بریدههایی از کتاب علم و دین در جامعه
۳٫۳
(۱۵)
بین علم و دین همواره برخوردی پایانناپذیر وجود داشته است، برخوردی که جز در مورد چند سال گذشته به پیروزی علم انجامیده است
دهقان غذاخوار
روحانیون و مردم ناآگاه فقط به آخرین نکته این نظریه چسبیدند و گفتند: «داروین میگوید انسان از نسل میمون است!» و حهان را هیاهویی وحشتانگیز فراگرفت. مردم میگفتند دلیل اینکه داروین به چنین نتیجهای رسیده این است که خودش شبیه میمون است (که البته نبود).
رهگذر
آنچه سبب اعتقاد به حیات واپسین میگردد، ادله عقلی نیست، بلکه احساسات است. مهم ترین این احساسات، ترس از مرگ است که غریزی و از نظر زیست شناختی سودمند است. اگر حقیقتاً و با تمام وجود به حیات واپسین اعتقاد داشتیم، میبایست به طور کامل به ترس از مرگ پایان میدادیم و دیگر نمیترسیدیم؛ چرا که باور داشتیم که ما نمیمیریم.
رهگذر
دیروز شخصی وجود داشت که من میتوانم احساسات او را به خاطر بیاورم و من آن شخص را «منِ دیروز» میانگارم؛ اما در واقع «من دیروز» فقط حوادث ذهنی بودهاند که اکنون به یاد آورده میشوند و بخشی از شخصی محسوب میگردند که اینک آنها را به یاد میآورد. تمام آنچه یک شخص را میسازد، رشتهای از تجارب است که توسط حافظه و به وسیله نوع معینی از همانندیها، که آنها را «عادت» مینامیم به یکدیگر متصل شدهاند.
رهگذر
علوم الهی به دلیل باستانی بودنش بیشتر محتوایش از نادانیهای تنظیم یافته پدید آمده که نادرستیهایش را با چاشنی تقدس پوشاندهاند و در واقع نمیتوانست در دوران روشنگری به حیاتش ادامه بدهد.
رهگذر
«تمامی بیماریهای مسیحیان به جنها مربوط میشود؛ جنها سبب شکنجه کودکانی که تازه غسل تعمید گرفتهاند میشود، بله! حتی از نوزادانی که تازه به دنیا آمدهاند نیز نمیگذرند.»
سپیده دم اندیشه
در انگلستان تبرک یا لمس شاه سبب نوعی درمان میشد که آن را بیماری شاه مینامیدند.
رهگذر
علوم الهی به دلیل باستانی بودنش بیشتر محتوایش از نادانیهای تنظیم یافته پدید آمده که نادرستیهایش را با چاشنی تقدس پوشاندهاند و در واقع نمیتوانست در دوران روشنگری به حیاتش ادامه بدهد.
Hossein Shokhmgar
. در دورانی که تصور میشد خورشید، ماه، سیارهها و ستارگان ثابت هر روز یک بار به گرد زمین میگردند تصور این فرض نیز آسان بود که همه آنها برای نوع انسان پدید آمدهاند و ما مورد توجه ویژه آفریننده بزرگ هستیم. اما کوپرنیک و دانشمندان پس از او توانستند به مردم بفهمانند که این زمین ما است که میگردد و ستارگان نیز اعتنایی به این موضوع ندارند؛
رهگذر
. اما از آنجا که در واقع تمام حرکتها نسبی هستند نمیتوانیم بین فرضیهای که میگوید زمین بر گرد خورشید میگردد و فرضیهای که بنا بر آن خورشید بر گرد زمین میچرخد تفاوتی در نظر بگیریم. هر دو فرضیه در واقع فقط دو شیوه گوناگون بیان یک واقعیتاند، مثل اینکه بگوییم «الف» با «ب» ازدواج میکند یا «ب» با «الف».
رهگذر
اما چرا مردم به حیات پس از مرگ اعتقاد دارند؟ آنچه سبب اعتقاد به حیات واپسین میگردد، ادله عقلی نیست، بلکه احساسات است. مهم ترین این احساسات، ترس از مرگ است که غریزی و از نظر زیست شناختی سودمند است. اگر حقیقتاً و با تمام وجود به حیات واپسین اعتقاد داشتیم، میبایست به طور کامل به ترس از مرگ پایان میدادیم و دیگر نمیترسیدیم؛ چرا که باور داشتیم که ما نمیمیریم.
BiNam
برتراند راسل از منکران حیات پس از مرگ، به شمار میرود. او در کتاب "چرا من یک مسیحی نیستم" با انکار حیات پس از مرگ، مدعی است که میل به باور کردن جاودانگی، از عوامل احساسی به ویژه ترس از مرگ ناشی میشود.
Hossein Shokhmgar
یکی از زمینشناسان در ۱۶۹۵ چگونگی پیدایش طبقات رسوبی را چنین بیان کرد: «در جریان توفان نوح تمامی خشکیهای زمین پس از قطعه قطعه شدن در این طوفان بزرگ حل شدند و سپس طبقات رسوبی در نتیجه تهنشین شدن این توده عظیم درهم و برهم به مانند رسوبات هر طوفان دیگری ـ پدید آمد.»
Hossein Shokhmgar
راسل مدتی به چین رفت و به زندگی مردم آسیا علاقه مند شد، اما سرگردانی رهایش نکرد. هیچ گونه اعتقادی به سوسیالیسم و نظام سرمایه داری نداشت و نژاد سفید و تمدن غرب را در وجود خود حس نمیکرد.
رهگذر
یونانیان در آغاز چنین میپنداشتند که همه اجرام آسمانی باید در مدار دایره شکلی حرکت داشته باشند؛ زیرا دایره نوعی منحنی است که به حد کمال رسیده است.
رهگذر
هر چیزی که غیرعادی یا رویداد گاهگاهی بود مستقیمآ به اراده خداوندی نسبت داده میشد و دلیل آن را وجود قوانین طبیعی نمیدانستند.
تقریبآ همه چیز در آسمانها منظم جلوه میکرد. گرفتن خورشید و ماه گرفتگی نوعی استثنا به نظر میآمد
رهگذر
چارلز دوم، همان شاه قدیسگونه، به این ترتیب صد هزار بیمار را از راه لمس کردن شفا داد. جراح دربار گزارشی انتشار داد که بر اساس آن شصت نفر به این ترتیب درمان شده بودند و یکی دیگر از جراحان دربار میگوید خود او شاهد بوده (خودش چنین میگوید) صدها نفر که ماهرترین جراحان جوابشان کرده بودند در نتیجه لمس شاهانه شفا یافتند.
رهگذر
علوم الهی به دلیل باستانی بودنش بیشتر محتوایش از نادانیهای تنظیم یافته پدید آمده که نادرستیهایش را با چاشنی تقدس پوشاندهاند
farzam
تفاوت اعتقاد دینی یا نظریه علمی در این است که اولی ادعا میکند حقیقتی مطلق و ابدی است، در حالی که علم همیشه موقتی است و همواره دگرگونیهایی را ـ دیر یا زود ـ در نظریههای کنونی خود انتظار میکشد.
رهگذر
به این ترتیب علم مشوق دست برداشتن از جستجوی حقیقت مطلق و هوادار جایگزینی چیزی است که میتوانیم آن را حقیقت فنی بنامیم.
رهگذر
تدریجآ به این نکته پی برده شد که زندگی اعتقادی ربط چندانی به اظهار نظرهای دینی درباره برخی از امور مثلاً وجود تاریخی آدم و حوّا ندارد. به این ترتیب دستگاه دین با واگذاری پارهای از سنگرهای کوچک کوشیده است تا پایگاه یا دژ اصلی را سالم نگاه دارد ـ آیا در این کار موفق بوده یا خیر، آینده نشان خواهد داد.
رهگذر
برای ذهنیت امروزی درک میزان تازگی اعتقاد به تحول و رشد تدریجی دشوار است؛ در واقع این درک کاملاً پس از دوران نیوتن صورت گرفته است. بر اساس اندیشههای سنتی، عالم هستی در مدت شش روز آفریده شده و از آغاز تا امروز تمامی ستارگان آسمان و همه انواع جانوران و گیاهان، جز انواعی که در جریان توفان نوح نابود شدند، در عالم وجود داشتهاند.
رهگذر
یکی از بزرگترین جلوههای مرگ سیاه در یکی از شهرهای مرکزی ایتالیا خودنمایی کرد. تصمیم بر این گرفته شده بود که کلیسای اصلی شهر را در مقیاسی بزرگ گسترش دهند و بخش بزرگی از این کار هم به انجام رسیده بود. اما ساکنان شهر که از سرگذشت دردناک مردم سایر شهرها بیخبر مانده بودند وقتی بیماری طاعون در شهر شایع شد چنین پنداشتند که دلیل پیدایش بیماری غرور بیجای آنها برای ساختن کلیسایی با عظمت بوده است. مردم دست از کار کشیدند
رهگذر
کوچکی زمین در برابر عالم هستی این اندیشه را پدید میآورد که شاید نوع انسان هدف کائنات نباشد؛ خودخواهی دیرپای انسان در گوش او چنین نجوا میکرد که: پس اگر من هدف کل هستی نیستم، شاید اصلاً هدف یا غایتی در میان نباشد.
amir_azhdari
دین شخصی و بیغل و غش، مادام که از اعلام احکامی که از نظر علمی نادرستند بپرهیزد، در دوران علمی نیز میتواند بدون تشویش به حیات خود ادامه دهد.
احسان رضاپور
راهی که به کمک آن علم به آگاهیهایی دست مییابد با شیوههایی که الهیون قرون وسطی به کار میبردند کاملاً متفاوت است. تجربه نشان داده است که اصول کلی را آغاز کار قراردادن و سپس جزییات را از آنها نتیجهگیری کردن شیوه خطرناکی خواهد بود. زیرا از سویی امکان دارد آن اصول کلی نادرست باشند و از سوی دیگر ممکن است استدلالی که بر پایه آن اصول بنا میشود سفسطهآمیز باشد. علم، کار خود را با فرضهای بزرگ آغاز نمیکند بلکه واقعیتهای ویژهای که از راه مشاهده و تجربه کشف شدهاند آغاز کارند. از تعدادی از این واقعیتها قانونی کلی نتیجهگیری میشود که دلیل درستی آن بر اساس درستی واقعیتها استوار میشود. چنین قانونی با تأکید تمام بیان نمیشود، اما به عنوان فرضیهای که به عنوان آغاز کار از آن بهرهبرداری میشود مورد پذیرش قرار میگیرد.
احسان رضاپور
دانشمندان از کسی نمیخواستند که چون اظهار نظری از سوی مرجع بزرگی اعلام شده آن را باید به عنوان حقیقت بپذیرد. برعکس، آنان حواس را معیار قرار میدادند و فقط نظرهایی را میپذیرفتند که بر واقعیت استوار بودند، واقعیتهایی که بر هرکس که پایه کار را بر مشاهده میگذاشت آشکار میشد.
احسان رضاپور
علوم الهی به دلیل باستانی بودنش بیشتر محتوایش از نادانیهای تنظیم یافته پدید آمده که نادرستیهایش را با چاشنی تقدس پوشاندهاند و در واقع نمیتوانست در دوران روشنگری به حیاتش ادامه بدهد.
احسان رضاپور
تفاوت اعتقاد دینی یا نظریه علمی در این است که اولی ادعا میکند حقیقتی مطلق و ابدی است، در حالی که علم همیشه موقتی است و همواره دگرگونیهایی را ـ دیر یا زود ـ در نظریههای کنونی خود انتظار میکشد. علم بر این نکته آگاه است که روش آن به گونهای است که منطقآ توانایی دستیابی به حکمی کامل و نهایی را ندارد. اما در علمی پیشرفته تغییرات لازم بیشتر از نوع دگرگونیهایی است که برای ایجاد دقت بیشتر صورت میگیرد.
زهرا موحد
تفاوت اعتقاد دینی یا نظریه علمی در این است که اولی ادعا میکند حقیقتی مطلق و ابدی است، در حالی که علم همیشه موقتی است و همواره دگرگونیهایی را ـ دیر یا زود ـ در نظریههای کنونی خود انتظار میکشد. علم بر این نکته آگاه است که روش آن به گونهای است که منطقآ توانایی دستیابی به حکمی کامل و نهایی را ندارد. اما در علمی پیشرفته تغییرات لازم بیشتر از نوع دگرگونیهایی است که برای ایجاد دقت بیشتر صورت میگیرد.
زهرا موحد
حجم
۵٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
حجم
۵٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان