بریدههایی از کتاب تصویر دوریانگری
نویسنده:اسکار وایلد
مترجم:رضا مشایخی
ویراستار:همایون جوانمردی
انتشارات:انتشارات جامی
امتیاز:
۳.۹از ۲۲ رأی
۳٫۹
(۲۲)
شجاعترین ما از نفس خود از «من درونی» خود واهمه دارد
Armin.b
آه! امان از نفوذ کلمه! آیا در دنیا چیزی حقیقیتر از حرف و کلمه وجود دارد؟
sunbook
گناهانی که مرتکب خواهد شد، در روی این تصویر همان عملی را دارند که کرمها و سایر جانوران زیرزمینی در روی جسد مرده اعمال مینمایند.
خورده خورده زیبایی و جمالش را از بین میبرند، وجاهت و وقارش را معدوم میکنند، یک چنین صورت زیبایی را رفته رفته آنقدر خراب میکنند تا اینکه سرانجام به قیافه دیو موحشی برابر شود. قیافهای که همه را به وحشت درآورد، ولی با وجود این خود نمیمیرد و فانی نمیشود.
Moriarty
کسانی که از زیبایی تعبیرات زشتی میکنند، فاسد و فاقد ذوق و کمالاند.
masum75
زنها شاهکارهایی در ما تلقین میکنند، اما هیچوقت نمیگذارند که ما از این احساسات متنعم و بهرهمند شویم.
مژگان
وقتی در موضوع اثر هنرمندانه اختلاف عقیده ظاهر شد، نشانهای است که آن اثر یک کار تازه و عمیق و جانداری است.
masum75
شما وقتی عادیترین چیزها را مخفی و مکتوم نگاهداشتید، لذت میبرید.
masum75
استدلال کار کسانی است که از معنویات مأیوس شدهاند.
masum75
باز در تعریف هنر میگوید:
هنر؟ تجلی صنعت و پوشاندن هنرمند. در همین اوان بود که به آندره ژید مؤلف «مائدههای زمینی» میگفت: «عزیزم کتابتان بسیار چیزخوبی است! اما از استعمال «ضمیر من» خودداری کنید. در هنر، اول شخص مفهوم و مورد ندارد.»
زهرا موحد
چه بدبختی. چه بدبختی! من روزی پیر و فرتوت و بدبخت خواهم شد و این تصویر همین طور جوان خواهد ماند. هیچ وقت سنش زیاد و کم نخواهد شد. آه. چه میشد اگر این تصویر پیر میشد و من خودم جوان میماندم. اگر این معجزه صورت میگرفت، من همه چیزم را میدادم. از فدا کردن هیچ چیز ابا نداشتم. اگر چنین معجزهای صورت بگیرد من روحم را در عوض خواهم داد.
sunbook
منظور از زندگانی چیست؟ منظور این است که آنچه دیدنی است، با نهایت شوق و ولع دید و ذائقه آن را چشید. موفقیت در زندگانی آن است که مدام در آن شعله پاک و ذیقیمت بسوزند و متمتع شوند.
masum75
هنر کلید فهم زندگانی است.
masum75
فقط در پناه هنر است که میتوانیم خود را از مخاطرات زندگانی حفظ کنیم.
masum75
آنجا که آثار ذکاوت جبلی هویدا میشود، وجاهت و زیبایی حقیقی از بین میرود. هوش و فراست ذاتی مثل مرض نمو انسان است. وقتی آثارش در قیافه کسی پدیدار شود، همآهنگی وزن صورت را کهلازمه زیبایی جمال است از بین میبرد و معدوم میکند. کسی که به تفکر عادت کرد، قیافهاش عوض میشود. بینی و پیشانی بر تمام وجنه صورتش مستولی میشود. در قیافه اشخاص بزرگ و علمای هر رشته از علوم را نگاه کنید، همه بدون استثناء مخوف میشوند. البته روحانیون از این قاعده مستثنی هستند. آن هم به این علت که یک روحانی هشتاد ساله همان حرفهایی که در سن بیست سالگی میزد، تکرار میکند. چیز جدید و فکر بدیع در گفتارشان نیست، بالنتیجه تغییری در قیافه آنها دیده نمیشود
مژگان
در عشق آنهایی که مطیع و وفادار میمانند، نمیتوانند جز به جنبه سطحی و ساده و عادی به چیز دیگری پی ببرند. در صورتیکه فقط گریز پایان قادرند که حرارت آتشسوزانِ آن را درک کنند
مژگان
تحت تأثیر قرار دادن شخص یعنی روح خود را به او دادن. کسی که تحت تأثیر قرار گرفته دیگر افکارش در اختیار خود او نیست و در حرارت شخصیاش نمیسوزد. مزایا و محسناتی که کشف کرده است به او تعلق ندارد. عاریتی و اکتسابی است. و همچنین گناهانش، اگر حقیقتا گناهی وجود داشته باشد، نیز عاریتی است، چنین شخص در واقع همانند انعکاس صوت موسیقی خارجی است. بازیهایی که دیگری تعلیم میدهد، اجرا میکند.
مژگان
مردها از روی خستگی متأهل میشوند و زنها از روی کنجکاوی و سرانجام هر دو پشیمان میشوند.
مژگان
روزی که حس کنید آن آهنگ دلفریب دیگر در صورتش نیست که قلب را مجذوب کند یا طراوت و آب و رنگ جوانی از بین رفته، آن وقت است که شما از او بیزار میشوید و رفتار ناهنجارش را مذمت میکنید.
Ghazaleh
هوش و فراست ذاتی مثل مرض نمو انسان است. وقتی آثارش در قیافه کسی پدیدار شود، همآهنگی وزن صورت را کهلازمه زیبایی جمال است از بین میبرد و معدوم میکند. کسی که به تفکر عادت کرد، قیافهاش عوض میشود. بینی و پیشانی بر تمام وجنه صورتش مستولی میشود. در قیافه اشخاص بزرگ و علمای هر رشته از علوم را نگاه کنید، همه بدون استثناء مخوف میشوند. البته روحانیون از این قاعده مستثنی هستند. آن هم به این علت که یک روحانی هشتاد ساله همان حرفهایی که در سن بیست سالگی میزد، تکرار میکند. چیز جدید و فکر بدیع در گفتارشان نیست، بالنتیجه تغییری در قیافه آنها دیده نمیشود. همیشه یک حالتی دارند که آدم از دیدنش لذت میبرد
Sayna
ـ آقای گری، این را بدانید که تأثیر خوب معنی و مفهوم ندارد. هر تأثیری طبعا غیراخلاقی و عملاً منافی اخلاق است.
ـ چرا؟
ـ برای اینکه تحت تأثیر قرار دادن شخص یعنی روح خود را به او دادن. کسی که تحت تأثیر قرار گرفته دیگر افکارش در اختیار خود او نیست و در حرارت شخصیاش نمیسوزد. مزایا و محسناتی که کشف کرده است به او تعلق ندارد. عاریتی و اکتسابی است. و همچنین گناهانش، اگر حقیقتا گناهی وجود داشته باشد، نیز عاریتی است، چنین شخص در واقع همانند انعکاس صوت موسیقی خارجی است. بازیهایی که دیگری تعلیم میدهد، اجرا میکند.
در صورتی که مقصود نهایی حیات این است که هر کسی، شخصا و مستقلاً رشد کند، ماها اینجا آمدهایم که هر یک مانند گلی مستقلاً» شکفته شویم. در دوره ما هر کس از خودش میترسد. هیچ کس نیست که وظیفه اصلی و بدوی، یعنی وظیفهای که هر فردی نسبت به خود دارد فراموش نکرده باشد.
Sayna
وایلد مثل همه محصلین، معلمین را به سبک و سلیقه شخصی نگاه میکرد. نسبت به روسکن میگفت. «خیلی از روسکن خوشم میآید. نویسنده عالی است، اما سلیقه خاصی دارد. محیط کلاس را از رایحه ایمان معطر میسازد. اما من نوشتههایش را از مواعظش بیشتر دوست دارم. حس ترحم دائمی که نسبت به فقرا و ضعفا دارد، مرا عصبانی میکند چه من از فقر و بیچیزی بیزارم. فقر موجب انحطاط فکر و اضمحلال استقلال روحی است.»
زهرا موحد
اما در آن وقت معلم دیگری تدریس میکرد، به نام پاتر. و این پاتر روح و جان من بود. زیرا تعالیم پاتر ذائقه دیگری داشت. پاتر به عکس روسکن معتقد بود که نباید در زیبایی و هنر، اصول اخلاقی را تجسس کرد، بلکه زیبایی را باید دوست داشت.
پاتر میگفت: در منظر چشم ما، در هر دقیقه یک رنگ و یک آهنگ و یک احساس تازه است که ما را جلب میکند. چون عمر ما بیش از لحظهای چند نیست، دیوانگی محض است که ما از این چند لحظه استفاده نکنیم و از فرصتی که دست داده متنعم نشویم.
زهرا موحد
منظور از زندگانی چیست؟ منظور این است که آنچه دیدنی است، با نهایت شوق و ولع دید و ذائقه آن را چشید. موفقیت در زندگانی آن است که مدام در آن شعله پاک و ذیقیمت بسوزند و متمتع شوند. باید این دو اصل را پیوسته مدنظر داشت. عمر لحظهای بیش نیست، ولی لحظه تابان. گوته به عمر گذران میگفت:
«بمان! تو که اینقدر زیبایی، لحظهای بمان...» فریاد دائم روح باید این استغاثه باشد
زهرا موحد
فقط عقیده مرد هنرمند قابل توجه است حتی در مورد مذهب و اخلاق.
تنها چیزی که نظر ما را به یک نفر اسبسوار یا مرد مذهبی جلب میکند، لباسشان است نه نیت باطنیشان.
هنر کلید فهم زندگانی است.
فقط در پناه هنر است که میتوانیم خود را از مخاطرات زندگانی حفظ کنیم.
نوشتن یک چیز زیبا به مراتب از انجام دادن آن دشوارتر است.
هرکس میتواند کار تاریخی انجام دهد، اما مرد بزرگ میخواهد تا آن را بنویسد.
زهرا موحد
هنرمند نسبت به سبکهای اخلاقی تمایلی نشان نمیدهد. اگر تمایل او به اخلاقیات زباد بود، صاحب سبک خشک و بیروح و خالی از ذوق خواهد شد و این خود گناهی است غیرقابل بخشایش.
زهرا موحد
هنرمند نسبت به سبکهای اخلاقی تمایلی نشان نمیدهد. اگر تمایل او به اخلاقیات زباد بود، صاحب سبک خشک و بیروح و خالی از ذوق خواهد شد و این خود گناهی است غیرقابل بخشایش.
زهرا موحد
هر تصویری که به کمک روح و از صمیم دل میکشند، تصویریست از آمال رسم کننده نه از مدل. در این موارد مدل یک نوع برخورد اتفاقی و وسیلهای است نه اصل. چه در چنین مواردی هنرمند منویات قلبی خودش را روی پرده میریزد و نهاد خود را رنگآمیزی میکند نه خطوط صورت مدل را، علت اینکه من مایل نیستم این تصویر را به معرض نمایش بگذارم، همین است. میترسم اسرار خودم را فاش کنم و در نتیجه به روح خود خیانت کرده باشم.
زهرا موحد
ـ چه بدبختی. چه بدبختی! من روزی پیر و فرتوت و بدبخت خواهم شد و این تصویر همین طور جوان خواهد ماند. هیچ وقت سنش زیاد و کم نخواهد شد. آه. چه میشد اگر این تصویر پیر میشد و من خودم جوان میماندم. اگر این معجزه صورت میگرفت، من همه چیزم را میدادم. از فدا کردن هیچ چیز ابا نداشتم. اگر چنین معجزهای صورت بگیرد من روحم را در عوض خواهم داد.
زهرا موحد
شما که در زیبایی و جمال از همه موجودات بالاترید، چرا به چیزهای جامد و بیروح حسادت میورزید؟
ـ من با هر زیبایی و جمالی که نمیمیرد و فانی نمیشود، حسادت میورزم. من به تصویری که از خود من، شما رسم کردهاید، حسادت دارم. بلی! چرا باید این چیز منجمد بیروح آنچه را که من از دست خواهم داد حفظ کند؟ دقیقهای که میگذرد، ذرهای از من رو به زوال و فنا میرود، ولی آن صورت بیروح هر دقیقه بر قدر و قیمتش افزوده میشود؟ آه، چرا عکس این نشد؟ چه میشد که این صورت تغییر کند، اما من همینطور که امروز هستم، بمانم.
زهرا موحد
بیمیل نیستم که رمانی بنویسم. یک رمان بسیار زیبا، مثل فرشهای ایرانی، با همان نقش و گل بتههای معماانگیز و سحر کننده حقیقی، اما افسوس که در انگلستان خواننده باذکاوت و مستعد کم است. همه در اینجا یا روزنامه میخوانند یا کتابچههای دائرهالمعارف. در بین اقوام دنیا، ملتی کم استعدادتر از ملت انگلیس برای درک مفهوم زیباییشناسی وجود ندارد.
زهرا موحد
حجم
۲۷۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
حجم
۲۷۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان