بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کرگدن | طاقچه
تصویر جلد کتاب کرگدن

بریده‌هایی از کتاب کرگدن

انتشارات:انتشارات پر
امتیاز:
۴.۰از ۸ رأی
۴٫۰
(۸)
برانژه: (به ژان) زندگی کردن یک چیز غیرعادی شده. ژان: درست به‌عکس، هیچی طبیعی‌تر از این نیست. دلیلش هم اینکه همه‌ی مردم زندگی می‌کنند. برانژه: مرده‌ها خیلی بیشتر از زنده‌ها هستند. تعدادشان هم روزبه‌روز زیادتر می‌شود. زنده‌ها نادرند.
saj
چیزهایی هست که به فکر آدم می‌رسد. حتی به فکر آدم‌هایی که فکر ندارند.
بهنام
برانژه: بفرمایید! بفرمایید! اگر همه‌ی مقامات مسئول و همشهری‌های ما، همه‌شان مثل تو فکر کنند تصمیم به هیچ عملی نمی‌گیرند. دودار: نکند حالا می‌خواهی بروی و از خارجه کمک بطلبی؟ این قضیه هر چه باشد یک امر داخلی است. فقط هم مربوط می‌شود به مملکت خودمان. برانژه: ولی من به همبستگی بین‌المللی معتقدم...
فاطمه
برانژه: و تازه از بیکاری هم می‌نالند! کاش دست‌کم پلکان را از سیمان بسازند. دودار: نه. باز هم از چوب. منتها از چوب نو. برانژه: امان از این مقررات اداری. این‌همه پول را دور می‌ریزند اما وقتی یک خرج لازم پیش می‌آید مدعی می‌شوند که بودجه کافی نیست. موسیو پاپیون نباید راضی باشد. خیلی فکر پلکانش بود که سیمانی بشود حالا نظر او چیست؟
فاطمه
برانژه: آشوب‌طلب، کرگدن‌ها هستند. چون در اقلیت‌اند دودار: فعلاً که هستند. راست است. دیزی: ولی اقلیتی هستند بی‌شمار که دارند زیاد هم می‌شوند. پسرعموی من کرگدن شد و زنش. صرف‌نظر از شخصیت‌های مهم، مثلاً اسقف «رتس»‌...
فاطمه

حجم

۱۲۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۱۲۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۱۲,۵۰۰
تومان