بریدههایی از کتاب آشنایی با چند مفهوم کلیدی اخلاق
۴٫۴
(۶۱)
اخلاص یعنی انگیزهٔ اعمال ما فقط برای جلب رضایت خدا باشد، و حتی دوست نداشته باشیم کس دیگری از کارهای خوب ما خبر داشته باشد، و قلب خود را از لبخند رضایت دیگران و موقعیتپیداکردن در نزد دیگران بینیاز ببینیم، چه رسد به اینکه بخواهیم خودنمایی کنیم و از دیگران بهوسیلهٔ خوب بودن و بندگی خدا دلبری نماییم.
Nasrin mohseninia
در کلمات امیرالمؤمنین (ع) اخلاص نقطهٔ نهایی خوب بودن و هدف غایی دینداری معرفی شده است
ketabkhan:)
«همان واجبات و محرّمات الهی را رعایت کنید، کفایت میکند.»
F313
امام صادق (ع) در آداب روزه فرمودهاند: «وَ اَلزِم ما استَطَعتَ مِنَ الصَّمتِ وَ السُّکُوتِ اِلّا عَن ذِکرِاللهِ؛ تا میتوانی خود را به سکوت و خاموشی ملزم کن، مگر برای ذکر خدا
F313
اساساً همه از آدم متظاهر و مکّار به سرعت متنفّر میشوند
F313
اللهم العن قتلهٔ امیرالمؤمنین (ع)
F313
«و نور چشم این گروه گرسنگی است. ای احمد! کاش شیرینی گرسنگی و سکوت و خلوت و آنچه که از ثمرات اینها بر جای میماند را بچشی. اینجا پیامبر از خداوند پرسید: ثمرهٔ گرسنگی کشیدن چیست؟ و خداوند فرمود: حکمت
F313
«قالَ فَبِعِزَّتِک لَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعین. إِلَّا عِبَادَک مِنْهُمُ الْمُخْلَصِین»
F313
که امیرالمؤمنین (ع) فرمودهاند: «بِالإخْلاصِ یکُونُ الْخَلاصُ». اخلاص آن نقطهٔ رهایی است
ketabkhan:)
ای احمد اگر بندهای شکمش را گرسنه نگه بدارد و زبانش را حفظ کند، به او حکمت میآموزم حتی اگر کافر باشد؛ که اگر کافر بود حکمتش سبب اتمام حجت بر او و وبال گردنش خواهد بود.
F313
خدایا مرا برای خود خالص کن تا شیرینی «فقط برای تو بودن» را درک کنم
F313
هم ما برای رفتن به این مهمانی بزرگ به یک لباس خوب نیاز داریم و هم لباس تقوا بهترین لباس است. این سلیقهٔ خداست که میفرماید: «... وَلِبَاسُ التَّقْوَی ذَلِکَ خَیرٌ؛ ... و لباس تقوا، بهتر است.»
نون صات
مهمترین کاری که باید برای حفظ اخلاص انجام دهیم، مراقبت کردن از دل و کنترل آن چیزهایی است که ناخواسته به دل خطور میکند
F313
«ای علی! کسی که تو را بکشد، همانا مرا کشته است، و کسی که تو را دشمن دارد، مسلماً مرا دشمن داشته است، و کسی که تو را ناسزا گوید، محققاً مرا ناسزا گفته است. زیرا تو مانند جان من هستی؛ روح تو از روح من و سرشت تو از سرشت من است. همانا خداوند متعال، من و تو را آفرید و من و تو را برگزید و مرا برای نبوّت و تو را برای امامت انتخاب نمود. و هر که امامت تو را انکار کند، همانا نبوّت مرا انکار کرده است. ای علی! تو وصی من و پدر فرزندانم و همسر دخترم و جانشین من در امتم در حیات و ممات من هستی. فرمان تو فرمان من، و نهی تو نهی من است. سوگند به کسی که مرا به نبوّت برانگیخت و مرا بهترینِ خلایق قرار داد، همانا تو حجّت خدا بر مخلوقاتش و امانتدار سرّش و جانشین او در بین بندگانش هستی.»
F313
هرچه دل را جلا بدهی جا دارد، و جلا دادن دل هیچگاه پایان نمیپذیرد. جان انسان که در قرآن از آن به «نفس» تعبیر شده است، آنقدر نامحدود و تزکیهپذیر است که بزرگانی مانند اولیاء خدا که در اوج پاکی بودهاند هم، هیچگاه در این مسیر متوقف نشدهاند و از تزکیهٔ نفس باز نایستادهاند. و به همین دلیل همیشه به عملیات تزکیه نیاز است، تا با پاک کردن روح از زایدات که منشاء بدیها هستند، جلوی ریشه دواندن آنها گرفته شود و زمینه برای کاشتن نهال خوبیها در دل و آماده ساختن روح برای رویش فضائل فراهم گردد.
S
خداوند خود فرمودهاند: «الْإِخْلَاصُ سِرٌّ مِنْ سِرِّی أُودِعُهُ فِی قَلْبِ مَنْ أَحْبَبْتُهُ؛ اخلاص سرّی از اسرار من است. آن را در قلب هرکس که دوستش داشته باشم به ودیعه میگذارم.»
F313
خدا میخواهد بگوید: ای آدم، درست است که من تو را از خاک آفریدم و طبیعت خاکی تو نیازهایی را در تو ایجاد کرده است که زمینهٔ دلبستگیهای تو را فراهم میآورد، اما تو میتوانی برتر از خاک باشی و به افلاک راه یابی؛ کافی است کمی و فقط کمی با تمنّیات خود مقابله کنی؛ میببینی که دنیا کمتر از آن است که تو را اسیر کند.
-Sara-
سخن از اخلاص، گفتگو دربارهٔ اوج است
ketabkhan:)
طبیعی است اگر روزهدار آداب روزه را رعایت نکند، و یا از صمیم دل نیت قربتاً الی الله نداشته باشد، اثر تزکیهای روزه را دریافت نخواهد کرد.
-Sara-
آغاز اخلاص، رسیدن به مقام «أَشَدُّ حُبّاً لِلّه» است و نهایت اخلاص، خارج کردن هرچه غیر خداست از دل.
Mary
وقتی قرآن به اعطاء حکمت به شخصیتی همچون لقمان که پیامبر نبود اشاره میفرماید، از عظمت این نعمت به این صورت تعبیر میکند که: «یؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یشاءُ وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کَثِیراً؛ به هرکس که خواهد حکمت میدهد، و به هرآنکس که حکمت داده شود، خیر فراوانی داده شده است.»
در سخنان حکیمانهٔ اولیاء خدا نیز حکمت از جایگاه رفیعی برخوردار است. اولاً حکمت را رزقی از خزانهٔ غیب دانستهاند: «حکمت از خزائن غیب ظاهر میشود.»
و ثانیاً انسان را آنچنان شیفتهٔ حکمت معرفی فرمودهاند که هیچگاه از آن خسته نمیشود: «کُلُّ شَیءٍ یمِلُّ، ما خَلا طَرائِفُ الحِکَم؛ انسان از هر چیزی خسته و دلتنگ میشود، مگر نکتههای ظریفِ حکیمانه.»
و ثالثاً تفکر در غیر امور حکیمانه را بدون حکمت، هوس و باطل شمردهاند: «الفِکرُ فِی غَیرِ الحِکمَةِ هَوَسٌ؛ فکر کردن در غیر حکمت، هوس است.»
S
در نهایت باید گفت حکمت مانند نعمات دیگر خدا، با آنکه قابل اکتساب است و با طهارت روح حاصل میشود و با معارف وحیانی کامل میگردد، ولی اصل آن با خواست خداست که در کدام سینه قرار بگیرد، و در کدام دل جاری بشود.
بنابراین ممکن است این نعمت بزرگ گاهی از اوقات به نااهلان هم برسد و برای سعادت آنان هم مؤثر واقع نشود. اینجاست که مراتبی از حکمت در اهل نفاق هم ممکن است یافت شود و انواعی از آن را ممکن است کافران هم داشته باشند. ولی معلوم است که این نااهلان نمیتوانند حکمت را پرورش دهند و از آن برای هدایت یافتن خود و دیگران استفاده کنند، و چه بسا آن را دستمایهٔ گمراهی خلق هم قرار دهند.
S
بعضیها از «از دست دادن خدا» میترسند، چون او را دوست دارند، و یا از «به دست نیاوردن خدا» میترسند، چون او را دوست دارند، و یا از «فاصله گرفتن از خدا» میترسند، چون نزدیک بودن به او را دوست دارند. و هر چقدر این دوست داشتن افزایش پیدا میکند، آن ترس هم فزونی مییابد. به حدی که گاهی از شدت این ترس، که از شدت آن محبت است، از عذاب دوزخ میترسند و از یاد آن نالان میشوند.
مهدی قلبی
حکمت مانند نعمات دیگر خدا، با آنکه قابل اکتساب است و با طهارت روح حاصل میشود و با معارف وحیانی کامل میگردد، ولی اصل آن با خواست خداست که در کدام سینه قرار بگیرد، و در کدام دل جاری بشود.
mohammadi
متقی نزد هر فرقهای محبوب است.» مگر ممکن است متّقی را ببینیم و شیفتهٔ او نشویم؟
نون صات
ای احمد اگر بندهای شکمش را گرسنه نگه بدارد و زبانش را حفظ کند، به او حکمت میآموزم حتی اگر کافر باشد؛ که اگر کافر بود حکمتش سبب اتمام حجت بر او و وبال گردنش خواهد بود.»
mohsen
به همین دلیل پذیرش احکام دین برای حکیم راحت است، چون میداند اگر محدودیتی در اثر اجرای احکام خدا پیش میآید، در واقع این محدودیتها ناشی از سنتهای حاکم بر حیات بشر است و نهتنها از آن گریزی نیست، بلکه تنها دین است که میتواند راه عبور از آن محدودیتها را نشان دهد.
ketabkhan:)
«إِنَّ الَّذِینَ یشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَأَیمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلاً أُوْلَئِکَ لاَ خَلاَقَ لَهُمْ فِی الآخِرَةِ وَلاَ یکَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ ینظُرُ إِلَیهِمْ یوْمَ الْقِیامَةِ وَلاَ یزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ کسانی که پیمان خدا و سوگندهای خود را به بهای ناچیزی میفروشند، آنان را در جهان آخرت بهرهای نیست، و خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمیگوید، و به ایشان نمینگرد، و پاکشان نمیگرداند، و برای آنها عذابی دردناک خواهد بود.»
-Sara-
تقوا، ابتدائاً یعنی پرهیز کردن از بدیها و گناهانی که خدا از آنها نهی کرده است. ولی آن روی سکهٔ این پرهیز و ترک، اجرای دستورات خدا و انجام خوبیها نیز قرار دارد.
mohammadi
خدا میخواهد بگوید: ای آدم، درست است که من تو را از خاک آفریدم و طبیعت خاکی تو نیازهایی را در تو ایجاد کرده است که زمینهٔ دلبستگیهای تو را فراهم میآورد، اما تو میتوانی برتر از خاک باشی و به افلاک راه یابی؛ کافی است کمی و فقط کمی با تمنّیات خود مقابله کنی؛ میببینی که دنیا کمتر از آن است که تو را اسیر کند.
mohammadi
حجم
۷۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۷۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۱۷,۰۰۰
تومان