بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سهراب سپهری | طاقچه
تصویر جلد کتاب سهراب سپهری

بریده‌هایی از کتاب سهراب سپهری

نویسنده:سهراب سپهری
انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۰۶ رأی
۴٫۵
(۴۰۶)
زمین باران را صدا می زند ، من تو را
Harmony
زمین باران را صدا می زند ، من تو را.
ارغوان:)
پرده را برداریم : بگذاریم که احساس هوایی بخورد
⚽️ kaka ⚽️
وسیع باش،و تنها، و سر به زیر،و سخت.
Giti Nava
دوستانی ، بهتر از آب روان
Harmony
نیست رنگی که بگوید با من اندکی صبر ، سحر نزدیک است: هردم این بانگ برآرم از دل : وای ، این شب چقدر تاریک است!
"Shfar"
دوستان من کجا هستند؟ روزهاشان پرتقالی باد!
『sachli』
و نپرسیم کجاییم، بو کنیم اطلسی تازه بیمارستان را.
Mafano
کجاست جای رسیدن ، و پهن کردن یک فرش و بی خیال نشستن
چوغوروک
دوستان من کجا هستند؟ روزهاشان پرتقالی باد!
Dina
او و ثانیه ها بهترین کتاب جهان را
رایــحہ!
کجاست هسته پنهان این ترنم مرموز ؟
مستورع
سکوت ما به هم پیوست ، و ما ما شدیم .
『sachli』
زندگی خالی نیست: مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست. آری تا شقایق هست، زندگی باید کرد. در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم، که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه. دورها آوایی است، که مرا می‌خواند.
.Keyta.
من کتابی دیدم ، واژه هایش همه از جنس بلور.
شادی
به سراغ من اگر می‌آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من.
سرو
یک نفر آمد کتاب های مرا برد.
رایــحہ!
قایقی خواهم ساخت، خواهم انداخت به آب. دور خواهم شد از این خاک غریب
;𝗕𝖺𝗁𝗮𝗋𝖾𝗵
خودم را گم کرده ام.
فضانورد اقیانوس👩🏻‍🚀💙
جهان آلوده خواب است و من در وهم خود بیدار
منتظر

حجم

۷۶٫۰ کیلوبایت

حجم

۷۶٫۰ کیلوبایت

قیمت:
۵,۰۰۰
تومان