه، دقیقاً از همینجا و با حضور عنصر رغبت و اختیار انسان بهوجود آمد.
بنابر رأی این فیلسوفان، وقتی ما در جامعهای زندگی میکنیم و شهروند آن جامعه بهشمار میآییم، چه بدانیم و چه ندانیم، چه آگاهانه و چه غیرآگاهانه، دوران بدوی فرضی را از سر گذراندهایم و از بدویت به مدنیت عبور کردهایم. آگاهانه یا ناآگاهانه وارد جامعه مدنی شدهایم و چون میخواهیم در جامعه زندگی کنیم و به مقتضیات شهروندی هم عمل کنیم، آن قرارداد نانوشته را خواهی نخواهی امضا کردهایم، پس باید به مقتضیات آن هم ملتزم باشیم. این قانونمندی، به معنای فلسفی کلمه، رکن رکین دموکراسی است.
esrafil aslani