چندان خدای را دوست داشتم
که دشمن نفس خویش
شدم.
کاربر ۶۶۰۴۲۹۷
الهی
تو را به دعای کسی میخوانم
که جز تو
کسی برایش نمانده است.
مسلم عباسپور
هر که
بر خلق
گشادهتر
به خدای
نزدیکتر.
Husayn Parvarde
در مَردم
نگریستم
همه را مُردگان یافتم وُ
چهار تکبیر بر همگان
زدم.
M.ap
نزد عاشقان
بهشت را حظّی نیست
که اهالی عشق
به سبب عشق خویش
از بهشت در حجاباند.
M.ap
گرسنگی
چنانچون ابری است
گرسنه که گردد بنده
باران حکمت بر دلاش فرو بارد.
M.ap
داستان من
داستان دریایی است سرگشته
نه آغاز و
نه انجام.
محمد میرحسینی
نفس خویش را دعوت کردم
سرکشی کرد و نافرمانی
پس رهایاش کردم و
به سوی پروردگار خویش رفتم.
M.ap
سی سال خدای را یاد میکردم
آن گاه خاموشی گزیدم
پس دانستم
که حجاب من همان یاد بود.
M.ap
خواستم که سختترین عقوبتی بر تن بدانم
هیچ بدتر از غفلت نمیشناسم
همه روز در آنم و
آتش دوزخ با مرد آن نکند
که ذرّهای غفلت.
M.ap
هر که
بر خلق
گشادهتر
به خدای
نزدیکتر.
مسلم عباسپور
بسا کسا
که به ما نزدیک است وُ
از ما دور
و بسا کسا
که دور است از ما وُ
به ما نزدیک.
مسلم عباسپور
یک ذرّه از حلاوت معرفت او
در دلی
به از آنک
هزار قصر در فردوس اعلی.
کاربر ۴۴۷۵۷۴۶
الهی
تو را به دعای کسی میخوانم
که جز تو
کسی برایش نمانده است.
کاربر ۴۴۷۵۷۴۶
به صحرا شدم
دیدم
عشق باریده بود
آنگونه که پای به برف فرو میرود
پای من به عشق فرو میرفت.
کاربر ۴۴۷۵۷۴۶