برای ترامپ اکوسیستم معنایی نداشت. برای او کمک به یکدیگر بدون چشمداشت غیرممکن بود. زمانی که ترامپ به کسی کمک میکرد، درواقع این فرد را به دارایی خود میافزود. از آن پس چنین فردی باید تماموکمال آن چیزی بود و همان کاری را میکرد که ترامپ میخواست، وگرنه گویی که این فرد دارایی ترامپ را دزدیده است.
هتل
ایلز ناگهان پرسید: «او گرفته ماجرا چیست؟» سپس سکوت کرد و بهدقت به بنن خیره شد.
منظورش این بود که آیا دونالد ترامپ شرایط را دریافته است؟!
هتل
او حتی پیش از اینکه انتخابات برگزار شود، پاسخ خود برای دلیل شکست در انتخابات را هم آماده کرده بود: «رأی من را دزدیدهاند!»
دونالد ترامپ و گروه کوچک رزمندگانش آماده بودند با شکست در مبارزات انتخاباتی با آتش و خشم مقابله کنند.
اما آنها برای برندهشدن آماده نبودند.
هتل
بهسختی میشد تشکیلاتی مخالفتر از تشکیلات ترامپ با نظم و انضباط نظامی یافت. ساختار بالادستی و پاییندستی مفهوم نداشت بلکه فقط یک جایگاه بالا مطرح بود و بقیه همه در رقابت برای جلب توجه او بودند. اینطور نبود که هرکس وظیفهای را دنبال کند. هرچه توجه رئیسجمهور را جلب میکرد، توجه بقیه روی آن متمرکز میشد. این رویه معمول در برج ترامپ بود و اکنون رویه معمول در کاخ سفید ترامپ شده بود.
هتل
درعینحال این سؤال میتوانست در مورد ماهیت خود قدرت نیز باشد: آیا ترامپ درک کرده که تاریخ او را در چه موقعیتی قرار داده است؟
بنن یک جرعه آب نوشید و گفت: «میگیرد!» پس از مکثی که کمی طولانی شد، ادامه داد: «شاید هم همانی را بگیرد که میخواهد!»
هتل