- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب شمال
- بریدهها
بریدههایی از کتاب شمال
۲٫۸
(۱۳)
مگر زنان هوسباز، این هرزههای پلید و هرزهگویان افسونگر و بزک کردهها چیزی جز وجود خود دارند؟...
پویا پانا
اما گروهی ناسزاگويان و فريادزنان بهاستخر يورش برده بودند... و دنبال قربانی میگشتند و دليلشان هم اين بود که پيشوا مرده است!
«نشنيدی پيشوا را زدند کثافت؟ رفتی توی آب شنا میکنی؟ سفرهماهی پتياره!... بيا بيرون ببينم!...»
که فريادهايی ديگر بههم ريختگی را بيشتر کرد...
«ايشان هم حقوق خودش را دارد! چرا بهيک دختر جوان توهين میکنيد حيوانها؟
ــ دختر جوان؟... همهتان بايد برويد توی خلا!»
behmorad
هنگامی که آلمانها اندوهگین میشوند، درست مانند هنگامی که میخوارگی میکنند خود را بهنابودی میکشانند...
پویا پانا
بهراستی که آدمها از پانصد میلیون سال پیش تا کنون هیچ تغییری نکردهاند!... چه آن هنگام که در غار بودند و یا اکنون که در آسمانخراش زندگی میکنند!... این بوزینهها، خودرو و فروشگاه و موشک را برای چه میخواهند؟ تنها برای این که زودتر چپاول کنند و تندتر بکشند!... و این بهترین کاریست که از دستشان برمیآید!
پویا پانا
شهامت و مرگ چیزی را ثابت نمیکند... روانشناسان مسخرهاند و اخلاقگراها همواره اشتباه میکنند... این تنها رویدادها هستند که مدام میآیند و میروند...
پویا پانا
وقتی میبینم هستند کسانی که در روند زندگی خود میلیاردها مالاندوزی میکنند و یهودیها و نازیهایی که بهخوبی چاپیدند درمییابم که ما آدمها چه شپشهای پلیدی هستیم...
پویا پانا
آدمها از هرچیزی و حتا از کارآترین نوشیدنیها خسته میشوند اما از توتون هرگز!... دودیها سیگار و توتون را از جانشان هم بیشتر دوست دارند!...
پویا پانا
«آدمی جز آنچه نگاه میکند را نمیبیند و جز بهآنچه در ذهن میپروراند نگاه نمیکند!...»
پویا پانا
این دست آدمها همیشه سبب میشوند شما ساعتها و ماهها وقت خود را بیهوده از دست بدهید... شما همواره وسیلهی شکوفا شدن حماقتهای آنها میشوید... و ساعتی وراجی و یاوه سرایی آنها پانزده روز استراحت برای سرپا شدن را بهدنبال دارد!...
پویا پانا
فنلیدنها بهراستی هیچ دلیلی برای گلایه از زندگی خود نداشتند، زیرا بسیار توانگر بودند... عالیجنابانی اصیل با قلمرویی بیپایان...
پویا پانا
هنگامی که گرفتار بدبختیهای جنگ شوید هرورق زندگیتان فلاکتی میشود افزون بربدبختیهای دیگرتان!... و بدبختی پشت بدبختی گریبانتان را میگیرد!... البته دیگر مدام آه نخواهید کشید چون کم و بیش آمادگی هرپیش آمدی را دارید و هرگز انتظار ندارید در گهوارهتان بگذارند و برایتان قاقالیلیهای خوشمزه بیاورند!...
پویا پانا
دیگر امکان زندگی در اینجا وجود ندارد!...
پویا پانا
گاهی یاری گرفتن از قدرت بهآدم میچسبد... و گرچه یاری گرفتن از مردمان پست و پلید و زشتخو پریدن در دهان گرگ است و نابود کننده!... اما بههررو بهتر از گرفتار آمدن در چنگال دوستان و بستگان و دلبستگان پرمدها و فرومایه است...
پویا پانا
آتش همیشه سبب شادابی زندگی میشود، هرچند بسیار ناچیز باشد و با سه شاخهی باریک برپا شود...
پویا پانا
دلم میخواهد سدهیی پیش از میلاد مسیح زاده میشدم... زیرا هرآنچه امروز روایت میکنیم آزار دهنده است! ـ نمایشنامههای خسته کنندهی تئاتری! فلاکت سینما و تلهویزیون... مردم و برگزیدگانشان همگی در پی سیرک هستند و بس!... و این یعنی مرگ تدریجی! ـ یعنی خرناسههای تمام و کمال، شکنجه و شکنبههای پر از آشغال!...
پویا پانا
زمانی فرا میرسد که آدمی دیگر نوشتههای جریدهها را نمیخواند و تنها بهخواندن آگهیهای بازرگانی که گویای همه چیز هستند و آگهی فوت شدگان بسنده میکند، چون با این دو موضوع شما در مییابید انسان بهچه چیزهایی نیاز دارد و این که همه میمیرند... و همین کافیست!... جز این دو موضوع همهی نوشتههای جریدهها مزخرف است. از چپ گرفته تا میانه و راست!...
پویا پانا
شصت و پنج و اند سالگی چه بلایی میتواند سر شما بیاورد؟ آن هم هنگامی که دارید نفسهای آخر را میکشید!... و سر چیزهایی بیهوده!... و چه هراسآور است این احساس که آدمی تمام وقت و کوشش خود را صرف این بدهیبت اهریمنی تمامییت خواه بدسرشت بکند خانم!... «شما کینهی خودتان را بفروشید و ساکت شوید»!... بسیار خوب، میپذیرم! ـ البته خودم هم همین را میخواهم، اما بهچه کسی بفروشم؟ ـ خریداران، همه بهمن رو ترش میکنند.
پویا پانا
امپراتورهای بزرگ میتوانند دست بهدست یکدیگر دهند و کشتار بهپا کنند، بسیاری از شهرها، استانها، بیمارستانها و گهوارهها را نابود کنند و انسانها را آواره، از کشتهها پشته بسازند و مدعی شوند نوآوری میکنند و چهرهیی تازه بهدنیا میدهند،
پویا پانا
حجم
۳۳۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۳۳ صفحه
حجم
۳۳۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۳۳ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان