بریدههایی از کتاب کمالگرایی یا کاملگرایی
۲٫۸
(۱۸)
پیامهای بازدارنده:
۱. بههیچوجه فکر نکن!
۲. احساساتت را بروز نده!
۳. بههیچوجه صمیمی نشو!
۴. به نوازشها اعتماد نکن!
۵. خودت نباش!
۶. نوازش نکن!
۷. از زندگیات لذت نبر!
乙_みG
ذهن بهجای جستجوی صلح، همواره به دنبال بهچنگ آوردن بهترینهاست و از این رو، وارد جنگ با همه چیز و همهکس میشود.
سلیمانا
کاملگرایی عصبی
انواع افراد و تیپهای کاملگرایی عصبی
۱. کاملگرایی شناختی: من همیشه باید اندیشههایی بلند و آرمانگرایانه داشته باشم.
۲. کاملگرایی احساسی: باید همیشه بکوشم که شاد و خوشبخت باشم، احساسات منفی را در اختیار بگیرم و هرگز احساس نگرانی و افسردگی به خود راه ندهم.
۳. کاملگرایی رفتاری: برای ارزشمندبودن باید در تمام اعمال و کارهایم موفق شوم.
۴. کاملگرایی اخلاقی: اگر از هدفها و معیارهای اخلاقی و شخصیام باز بمانم، اتفاق بدی رخ داده است.
۵. کاملگرایی در ارتباط: من و همسرم هرگز با هم مشاجره نمیکنیم و بر هم خشم نمیگیریم.
۶. کاملگرایی رُمانتیک و عاشقانه: باید همسری کامل پیدا کنم و همیشه واله و شیدای او باشم و او هم همیشه عاشق من باشد.
S
برای او بسیار مهم است که همه دوستش داشته باشند و برای رسیدن به این اندیشه، فعالیتهای بسیاری کرده و هزینههای زیادی صرف میکند. در هر شرایطی، دیگران را مقدم بر خود میداند و به هر روشی در پی جلبِ رضایت فرد مقابل است. او میخواهد که در ذهن و قلب تمامی اطرافیان، عالیترین، خوبترین، مهربانترین، نازنینترین و بخشندهترین فرد باشد. دلیل دیگر آن است که او تحمل ناراحتی و حتی اخم دیگران را ندارد و ناخودآگاه فکر میکند بهدنیا آمده تا فقط خوب باشد. او نمیتواند و حتی دوست ندارد که به کسی «نه» بگوید؛ نه گفتن برای او بسیار سنگین است. او حاضر است زندگی و اوقات خوشِ خود را بهطور تمام و کمال وقفِ همسر، فرزند، دوست، دولت، مدیر یا هر فرد دیگری کند. ذهن او لبریز از بایدها و نبایدهایی است که حتی جرأت تخطی از آنها را ندارد؛ زیرا در این صورت، بهشدت احساس گناه میکند. در واقع، همین «بکن، نکنها» زندگی روزمره او را میسازند.
S
الگوی این افراد بزرگان اخلاقی یا دینی هستند؛ اما در زمینه این الگوپذیری، افراط کرده و همیشه احساس گناه دارند؛ گویا رابطه آنها بهجای قرارگرفتن بر مدارِ عشق، بر مبنای ترسهایی بنا شده است که ذهنی و خودساختهاند
乙_みG
کاملگرایی در مهرطلبی
در هر جامعهای، درصدی از افراد به دلیل تجربههای دردناک یا آموزشهای نادرست خانوادگی سعی میکنند که دیگران را بیشازحد راضی نگه دارند. آنها برای رضایت دیگران، حاضرند هر کاری انجام دهند تا طرف مقابلشان آنها را تأیید کند. مهرطلبی در مقابل عشقورزی قرار دارد و فرد مهرطلب، بهشدت از طردشدن، ترکشدن یا تأیید نشدن میترسد؛ زیرا سالها با ترسهای فراوانی در ذهن خویش زندگی کرده است. فرد کاملگرای مهرطلب در سه حوزه افکار، احساسات و رفتار، درگیریهای مهرطلبانه دارد.
S
اگر از کاملگرایی رنج میبرید، بیشک شما فردی هستید که مهارتی عجیب در پیداکردن عیبهای خود و دیگران دارید؛
با نشان
آنها در برابر میهمانیدادن دوگونه رفتار میکنند: بههیچوجه میهمانی نمیدهند و زیر بار این کار نمیروند؛ زیرا عقیده دارند که این کار بسیار مشقتبار است! اگر هم که میهمانی را برگزار کنند، این مراسم باید در حد بسیار عالی و بدون هیچگونه کموکاستی باشد.
乙_みG
شخص کاملگرا با استفاده از چند روش میتواند تفکر خود را تغییر دهد و بهتدریج حس خوببودن را جایگزین عصبیتها و احساسات منفی خود کند. چنین فردی باید یاد بگیرد خودش را همانگونه که هست، بپذیرد؛ نه آنگونه که باید باشد. او باید با خودباوری از موفقیتها و دستاوردهای خویش لذت ببرد، البته بدون آنکه لزومی داشته باشد آن دستاوردها را حفظ کند. شخص کاملگرا باید خودش را دوست داشته باشد. او باید باور کند که استحقاقِ خوبیها را دارد؛ همچنین خودش را همیشه برنده تصور کند؛ حتی اگر این تصور به صَرف انرژی بیشتری نیاز داشته باشد. او باید تشخیص دهد که مهمترین مسئله، حرکت در مسیر مستقیم است و برای غلبه بر ویژگیهای نادرست خویش میتواند از سیستمهای حمایت اجتماعی بهره ببرد. برای این منظور بهتر است دوستانی برای خود انتخاب کند. این افراد باید واقعبین باشند، نه کاملگرا.
S
کاملگرایی در لافزدن
یکی دیگر از انواع کاملگرایی گونهای است که فرد در عالم تخیل خویش میخواهد بهترین و بینقصترین روحیه ایدهآلیستی خود را خلق کند؛ زیرا در واقعیت از عهده آن برنمیآید! این شخص برای فرد مقابل چنان از خود تصویرسازی میکند که حد و اندازه ندارد و کافی است که آن فرد نیز خوشخیال باشد! آنگاه تمامی سخنانش را قبول میکند. افرادی که از لافزدن، غلوگویی و سخنان مبالغهآمیز استفاده میکنند، ناخودآگاه جزء دسته کاملگرایان محسوب میشوند؛ زیرا واقعیت را قبول ندارند و به همین دلیل ترجیح میدهند که از دروغ بهره ببرند تا خود را شخصیتی نشان دهند که نیستند! وقتی پای حرفهای این افراد مینشینید، متوجه میشوید که همیشه با شفافیت، صداقت و روراستبودن مشکل دارند. در واقع این شما هستید که همیشه باید بگردید و کلمه، جمله یا خاطرهای درست و واقعی از لابهلای حرفهای اینان بیابید؛ چون این افراد فقط دروغ میگویند. البته گاه آنقدر زیبا و بااعتمادبهنفس خاطرات را تعریف میکنند که کسی متوجه لافها و دروغهایشان نمیشود؛
S
اما کاملگرایی چه ایرادی دارد؟
در چند دهه اخیر، درباره شخصیتها تحقیقات بسیاری شده که نتایجی مفید در بر داشتهاند. اگرچه کاملگرایان در بیشتر موارد، بسیار موفقاند، همواره در معرض اختلالهای غذایی، مشکلات جنسی، افسردگی، طلاق و خودکشی قرار دارند. زندگی آنها آکنده از رنج مداوم و ترس از شکست است. این افراد مثل ونوس ویلیامز حتی اگر موفق شوند، باز هم احساس رضایت نمیکنند.
به گفته «جردن فلت» روانشناس دانشگاه یورک در تورنتو، کاملگرایی بهویژه برای ورزشکاران و افرادی که منظم ورزش میکنند خطرناک است. آنها فراتر از توان بدنیشان تمرین میکنند و دچار خستگی مفرط میشوند. موقع جراحت بهجای آن که استراحت کنند تمریناتشان را تشدید کرده و بدین ترتیب باعث آسیبدیدگی جدی و همیشگی میشوند؛ زیرا آنها تحمل عیب و نقص را ندارند.
S
معایب کاملگرایی
وقتی کارها کامل و بیعیب نیستند کاملگرایان میخواهند آنها را کامل کنند؛ اما چرا آنها هرگز راضی نیستند؟ در مسابقات اپن فرانسه در سال ۲۰۰۴، «ونوس ویلیامز» هفدهمین پیروزی فصل را بدون هیچ باختی از آن خود کرد؛ اما در اوج هیجان، به گزارشگران گفت: «به اندازه کافی تلاش نکردهام. گاه بسیار تلاش کردم و گاه هم به اندازه کافی تلاش نکردم. گاه به نظرات مربیانم گوش ندادم و برخی اوقات هم نظرات خودم را زیر پا گذاشتم. من از اشتباه متنفرم چه در زمین بازی و چه در هر جای دیگر!»
S
ورزشکاران خوشآتیه شاید تا مدتی از معایب کاملگرایی در امان باشند؛ اما بیشک هرکس به مانعی برخورد میکند؛ چه بیرون زمین بازی و چه در داخل زمین بازی. فلت میگوید: «حتی اگر قهرمان باشید، بالاخره روزی میبازید یا مجروح میشوید یا پیر میشوید.» کاملگرایان در این شرایط خیلی از دست خودشان عصبی میشوند و افسرده خواهند شد.
فکرکردن وسواسگونه به کاملبودن تمام جوانب زندگی را در بر میگیرد. کاملگرایان از اشتباهکردن متنفر هستند. اگر اندام بیعیبی نداشته باشند، دچار اختلال غذایی میشوند و اگر زندگی مشترک کامل و بیعیبی نداشته باشند، طلاق میگیرند!
فلت این طرز فکر «هیچ یا همهچیز» را پدیده «کاملاً خوب» مینامد. اگر چیزی کاملاً خوب نباشد، فرد کاملگرا آن را کاملاً کنار میگذارد. این مسئله گویای احتمال وقوع خودکشی در میان کاملگرایان است: «آنها فکر میکنند که اگر زندگی کامل و بیعیب نیست، پس ارزش زیستن ندارد. به همین دلیل، خود را از شر زندگی خلاص میکنند.»
S
چنین فردی بهجای اینکه بهسمت کمال برود بهسمت کاملبودن عصبی در حرکت است و زندگیکردن برایش تبدیل به خون دل خوردن و دغدغههای مداوم میشود. در نتیجه ذهن بهجای جستجوی صلح، همواره به دنبال بهچنگ آوردن بهترینهاست و از این رو، وارد جنگ با همه چیز و همهکس میشود.
mahshid T
بخشی از تولیدات و آثار نوابع ادبیات ریشه در عصبیتهای آنان دارد؛ زیرا ادبیات شکلی از خاطرهدرمانی و تخلیه هیجانی است
乙_みG
با افتخار از موفقیت و دستاوردهایمان صحبت کرده و از آنان لذت ببریم. در این مواقع، خود را دستِکم نگیریم و فروتنی نابجا به خرج ندهیم.
乙_みG
فرد کاملگرا خود را عقلکل میداند و درباره همهچیز حرف میزند و اظهارنظر میکند. خود را بیعیب و نقص میداند و شکی ندارد که همهچیزدان است! اما فرد کمالگرا دلبستگی مطلوبی دارد و در مواقعی هم بهسادگی میگوید: «من نمیدانم.» و ندانستن را عیب و نقص خود تلقی نمیکند. در واقع، او شجاعت دارد که در مواقعی بالغانه عذرخواهی کند.
007
فرد کاملگرا به دلیل داشتن تصورات آرمانی، درونی متزلزل، ناپایدار و محتاج دارد که نیازمند پذیرش و تصویب دیگران است.
007
تصویر ذهنی فرد کاملگرا از خود بسیار بلندپروازانه است. به همین دلیل، او از نظر روانی بهشدت به این تصویر وابسته است. در نتیجه، بهتدریج دارای منِ والدی میشود که عقلکل، همهچیزدان، بیعیبونقص و بدون ایراد است.
007
اما کاملگرای آبروهراس به دلیل ترس روانشناختیاش، از گفتن واقعیت و بیان حقیقت طفره میرود. او بهشدت پنهانکاری میکند و این حالات در بیان و رفتار وی مشهود است.
در اصل، آبروهراسی مجموعهای از ترسهای روانشناختی است که جنبهای ناخودآگاه دارد و خود فرد متوجه حالات بیمارگون خود نیست؛ برای مثال، اگر بیانکردن رازی از وقوع برخی اتفاقات جلوگیری کند، باز هم این فرد از بیان آن امتناع میکند! یا زنی را درنظر بگیرید که فقط و فقط به دلیل آبروهراسی افراطی از بیان رازی لب فرو میبندد و حتی از خود نیز دفاع نمیکند! این تیپ افراد بهشدت به اصل همرنگی با گروه و جماعت اعتقاد دارند. نظرات جمع را مهمتر از نظر خود میدانند و ترجیح میدهند خودشان را در جمع گم کنند.
S
او حاضر است هر نوع محدودیتی را تجربه کند و گاه برای حفظ آبروی ساخته و پرداخته ذهن خود، هزینه مالی میپردازد. از سوی دیگر، گاه حتی از حق و حقوقش هم میگذرد تا آبرویش حفظ شود. در برخی مواقع نیز درگیر مخفیکاریهای خفیف و شدید میشود تا حقایقی را در زندگیاش پنهان کند.
در روال معمول، هر فرد در زندگی خود دارای سلسله ارزشهایی است؛ اما در این تیپ افراد، این ارزشها توأم با آبروهراسی هستند. نکته چشمگیر آن است که بین فرد آبرومند و آبروهراس تفاوتی اساسی وجود دارد: فرد آبرومند بالغانه به مسئله آبرو توجه دارد. او میان چهارچوب ارزشهای خود و جامعه، تعادلی منطقی برقرار میکند و گاه برای بیان حقیقت و واقعیت از آبروی خود نیز میگذرد؛ یعنی، حقیقت را ارجح دانسته و فقط خودخواهی خود را درنظر نمیگیرد؛
S
وقتیکه اوضاع خوب نیست، قاطعانه آن را تغییر دهید. هرگاه هم نتوانستید شرایط را تغییر دهید، در لحظه آن را بپذیرید و دنبال فرصتی برای تغییر باشید. هرچه ناکامیها یا فقدانهای شما در زندگی بزرگتر باشند، باید کلیتر و فلسفیتر با آنها برخورد کنید؛ یعنی، باید آنها را ناخوشایند بدانید، نه تحملناشدنی.
mahshid T
احساس مالکیت این افراد بر دیگران بیش از اندازه است
乙_みG
درک کنیم که انسانبودن یعنی ضعف، نقص، اشتباه و شکست؛ بنابراین باید بپذیریم که انسان جایزالخطاست.
乙_みG
تلاش کنید که پنج ویژگی مثبت را در خود یا کارتان بیابید. با این کار، تمرکز عیبجویانه شما تعدیل میشود و عادتهای جدید مثبت را هم فرا میگیرید.
乙_みG
۱. باور کاملگرای عصبی: «دیگران باید کارهای مرا دوست بدارند و مرا بپذیرند.»
دیدگاه بالغانه و کمالگرایانه: روی پای خود بایستید و تأیید و محبت دیگران را هدفی خوشایند درنظر بگیرید، اما نه الزامی برای حرکتتان. بدون آنکه ارزیابیهای منفی دیگران را قبول کنید، به انتقادهایشان گوش داده و آنها را بررسی کنید. همواره کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت میبرید و دوستشان دارید؛ نه کارهایی که دیگران آنها را تعیین میکنند.
mahshid T
کاملگرایی در زمینه آبرو
کاملگرای آبروهراس بهشدت از خدشهدارشدن آبروی خود میترسد؛ بنابراین از دستزدن به ریسکهای احساسی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی بهشدت پرهیز میکند. این تیپ افراد، هر سوژه یا موضوعی را در ترازوی آبرو و حیثیت قرار میدهند. در لایه اجتماعی، دفاع از آبرو امری منطقی است؛ اما در لایه روانشناختی، حساسیت بیشازحد درباره حفظ آبرو، جنبهای عصبی و وسواسگونه به دنبال دارد. البته گاه خود فرد نیز به این موضوع واقف نیست؛ زیرا این افراد، بهمرور خود را ایزوله کرده و رابطههایشان را محدود میکنند. فرد کاملگرا درگیر بیماری وسواس آبرو میشود و به همین دلیل مجبور است بسیاری از رفتارهایش را محدود کند. او حاضر است هر نوع محدودیتی را تجربه کند و گاه برای حفظ آبروی ساخته و پرداخته ذهن خود، هزینه مالی میپردازد.
S
خلاصه کاملگرایی در عزاداری
۱. این افراد در حوزه اجرای عزاداری دارای اندیشههای ایدهآلیستی و آرمانگرایانه هستند.
۲. این طیف افراد دارای قوانینی خودساخته و گاه مندرآوردی و مخصوص به خود در حوزه عزاداری هستند.
۳. این افراد دارای باورهای سخت، متعصبانه و گاه عصبی در حوزه غم و اندوه و عزاداری هستند.
۴. این طیف افراد، در مسائل مربوط به مفاهیم عزاداری، بیشازحد مبالغه و اغراق میکنند.
۵. این دسته افراد میخواهند در حوزه برگزاری مراسمهای عزاداری، عالیترین، خاصترین و شلوغترین باشند.
۶. این طیف افراد دارای انضباط و دیسیپلینهایی خاص در حوزه اجرای عزاداری هستند.
۷. این افراد بهطور معمول، در بیان احساسات خود در زمینه عزاداری و برپایی آن همواره ناراضیاند.
Sajjad Nikmoradi
۱۸) کاملگرایی در نظافت
کاملگرایی در حوزه نظافت شامل افرادی است که بیشازحد به موضوع تمیزی، بهداشت و نظافت اهمیت میدهند. در مکانهای جدید، پیش از بررسی تمامی امور حاضر نیستند که چیزی بخورند یا وسیلهای را در جایی قرار دهند. به بیانی، مو را از ماست بیرون میکشند و وجود ذرهای گردوخاک بر روی میزشان منجر به دعوا و بگومگو خواهد شد. برخی از این تیپ افراد بین نظافت و عقاید مذهبیشان رابطه برقرار میکنند و نظافتِ در حد اختلالِ وسواس را به پاکی و نجسی ارتباط میدهند! در منزل آنها همهچیز باید آبکشی شده و چندینبار شسته شود. قالیچهها را زودبهزود میشویند و مبلمان را بارها کیسه میکشند!
Sajjad Nikmoradi
کاملگرایی نظافت در روابط زناشویی هم داستانی دیگر است! برای مثال، در رابطه زناشویی، زن بهشدت درباره نظافت مرد حساس است. اگر مرد بوی عرق بدهد، همهچیز را بههم میریزد و حتی حاضر است از موضوع مهمی مانند رابطه جنسی صرفنظر کند. این رفتار هم به نوبه خود موجب دلسردی و دلزدگی جنسی میشود. البته نظافت در این حوزه بسیار مهم است، اما فرد کاملگرا بهشکلی وسواسگونه و عصبی با آن برخورد میکند و این طرز تفکر، رابطه را لبریز از بایدونبایدها و آداب سنگین میکند. سرانجام نیز هرگونه تخطی منجر به قهر، دعوا و خشونت میشود. درصدی از مشکلات زن و شوهرها به این موضوع مربوط میشود. در این وضعیت، مردان بیشتر مورد حمله قرار میگیرند.
Sajjad Nikmoradi
حجم
۲۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۹۳ صفحه
حجم
۲۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۹۳ صفحه
قیمت:
۸۹,۹۰۰
۲۶,۹۷۰۷۰%
تومان