بریدههایی از کتاب دیدن از سیزده منظر
۳٫۶
(۶۳)
راستی چه کسی بود که سمت خنک بالشت را اختراع کرد؟
مـَهسـا
و زمان چه ظالمانه میتازد؛ وقتی در طلب آن هستی مضایقه میکند و آنگاه که نیاز نداری فراوان میشود.
Hamed
اگر به زندگی مهلت کافی بدهی همهی مشکلاتت را حل خواهد کرد، حتی مشکل زنده بودن را.
پویا
این قدرت خیال است که در مقابل فشار حقیقت جانانه میایستد و مقاومت میکند».
Nobody
ادبیات دست ما را میگیرد و به ما میآموزد تا زندگی را زندگی کنیم و نه فقط زنده باشیم. ادبیات، آن هوای تازه است که ریههای ما را زنده میکند و به ما یارای تغییر جهان برای حیات هرچه بهتر را میبخشد.
narges
ادبیات دست ما را میگیرد و به ما میآموزد تا زندگی را زندگی کنیم و نه فقط زنده باشیم. ادبیات، آن هوای تازه است که ریههای ما را زنده میکند و به ما یارای تغییر جهان برای حیات هرچه بهتر را میبخشد. ادبیات پاسخی شایسته در مقابل هتک حرمت به انسانیت به ما ارائه میکند تا در مقابل خشونت، حرص و ناامیدی سکوت اختیار نکنیم. ادبیات، آنگاه که بایسته نگاشته و شایسته مطالعه شود، میتواند در مقابل تاریکیهای دنیای اطرافمان ایستادگی کند.
Parham
تمام جنگها، هر جنگی، حماقتِ بیحدومرز انسان را میرساند. اسرائیل، ایرلند، ایران، عراق...
vihan
جالب است. لباس خواب را طوری طراحی کردهاند که جیب آنطرف چپ، روی قلب قرار گیرد. شاید یک موضوع پزشکی باشد؟ درگاهی کوچک که قابلیت جست و جو برای دکتر را فراهم میکرد. محفظهای برای نگهداری اِستِنت، لولهها و قرصها هنگام بروز حمله قلبی؛ لوازم جانبی پیری. باید از دوست قدیمیاش دکتر ماریسون بپرسد. چرا جای جیب روی قلب است، جیم؟ شاید فقط یکجور مد باشد. اصلاً چه کسی برای لباس خواب، جیب اختراع کرده است؟ و برای چه کاری؟ شاید جایی باشد برای نگه داشتن کمی نان اضافه یا کلوچه یا نان تُست، وقتی در طول شب گرسنه میشویم؟ یا جایی برای نامههای عاشقانه از سالها دور؟ یا درگاهی برای خودِ دیگرمان که آنجا در انتظار زمان مناسب است؟
Parham
راستی چه کسی بود که سمت خنک بالشت را اختراع کرد؟
Mary gholami
احساس را به خاطر میآورید، اما تاریخ را نه. اگر تاریخ را پیدا کنید، احساس را از دست خواهید داد.
شبــــ🍃ــنــم
شکوه دنیای هنر در این است که هنرمندان از روزنِ صفحات کتاب، یا در سوسوی پردهی سینما و یا در اعماق رنگهای نقاشی، امتیاز زندگی کردن بهجای ملل دیگر را کسب میکنند.
vihan
حقیقت این است که ما چیزها را زیباتر از آنچه که بهواقع بودند به یاد میآوریم
._.
زمان حال چیز خندهداری است؛ اصولاً نمیتواند وجود داشته باشد. به مجرد اینکه از آن آگاه میشویم، سپری میشود و دیگر حال نیست. اینطوری ما مدام در گذشته بهسر میبریم، حتی هنگامی که در حال رؤیاپردازی دربارهی آینده هستیم
vihan
راستی چه کسی بود که سمت خنک بالشت را اختراع کرد؟
zahra
سالها بهآرامی از راه نمیرسند، بلکه یورش میآورند، و چون طوفانی از در بیرون میروند و ویرانی به جای میگذارند؛ ظروف خالی، گلدانهای شکسته، چشمهای گودافتاده، لثههای دردناک
Wimpykid
به قول شکسپیر، اگر تقوا نداری چنین وانمود کن که از متقیان هستی.
صابر
سالها بهآرامی از راه نمیرسند، بلکه یورش میآورند، و چون طوفانی از در بیرون میروند و ویرانی به جای میگذارند
amin
سالها بهآرامی از راه نمیرسند، بلکه یورش میآورند، و چون طوفانی از در بیرون میروند و ویرانی به جای میگذارند؛
ندا
اوه، تو زن خوبی هستی، سالی جیمز، از توباگو، یا ترینیداد، یا دشتهای جامائیکا، یا هر قبرستان دیگری که هست
محمدصالح
تصورش را بکن، در کل عمرش یک بار هم سیگار نکشیده بود و دست آخر، سرتاسر ریههایش را سرطان فراگرفت.
محمدصالح
آیلین حتی سعی کرد کالریهای رژیم غذایی او را کاهش دهد تا جایی که بهسختی میتوانست خود را از پهلو در آیینه ببیند.
پویا
در حقیقیت، بدبختی همهجا را فراگرفته است. چرا نگوییم کل جهان یک دیوانهخانه است، و بعد همینجوری آن را به حال خود رها کنیم؟ درست نمیگویم، سالی؟ شرط میبندم حتی در زادگاه تو هم نوعی وحشیگری در جریان است.
baran
ذهن به واقع یک چاه سنگی عمیق است، اما چند بار پیش میآید که یک سطل ناگهان تا انتهای چاه فرو رود و به آب سرد آن برخورد کند.
._.
این حرامزادهها اصولاً خواهان صلح نیستند؛ هیچکدامشان. فرقی هم نمیکند اینطرف باشد یا طرف دیگر، یهودی یا عرب یا مسیحی یا قبطی یا هر نژاد دیگری. آنها ترجیح میدهند با بمبگذاری انتحاری یکدیگر را قطعهقطعه کنند، و این مردان و زنان عادی هستند که رنج میکشند؛
#
این بازی خدا با آدمها ظالمانه است. هر چه نسبت به زمان آگاهتر میشویم، کمتر از آن بهره میبریم. هرچه بیشتر در مضیقهی زمان قرار میگیرم، وقت بیشتری طلب میکنیم. این هم از شاخصهای عدالت است، اگر البته چنین کلمهای اصلاً وجود داشته باشد.
vihan
سالها بهآرامی از راه نمیرسند، بلکه یورش میآورند، و چون طوفانی از در بیرون میروند و ویرانی به جای میگذارند
مهدی فیروزان
فرزند همیشه کودک نمیماند اما مادر همیشه مادر است.
Lily
از گوشی بلکبری کمک بگیر؛ حتماً میداند. بههرحال، بهنظر میرسد از هر چیزی خبر داشته باشد: پسران سرکش و نافرمان، دختران دلشکسته، یک نشت دیگر نفت در خلیج فارس.
محمد
ادبیات دست ما را میگیرد و به ما میآموزد تا زندگی را زندگی کنیم و نه فقط زنده باشیم.
Arman
چرا نگوییم کل جهان یک دیوانهخانه است
#
حجم
۳۷۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۳۷۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۴۵,۵۰۰
۳۱,۸۵۰۳۰%
تومان