اگر طرفداران و دشمنان، اپل را درست میشناختند، آن را مجموعه عظیمی از تناقضها میدیدند، شرکتی که روشهایش در مقابل دَهها اصول مدیریت عالی ایستاده بود
وحید
ما بر این باوریم که روی زمین حضور داریم تا محصولاتی بینظیر بسازیم و عقیدهمان تغییر نخواهد کرد. ما همیشه بر نوآوری متمرکز هستیم.
ما سادگی را قبول داریم نه پیچیدگی را.
ما معتقدیم باید تکنولوژیهای اولیهای داشته باشیم که محصولاتمان را بر پایه آنها بسازیم و آنها را کنترل کنیم و فقط وارد بازارهایی شویم که حرف مهمی برای گفتن در آنها داریم. ما بر این باوریم که باید به هزاران پروژه نه بگوییم و فقط بر تعداد اندکی پروژه تمرکز کنیم که برایمان مهم و مفید هستند.
وحید
او به کسی که برای اجرای دیدگاهش مهارت داشت بدون قیدوشرط اعتماد میکرد.
وحید
مدیران اپل برای راهاندازی فروشگاههای خردهفروشی خود فقط از مغازههای موجود الهام نگرفتند. آنها از خود پرسیدند بهترین تجربههای مردم در زمینه مصرف چیست؟
@MarketingGaze
او بهطور آشکار به سادگیِ طراحی اپل و دقت به جزئیاتش فکر میکند: «ما قبل از هرچیز برای مشتری تجربهای بیعیب فراهم میکنیم که روی آن بهطور عمیق فکر شده است. ما درباره دکمهای که در گوشه صفحه تعبیه شده است ساعتها و ساعتها و ساعتها بحث میکنیم، روی ماکت بررسی میکنیم و صدها طرح مختلف را روی آن اجرا میکنیم تا به چیزی برسیم که میپسندیم. این نوع توجه به جزئیات یعنی اینکه شما نمیتوانید کارهای چندان زیادی انجام دهید و فقط باید چند کار انگشتشمار را بسیاربسیار عالی انجام دهید.»
@MarketingGaze
جابز بهعنوان یکی از تحسینکنندگان بیدلهره شرکتهای نوپا جنگید تا برخی ویژگیهای نوپا بودن اپل حفظ شود. درواقع به نظر میرسد شیوه اپل مناسب بررسی و آموزش به شرکتهای متوسط و بزرگ است؛ اما بهترین آموزههای اپل مناسب شرکتهای نوپاست، زیرا وقتی جابز به اپل پیوست، شرایط شرکت وخیم بود و او توانست آن را از اول بنا کند، و این همان چیزی است که در جهان به پروژه بازگشت معروف است.
@MarketingGaze