بریدههایی از کتاب سفر به بهشت برین
۳٫۵
(۶)
معجزات خداوند جهانی هستند و همه افراد بشر در هر دین یا مذهبی که هستند آن را تجربه کردهاند.
فاطمه
“ در بدترین انسانها هم کمی خوبی وجود دارد و در بهترین انسانها هم کمی بدی وجود دارد. وقتی این اصل را در نظر بگیریم، دیگر هیچ کدام از ما نسبت به بقیه احساس برتری نخواهیم کرد و نسبت به کسی احساس تنفر نخواهیم داشت.”
فاطمه
“ راجع به هیچ چیز نگرانی نداشته باشید، در عوض برای همه چیز دعا کنید، خواستههای خود را به خداوند اظهار بدارید و از همه چیزهایی که به شما داده شاکر باشید؛ اگر این عمل را انجام دهید همیشه در آرامش خواهید بود.”
فاطمه
“ ای خدا صدای مرا بشنو، به دعای من گوش کن، من از آخر زمین تو را صدا میزنم. وقتی که در تنگ دستی هستم دستم را بگیر و مرا در مکان امن جای بده.”
فاطمه
در خیلی از مواقع احساس میکردم که خدا میخواهد مسیر کاری یا زندگیام را عوض کنم، ولی پیام او را نمیشنیدم؛ بنابراین برای این که پیامش توسط من شنیده شود، او میبایست فریاد بزند.
Vahid.Nouri.p
اعتقاد من بر این است که بچههای خیلی کم سن و سال قبل از اینکه زندگی زمینی خود را کسب کنند و به اصطلاح به این دنیا در غالب جسم نوزاد بیایند، تمام دنیایی را که در آن قبل از آمدن به زمین به سر میبردند به خاطر میآورند؛ حتی وقتی هم که به دنیا میآیند و نوزاد هستند میتوانند فرشتگان را ببینند و همین طور که رشد میکنند و بزرگتر میشوند خاطرات آن دنیای دیگر که در آن بودند و دیدن فرشتگان کم و کمتر میشود و مسائل و امورات دنیایی یا به عبارت بهتر زمینی جای آنها را میگیرند. وقتی بچهها بزرگ میشوند دیگر تمام آن خاطرات به کلی محو شده و در واقع با محو شدن خاطرات آن دنیا خدا را هم فراموش میکنند
Vahid.Nouri.p
حتی هفتهها بعد از این که به جسم برگشتم به سبب کسب این تجربه و مکالمههایی که با عالم ماوراءالطبیعه داشتم، خیلی از سؤالهای مهم برایم جواب داده شدند؛ از قبیل چه اتفاقی میافتد و وقتی که میمیریم چرا ما اینجا هستیم یا چرا حوادث بد برای اشخاص خوب اتفاق میافتند.
Vahid.Nouri.p
این روحها شکل و قیافهای داشتند، ولی نه کاملاً به صورت شکل و قیافهای که ما در بدن فیزیکی خود روی کره زمین داریم. آنها در هالهای از نور بودند. با حضور آنها در اطراف من همه احساسهای من از قبیل دیدن، حس کردن، بوییدن، شنیدن و همه در اوج حساسیت خود کار میکردند. نورانیت آن روحها خیرهکننده بود. ما با زبان با یکدیگر صحبت نمیکردیم و هر چه میخواستیم به یکدیگر بگوییم، کلمات یا فکر خودمان را به هم منتقل میکردیم و آنها هم متقابلاً گفتار و افکار خودشان را به من منتقل میکردند.
Vahid.Nouri.p
حجم
۳۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
حجم
۳۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان