بریدههایی از کتاب سوءتفاهم
۳٫۱
(۹)
نگاهش کن. در همان لحظهای که حتی سرنوشتش نیز از او بیگانه است، در همان لحظهای که فرصت زندگی او در دست آدمهای خونسرد و بیعلاقهای نهاده شده است، ممکن است این دستها همچون دستهای من که روی رانهایم افتادهاند، همینطور سرجای خود بمانند و او بی این که چیزی بداند تا سپیده دم بزند دوباره زنده شود؛ اما ممکن هم هست که این دستها به طرف او پیش بروند و در اطراف قوزکهای پای او چنبرهای سختی بزنند و او برای همیشه در گوری خالی از خاطرات سرازیر شود.
سینا
از خدای خودتان بخواهید که شما را همچون سنگ کند. خوشبختی اینست که آدم به جای سنگ گرفته شود، تنها خوشبختی حقیقی. مثل سنگ عمل کنید، در مقابل تمام فریادها کر باشید و هر گاه وقتش شد به سنگ بپیوندید. ولی اگر حس کردید که برای ورود درین آرامش کور خیلی لش هستید، به ما بپیوندید؛ به ما در خانهی عمومیمان. خدا نگهدار خواهرم!
سینا
وقتی آدم جز به کسانی که هم پولدار و هم تنها هستند علاقه به خرج نمیدهد، مجبور است مدت درازی هم انتظار بکشد.
zahra.Askari
ولی کاملاً جای تأسف است که برای کندن و خلاص کردن یک مرد ازدیوانگیهایش و برای راهنمایی کردنش به طرف صلح و آرامش قطعی، این همه کوشش باید کرد.
سینا
این اطاق برای این ساخته شده است که مردم در آن بخوابند؛ و این دنیا برای آنکه مردمدر آن بمیرند.
سینا
مارتا: (با شدت) خفه شوید! من دیگر نمیخواهم چیزی ازو بشنوم؛ زیرا ازو متنفرم. او دیگر برای شما هم وجود ندارد. او اکنون به سر منزل تلخ و زنندهای وارد شده است که انسان برای ابد به آن تبعید میگردد. احمق! او آنچه را که میخواست داشتو آنچه را که میجست یافت؛ و اکنون ما همهمان به آن اصل رسیدهایم. این را درک کنید که نه برای او و نه برای ما، نه در زندگی و نه در مرگ، نه وطنی هست و نه صلح و آرامشی.
سینا
من از آن چه که دوست میدارم خیلی دورم و دوری من دارویی ندارد.
zahra.Askari
حجم
۶۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
حجم
۶۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان