بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عشق (ملت عشق) | طاقچه
تصویر جلد کتاب عشق (ملت عشق)

بریده‌هایی از کتاب عشق (ملت عشق)

نویسنده:الیف شافاک
انتشارات:نشر نیماژ
امتیاز:
۳.۶از ۲۵۵ رأی
۳٫۶
(۲۵۵)
غیرتم را به جوش بیاورد
1990
ساعتِ خداوند با دقت چهل تار کردن یک مو کار می‌کند. آن‌قدر دقیق است که در سایه‌ی او همه‌چیز سر وقتش اتفاق می‌افتد. نه یک ثانیه زود و نه یک ثانیه دیر. هر انسانی زمانی برای عاشق شدن دارد و زمانی برای مرگ.
1990
قانون چهلم: عمری که بی‌عشق سپری شده باشد، بیهوده گذشته‌ست. مپرس که آیا باید در پی عشق الهی بدوم یا عشق مجازی، عشق دنیوی، آسمانی یا جسمانی؟ از هر دوراهی، دوراهی تازه‌ای زاده می‌شود، درحالی‌که عشق به هیچ تعریف و توصیفی نیاز ندارد. عشق به‌خودی خود دنیایی‌ست. یا درست در مرکزش هستی، یا خارج از آن، در حسرتش.
ململ
مولانا به خود می‌گفت: خاموش، یعنی ساکت. تا حال با خود اندیشیده‌ای که چگونه شاعری که شهرتش تمام دنیا را دربرگرفته و فکر و ذکرش، وجودش، شناس‌نامه‌اش و حتی هوایی که نفس می‌کشید شکل‌گرفته از کلمات است و بیش از پنجاه‌هزار بیت سروده، خودش را خاموش می‌نامد؟
دختر دریا
مولانا به ما گوشزد می‌کند، روزی می‌رسد که عشق، همه را، حتی کسانی را که از آن فراری‌اند وحتی آنان را که کلمه‌ی رمانتیک را هم‌چون یک جُرم به‌کار می‌برند، با مهارت تمام دربند می‌کشد.
ماهی
عشق به هیچ تعریف و توصیفی نیاز ندارد عشق به خودیِ خود یک دنیاست یا درست در مرکزش هستی یا خارج از آن، در حسرتش...
_SOMEONE_
قانون اول: این‌که خالق را با کدام کلمات می‌شناسیم، نشان‌دهنده‌ی این است که خودمان را چگونه می‌بینیم. اگر وقتی اسم خداوند می‌آید، ابتدا موجودی ترسناک و شرم‌آور به ذهنت می‌رسد، این بدان معناست که تو اغلب اوقات در هراس و شرمندگی هستی، ولی نه، اگر وقتی خدا گفته می‌شود، ابتدا عشق، مرحمت و شفقت درک می‌کنی، این یعنی این‌که در تو از این صفات به‌وفور یافت می‌شود.
nastaranghavami
از هر باور و هر مشربی انسانی شناخته‌ام... هیچ‌کس را بر دیگری برتر ندانسته‌ام.
Milad
آلودگی واقعی در بیرون نیست و در درون است. در کسوت نیست و در قلب است. هر لکه‌ی ظاهری، هرچه‌قدر هم که بد جلوه کند، وقتی شسته شود از بین می‌رود. با آب پاک می‌شود. تنها آلودگی چرب و کثیفی که با شستن پاک نمی‌شود، حسادت و سوءنیت است.
همتاب
یعنی تو هرگونه سوءنیت را از سر بگذران، پشت سر این و آن غیبت کن، زیر پای مردم را خالی کن، به ناموس زن و دختر مردم دست‌درازی کن، دستت به کار و چشمت در پی بوالهوسی باشد، همین که از مسجد خارج می‌شوی نمازی را که خوانده‌ای فراموش کن، بعد هم با دو گوسفند سر بریدن و چهار دعا از بر کردن فکر کن که همه‌چیز درست شده‌ست! اگر بلد نیستی اول قلبت را تمیز کنی، وضوی بی‌هوده نگیر، خدای من تاجر نیست که با امثال تو تجارت کند، خدای من بقال نیست که در یک طرف دفترش جدول گناهان و در سوی دیگر جدول ثواب‌ها داشته باشد و بعد این‌ها را جمع کند و حسابت را بدهد!
حمید
«اگر زخمی داری که به‌نظر من داری، بی‌حس کردن زخم با درمان کردن زخم فرق دارد. وقتی اثر ماده‌ی مخدر می‌گذرد، مثل وقتی است که اثر ماده‌ی بی‌هوشی گذشته، هر کجایت که درد می‌کرد، آن درد چندبرابرشده به تو بازمی‌گردد.»
mehrnaz
ولی هر دوِ ما می‌دانیم که خدا به بندگانش باری که نتوانند حمل کنند نمی‌دهد.
بهار
شمس ابروهایش را درهم کشید: «ما انسان‌ها حق نداریم درجه‌ی ایمان هم را بسنجیم. این دزدیدن نقش خداست. نمی‌دانی که بنده حق ندارد ایمان بنده را بسنجد؟»
Fatemeh Karimian
«قانون اول: تو، تو باش و دنبال عشق نگرد. چیزهایی مهم‌تر از عشق در این زندگی هست.»
زهرا۵۸
عاقبت‌مان را نمی‌دانیم. اندیشیدن به پایان راه، تلاشی بی‌هوده‌ست. تو فقط موظف‌ای به برداشتن اولین قدمت بیندیشی. بقیه‌اش خودبه‌خود می‌آید.
1990
من سرم را تکان دادم و چیزی نگفتم.
1990
«فرزندتان به‌خاطر دختر بودن از چشم خدا نیفتاده‌ست و حق به او استعداد ارزانی کرده‌ست. آیا شما بهتر از خدا می‌دانید؟ اگر مدرسه‌ای نیست، دخترتان را پیش عالمی بگذارید.»
Fatemeh Karimian
نمی‌دانم از چیست که بنی‌آدم مایل است از هرچه که درک نمی‌کند، بدگویی کند.
فاطمه
«کسی که نسبت به خدا بدگویی کند، در اصل به خودش بدی کرده، چه بفهمد و چه نفهمد، همین است.»
nastaranghavami
عشق به هیچ تعریف و توصیفی نیاز ندارد عشق به خودیِ خود یک دنیاست یا درست در مرکزش هستی یا خارج از آن، در حسرتش...
tannaz
بگذار زندگی نه علی‌رغم تو، بلکه به‌همراه تو جاری شود. نگران این نباش که ترتیب همه‌چیز به‌هم می‌خورد و زندگی‌ات زیرورو می‌شود. از کجا می‌دانی وقتی زندگی زیرورو شود، بهتر نخواهد شد؟
atiye
هرچه که به سرت بیاید، تسلیم بدبینی نشو. حتی اگر تمام درها بسته شود، عاقبت او کوره‌راهی مخفی را که هیچ‌کس بلد نیست به رویت خواهد گشود. تو اکنون نمی‌توانی ببینی، ولی آن‌سوی راه‌های تنگ و تاریک، چه باغ‌هایی بهشتی وجود دارد. شکرگزاری کن! شکرگزاری بعد از رسیدن به چیزی که می‌خواهی آسان است، ولی صوفی کسی‌ست که وقتی خواسته‌ی دلش هم به‌وقوع نمی‌پیوندد می‌تواند شکر بگزارد.
papar
به‌نظر من بزرگ‌ترین رهنمود این رمان دعوت انسان‌ها به نداشتن پیش‌داوری و دوری از قضاوت‌های شخصی است، چیزی که در زندگی واقعی این دو شخصیتِ تاریخی، تعیین‌کننده بوده است.
(* Hester * )
شمس رو به ما کرد و صدایش را بالا برد: «اگر کسی بگوید که هر آن‌چه را باید بدانم می‌دانم، نباید به او به دیده‌ی استاد نگاه کرد، بلکه باید به دیده‌ی یک جاهل نگاه کرد. فقط جاهلان هستند که فکر می‌کنند همه‌چیز را می‌دانند.»
غزل
قانون پانزدهم: خداوند از درون و بیرون، همیشه در حال تکامل بخشیدن به ماست. تمامی ما، تک‌به‌تک مانند اثرهای هنری ناتمامی هستیم. هر حادثه‌ای که تجربه می‌کنیم، هر واقعه‌ای که از سر می‌گذرانیم برای برطرف کردن نقص‌های‌مان طراحی شده‌ست. خداوند به تمام نقصان‌های ما، تک‌به‌تک توجه می‌کند، چون اثری که نامش بشریت است، در پی ِکمال است.
Abolfazl Hejazi
این‌که خالق را با کدام کلمات می‌شناسیم، نشان‌دهنده‌ی این است که خودمان را چگونه می‌بینیم. اگر وقتی اسم خداوند می‌آید، ابتدا موجودی ترسناک و شرم‌آور به ذهنت می‌رسد، این بدان معناست که تو اغلب اوقات در هراس و شرمندگی هستی، ولی نه، اگر وقتی خدا گفته می‌شود، ابتدا عشق، مرحمت و شفقت درک می‌کنی، این یعنی این‌که در تو از این صفات به‌وفور یافت می‌شود.
فاطمه
فقط در آینده به‌دنبال جنت و جهنم نباش. هر دو همین حالا در این‌جا موجود هستند. هروقت بتوانیم کسی را بدون منفعت، حساب‌وکتاب و سودجویی دوست بداریم، در اصل در بهشت هستیم. هروقت با کسانی دعوا کنیم و دچار نفرت و کینه و حسد شویم، با سر به جهنم سقوط کرده‌ایم.
فاطمه
با این‌که در این دنیا هرکسی می‌کوشد که کسی بشود، تو هیچ شو! منزلت بی‌چیزی باشد. انسان نباید فرقی با ظرفی سفالی داشته باشد، هم‌چنان‌که که آن‌چه سفال را سفال می‌کند بیرونش نیست بلکه خلأ درونش است، چیزی که انسان را برقرار می‌کند، نباید ظن و گمان من بودن باشد، بلکه باید آگاهی از هیچ بودن باشد.
adolf
قبل از این‌که افتاده‌ها و رانده‌شده‌ها را درک کنی، نمی‌توانی جامعه را درک کنی. مست‌ها، گدایان، دزدان، فاحشه‌ها، قماربازان... آن‌ها که مفهوم تسلی یافتن و دل‌داری از سوی انسان‌ها را نمی‌دانند، آن‌ها که حقوق‌شان ضایع شده‌ست، آن‌ها که مُهر بی‌آبرویی خورده‌اند... آیا می‌توانیم تمام مخلوقات خدا را دوست بداریم؟ این امتحانی سخت است. انسان‌های اندکی از این امتحان سربلند بیرون می‌آیند.»
hassan tohidy
همان‌طور که گنجینه‌ها در ویرانه‌ها پنهان‌اند، هرچه که هست و باید باشد، در قلبِ ویران است!
atiye

حجم

۳۸۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۷۵ صفحه

حجم

۳۸۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۷۵ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۲۴,۰۰۰
۷۰%
تومان