بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تو در قاهره خواهی مرد | طاقچه
تصویر جلد کتاب تو در قاهره خواهی مرد

بریده‌هایی از کتاب تو در قاهره خواهی مرد

نویسنده:حمیدرضا صدر
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۵از ۳۷ رأی
۳٫۵
(۳۷)
ملکهٔ سومت سرانجام برایت پسری به دنیا آورده. پسرت رضا که پس از تو شاه خواهد شد. شاه... شاه... شاه...
محمدحسین
به خود می‌گویی مگر تاریخ همیشه همین نبوده؟ مگر کاری‌ترین ضربه‌ها را خودی‌ها نزده‌اند؟
محمدحسین
ایرانی بودن از دیرینه‌ترین زمان‌ها کار آسانی نبوده.
محمدحسین
شاه شهر گرسنه‌ها. شاه شهر دکان‌های بسته. شاه شهر بی‌بازار. شاه شهر صف‌های طویل نانوایی. شاه شهر بی‌برنج. شاه شهر بی‌پزشک و دارو.
محمدحسین
درخواست‌های خواهرت شمس ادامه خواهد یافت. بیشتر خواهد شد و متنوع‌تر: کارتن‌های غذای سگ و گربه، تورهای زمین تنیس، تراکتور کاترپیلار، نهال و گل، جواهرات، اتومبیل‌های شورلت استیشن، دوج چادری و بنز دویست و پنجاه و کرایسلر...
محمدحسین
اسناد موجود در کمیسیون فرعی سنای امریکا نشان داده‌اند ملکهٔ سومت فرح طی دو فقره چک، مبلغ بیست و سه میلیون دلار دریافت کرده و خواهرت اشرف در همان سال، طی سه فقره چک به حوالهٔ یونیون بانک سوییس مبلغ پنج میلیون دلار وصول کرده.
محمدحسین
ما هیچ‌چیز را در ایران انتخاب نکردیم زیرا لازمهٔ انتخاب وجود چند راه و مکتب است.
lucifer
می‌دانستند پدرت شیفتهٔ آدولف هیتلر است. شیفتهٔ رایش سوم. شیفتهٔ بلندپروازی‌هایش. شیفتهٔ یونیفرم نظامی‌اش. شیفتهٔ سخن گفتن و حرکات دست و فریاد زدن‌هایش.
محمدحسین
لباس‌های سفارش‌داده‌شدهٔ ملکهٔ سومت هشتاد و چهار کیلو وزن داشتند و بیست میلیون فرانک قیمت و از پاریس راهی تهران می‌شدند...
محمدحسین
تو سه‌بار ازدواج کرده‌ای و سه ملکه داشته‌ای و پدرت پنج‌بار ازدواج کرد و هرگز ملکه‌ای نداشت.
محمدحسین
سیاههٔ بلندبالای درخواست‌های خواهرت شمس را خوانده‌ای. بارها و بارها. کارتن‌های کنسرو از انگلیس، کارتن‌های آبجو از هلند، کارتن‌های سرامیک از ایتالیا، یک دستگاه پیانو اِشتَنوی از آلمان، دو دستگاه اتومبیل شورلت امپریال...
محمدحسین
خبرنگار آلمانی خواهد پرسید «... رژهٔ تخت جمشید باشکوه بود ولی مردم شیراز آن را ندیدند. تدابیر امنیتی زیاد بود.»
lucifer
اسدالله عَلَم نخست‌وزیرت بود که گفت «... شما شاه هستید و من نخست‌وزیرم. من مسئول امنیت هستم و به هر طریقی که بتوانم مردم را ساکت خواهم کرد. اگر موفق شدم شما همچنان شاه خواهید بود. اگر شکست بخورم می‌توانید مرا به دار بزنید و باز همچنان شاه خواهید بود.»
Marziyeh
تو می‌توانی دربارهٔ شاهان و ملکه‌ها حرف بزنی. دربارهٔ امپراتورها و امپراتریس‌ها. دربارهٔ آرشیدوک‌ها و آرشیدوشس‌ها. دربارهٔ دوک‌ها و دوشس‌های بزرگ. دربارهٔ مارکی‌ها و مارکیزها. دربارهٔ بارون‌ها و بارونس‌ها.
Marziyeh
می‌گفتند مردان در زندان‌های رضاشاهی به جنون دچار می‌شوند و زنان عجوزه‌های فرتوت می‌شوند. می‌گفتند جامه‌های راهزنان را می‌کَند و مهره‌های پشت‌شان را می‌شکند و آن‌ها را درحالی‌که هنوز جان دارند نصیب سگان و شغالان می‌کند.
محمدحسین
وقتی در سیزده خرداد به نُطق آیت‌الله خمینی گوش می‌دادی اسدالله عَلَم نخست‌وزیرت بود. وقتی جمله‌ها و لغت‌های آن نُطق را دوره کردی اسدالله عَلَم نخست‌وزیرت بود. «... من به شما نصیحت می‌کنم آقای شاه، من به تو نصیحت می‌کنم دست از این اعمال بردار...»
محمدحسین
«متفقین به ما حمله کرده‌اند.» پدرت دریافته بود پاسبان‌ها و سربازهایش پست‌های‌شان را ترک کرده‌اند. می‌دانست سرلشگرها و سرتیپ‌هایش فراری شده‌اند. پدرت اخبار فرارِ سربازانی را که از ترس جان‌شان حمام نرفته بودند، شنیده بود.
محمدحسین
محمدرضا پهلوی تو بودی. تو شاه بیست و دوسالهٔ ایران‌زمین. شاه جوان. شاه کشوری زیرِ یوغِ متفقین. شاه کشوری که مردمانش برای عبور، از سربازان روس و انگلیس اجازه می‌گرفتند.
محمدحسین
آن شب سیصد کیلو گل و هشت جفت قناری فری از اروپا به تهران آوردند تا زینت‌بخش عروسی‌تان شود.
محمدحسین
خبرنگار آلمانی خواهد پرسید «... رژهٔ تخت جمشید باشکوه بود ولی مردم شیراز آن را ندیدند. تدابیر امنیتی زیاد بود.» و تو دست‌وپایت را گم خواهی کرد.
محمدحسین
اشرف مثل تو اهل روابط صمیمانهٔ خارج از چارچوب خانوادگی بوده. مثل تو رفقای خصوصی پُرشماری داشته. از مهرپور تیمورتاش پسر وزیر دربار تا ملک‌فاروق برادر ملکهٔ اولت. از لئون پالانچیان سرمایه‌دار معروف تا پرویز راجی رئیس‌دفتر نخست‌وزیری و بهروز وثوقی بازیگر سینما.
محمدحسین
مراسم عروسی‌ات ساعت یازده صبح بیست و چهارم اسفند ۱۳۱۷، پانزدهم مارچ ۱۹۳۹، در قصرِ عابدین آغاز شد.
Marziyeh
طراح گل ایتالیایی گل‌هایی به نام ماندانا مادر کوروش، رکسانا و پروشاد، دختران کوروش معرفی خواهد کرد.
Marziyeh
۱ فروردین ۱۳۴۵ سال نو ساعت پنج و هجده دقیقه و سی و پنج ثانیه تحویل خواهد شد. برنامهٔ سلام نوروزی دوشنبه اول فروردین برگزار خواهد شد.
Marziyeh
ایرانی بودن از دیرینه‌ترین زمان‌ها کار آسانی نبوده
Tamim Nazari
شاه نباید دارای این‌همه اختیارات باشد
Tamim Nazari
می‌گفتند مردان در زندان‌های رضاشاهی به جنون دچار می‌شوند و زنان عجوزه‌های فرتوت می‌شوند. می‌گفتند جامه‌های راهزنان را می‌کَند و مهره‌های پشت‌شان را می‌شکند و آن‌ها را درحالی‌که هنوز جان دارند نصیب سگان و شغالان می‌کند.
Tamim Nazari
مردمان عادی در ایران از علامت صلیب شکستهٔ نازی‌ها، نحوهٔ سلام گفتن رُمی آن‌ها استقبال کرده‌اند. می‌دانستند خیلی از مردانِ ایرانی سبیل هیتلری گذاشته‌اند.
lucifer
محمدرضا پهلوی تو بودی. تو شاه بیست و دوسالهٔ ایران‌زمین. شاه جوان. شاه کشوری زیرِ یوغِ متفقین. شاه کشوری که مردمانش برای عبور، از سربازان روس و انگلیس اجازه می‌گرفتند. شاه کشوری که مردمانش ساعت‌ها قاطرها و گاری‌های‌شان را کنار جاده نگاه می‌داشتند تا کامیون‌های متفقین عبور کنند.
lucifer
به هزار و دویست کیلومتر مرز مشترک با همسایه‌ات اشاره می‌کنی. به هزار و دویست کیلومتر مرز همیشه دردسرساز غرب کشورت. به عراق. به این‌که میگ‌های عراقی وارد آسمان کشورت شده‌اند و پاسگاهِ ژاندارمری و دهکدهٔ کهریزک را به مسلسل بسته‌اند. به این‌که نیروهای عراقی به روستای بایره تعرض کرده‌اند. به این‌که گلوله‌های توپ‌های عراقی چند خانه را درهم کوبیده‌اند و پاسگاه مرزی تنگ حمام را مورد تجاوز قرار داده‌اند.
lucifer

حجم

۲۱۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۵۲ صفحه

حجم

۲۱۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۵۲ صفحه

قیمت:
۵۶,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۵۰%
تومان