بریدههایی از کتاب تاریخ جهان
۲٫۹
(۲۱)
«سرشت آدمی» همچنان که امروزه خبر داریم، نتیجه تاریخ ماست، نه علت آن. تاریخ ما در قالبریزی ِ سرشتهای مختلف انسانی دخالت داشته و هر سرشت جای ِ سرشتی را گرفته که پیشتر ستیزههای ِ بزرگ اقتصادی و سیاسی و ایدئولوژیکی را از سر گذرانده.
Majid
وقتی امروز به گذشته مینگریم میبینیم آنچه در اروپای سده شانزدهم و هفدهم رخ داد بنا بود جهان را دگرگون کند. این رویداد چند کشور اروپایی را قادر میساخت امپراتوریهایی دست و پا کنند که عملا سراسر آسیا و افریقا را دربرمیگرفت و سبب میشد جهان سراسر به راه نوین سازماندهی تولید، سرمایهداری صنعتی، کشیده شود.
اما تاریخ برای پنج ششم افراد بشر که در نقاط دیگر میزیستند دچار سکون نشده بود. امپراتوریهای مکزیک و پرو چهبسا کمابیش یک شبه به دست مستعمرهنشینان اروپایی افتاد. اما این رخداد در مورد بقیه نقاط امریکای شمالی و جنوبی صدق نمیکرد. در شمال، فقط یک ناحیه باریک ساحلی در اواخر سده هفدهم مستعمره بود. در خصوص افریقا و آسیا، مستعمرههای اروپایی در این قارهها بیش از مراکز معاملات در دوره جنگهای سیساله نبودند و درازمدتی چنین ماندند. مستعمرهنشینان هلندی موفق شدند بر مردمان شکارچی ـ گردآورنده خویسان زبان (معروف به «هوتنتوتها» و «بوشمنها») ی جنوبیترین نوک افریقا چیره شوند. اما این امر کمابیش دویست سال پیش از آن بود که اروپاییان رفته رفته توانستند با چیرگی بر کشاورزان به سوی شمال حرکت کنند و از هم اینان دانش پولادسازی را فراگرفتند که جنگافزارهای کارآیی در اختیار آنان گذاشت.
esrafil aslani
همچنانکه نزدیکترین خویشان حیوانی ما، شمپانزههای معمولی و بونوبوها (Bonobo که اغلب معروف به شمپانزه پیگمه (کوتوله) هستند) و با قامتی راست راه رفتن آغازیدند،
arash
اما امپراتوران و فرمانبرداران آنان، با اینکه زبانشان یونانی بود، خود را رُمی قلمداد میکردند. در بیشتر آن هزار سال، شکوه قسطنطنیه ـ با آن قصرهای سلطنتی پرجلال و کتابخانهها و گرمابههای عمومی خود و دانشمندان آشنا با نوشتههای دوران باستان یونان و رُم و سیصد کلیسا و کلیسای جامع شکوهمندش، سن صوفیه (ایاصوفیه) ـ به مانند دژی فرهنگی در برابر فقر، بیسوادی، خرافات و جنگهای بیپایان برجسته بود، جنگهایی که مشخصه سرزمینهای مسیحی مابقی اروپا بود.
محمد طاهر پسران افشاریان
«آن که سررشته گذشته را در دست دارد، سررشته آینده نیز به دست اوست»
B.S. Sattari
فروپاشی امپراتوری رُم در اروپای باختری پایان کار امپراتوری به معنای دقیق کلمه نبود. امپراتورانی که خود را رُمی میشمردند، هزار سال پس از تاراج رُم به دست گوتها، کماکان در شهر قسطنطنیه (استانبول امروز) فرمان میراندند. امروزه این امپراتوری را معمولا بیزانس میخوانند
محمد طاهر پسران افشاریان
حتی در سده دوازدهم، که اروپای باختری داشت نیروی تازه میگرفت، جمعیت قسطنطنیه بر روی هم بیش از لندن و پاریس و رُم بود. این شهر نخبگان امپراتوریهای مسلمان همسایه را شیفته کرد، هرچند «بغداد، قاهره و کوردووا (قرطبه) هرکدام از قسطنطنیه بزرگتر و پرجمعیتتر بود».
محمد طاهر پسران افشاریان
در این اواخر مایزلز نظر داد که مردم پی بردند که با ایجاد شکافهای کوچک در کناره میان آبراههای رودخانه میتوانند اراضی پهناوری را آبیاری کنند و بر بازدهی محصول فراوان بیفزایند. اما نمیتوانستند تمام محصول اضافی را در دم مصرف کنند، این بود که مقداری از آن در مقابله با خشکسالی کنار گذاشته میشد.
غلات در بناهای نسبتآ بزرگ، که از اراضی پیرامونی برجسته و مشخص بود، انبار میشد، و مظهر تداوم و حفاظت از زندگی اجتماعی بود. کسانی که بر انبارهای غله نظارت داشتند معتبرترین گروه در جامعه میشدند، آنها وقتی غلات گردآوری و انبار و مازادش پخش میشد، بر زندگی بقیه مردم نظارت میکردند. انبارها و ناظران مانند نیروهای برتر و بالاتر اجتماع و راهنمای موفقیت آن به نظر میآمدند که فرمانبرداری و ستایش توده مردم را ایجاب میکردند. آنها کم و بیش جنبهای فراطبیعی پیدا کردند. انبارها نخستین معبدها بودند، و ناظران آنها نخستین کاهنان
rostani
«آن که سررشته گذشته را در دست دارد، سررشته آینده نیز به دست اوست»
B.S. Sattari
حجم
۸۳۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۱۶ صفحه
حجم
۸۳۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۱۶ صفحه
قیمت:
۲۸۵,۰۰۰
تومان