بریدههایی از کتاب کنترل ذهن (تکنیکهای رسیدن به سطح موفقیت ذهنی)
نویسنده:خوزه سیلوا، برت گلدمن
مترجم:مجید پزشکی
انتشارات:انتشارات نسل نواندیش
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۲از ۴۶ رأی
۴٫۲
(۴۶)
انسان ساخته و پرداخته ذهن خود است. او دنیا را آنگونه درک میکند که در ذهناش میپندارد درک میکند! ذهن پیونددهنده روح با جسم و فرمانروای جسم است.
معجزه ی سپاسگزاری
روزی از روزها، در یكی از جنگلهای كالیفرنیا برگی از درختی جدا شد و بر زمین افتاد. كرم ابریشم چاقی كه از آنجا میگذشت ناچار شد آن برگ را دور بزند تا به آن برخورد نکند. این تغییر مسیر، کرم ابریشم را به كنده درختی رساند. کرم از کنده درخت بالا رفت و روی آن ایستاد. همان هنگام، مردی که از جنگل میگذشت از راه رسید و روی كنده نشست؛ اما نشستن روی کنده همانا و له شدن کرم و کثیف شدن شلوار آن مرد همان! مرد همین که متوجه کثیفی شلوارش شد تصمیم گرفت به خانه بازگردد و شلوار کثیف را به خشكشویی محلشان تحویل دهد. در خشكشویی با خانمی آشنا شد و از او خوشش آمد. پس از چندی آن دو با هم ازدواج کردند و صاحب پسری شدند. پسر آنها که بسیار زیرک و باهوش بود، پس از سپری كردن دوران مدرسه و دانشگاه وكیلی زبردست شد. او بعدها به فعالیتهای سیاسی روی آورد و پلههای ترقی را در حزب خود یک به یک بالا رفت. و چنین بود كه بهعلت افتادن برگی از درخت در یكی از جنگلهای كالیفرنیا، ریچارد نیكسون سیوهفتمین رییسجمهور آمریكا شد. این یعنی اصل علت و معلول!
سامی
سه نیروی پرتوان خواستن، باور داشتن و منتظر بودن آشنا شوید و آنها را بهکار گیرید.
Hossein Zavarian
هرگاه احساسات و هیجانات فرکانس امواج مغز را بالا ببرند و انرژی مغز را چند برابر کنند، نیروهایی پدید میآیند كه باید از هر راهی شده آزاد شوند. از آنجا که ذهن چارهای جز آزادسازی این نیروها از راه فعالیتهای جسمانی ندارد، بدن زیر پای ذهن له و لورده میشود و آدمی دست به كارهایی میزند كه در آینده از انجام دادن آنها پشیمان میشود. این گونه، بدنی كه كاركرد طبیعی و آگاهانه خود را از دست داده و در برابر خواستههای ذهن سر تعظیم فرود آورده است، در برابر مسائل پیش رو از خود ناتوانی نشان میدهد.
سامی
آنگاه نتیجه خواهیم گرفت كه ترس و ایمان، هر دو نوعی پیشبینی هستند و ماهیتشان یكی است
کاربر ۱۱۷۴۳۰۹
ذهن به اسبی چموش میماند؛ اسبی توانمند و نیرومند که اگر بتوانیم آن را رام و مهار کنیم و بر آن سوار شویم، ما را تا به آنجا میرساند که بهجز خدا نبینیم. اما اگر بدون مهار و کنترل کردن اسب، بر آن سوار شویم چنان ما را بر زمین میزند که گاه شاید دیگر نتوانیم از روی زمین بلند شویم.
papar
فلسفه شادمانی ما چنین است: «لذت بردن از چیزهایی كه دوست داریم، تغییر دادن یا دوری جستن از چیزهایی كه دوست نداریم و پذیرفتن و كنار آمدن با چیزهایی كه نه میتوانیم از آنها دوری بجوییم و نه میتوانیم آنها را تغییر دهیم، با بهرهبرداری ماهرانه از نگرشها.»
papar
در سطح بتا یا سطح هوشیاری و بیداری، مغز امواجی با فركانس چهارده تا چهل دور در ثانیه تولید میكند. اكنون كه سرگرم خواندن كتاب هستید، در سطح بتا به سر میبرید.
امواج مغز انسانی عادی، در زمانی عادی و در یك روز عادی موج بتا با فركانس بیست و یک دور در ثانیه است؛ اما همین كه خشم، دلخوری، حسادت، ترس، ناآرامی، نگرانی و دیگر هیجانهای تنشزا آرامش او را به هم بزند، این فرکانس افزایش مییابد و به بیست و دو یا بیست و پنج دور در ثانیه و بالاتر میرسد.
Dexter
هرگاه احساسات و هیجانات فرکانس امواج مغز را بالا ببرند و انرژی مغز را چند برابر کنند، نیروهایی پدید میآیند كه باید از هر راهی شده آزاد شوند. از آنجا که ذهن چارهای جز آزادسازی این نیروها از راه فعالیتهای جسمانی ندارد، بدن زیر پای ذهن له و لورده میشود و آدمی دست به كارهایی میزند كه در آینده از انجام دادن آنها پشیمان میشود. این گونه، بدنی كه كاركرد طبیعی و آگاهانه خود را از دست داده و در برابر خواستههای ذهن سر تعظیم فرود آورده است، در برابر مسائل پیش رو از خود ناتوانی نشان میدهد.
Dexter
امواج مغز انسانی عادی، در زمانی عادی و در یك روز عادی موج بتا با فركانس بیست و یک دور در ثانیه است؛ اما همین كه خشم، دلخوری، حسادت، ترس، ناآرامی، نگرانی و دیگر هیجانهای تنشزا آرامش او را به هم بزند، این فرکانس افزایش مییابد و به بیست و دو یا بیست و پنج دور در ثانیه و بالاتر میرسد. ناخوشی، بیقراری، ناتوانی در یادگیری و تمرکز و آشفتگی ذهنی از پیامدهای بالا رفتن فرکانس امواج مغز بهشمار میروند؛ اما تندرستی، آرامش و آسایش، تیزهوشی و درک عمیق مطالب یا به گفته بهتر همه تواناییهای ناب انسانی در فرکانسی پایینتر از نوزده دور در ثانیه پدیدار میشوند.
کاربر ۱۹۷۴۲۰۶
اگر مغز در سطحی فراتر از فركانس بیست و یک دور در ثانیه (گستره فعالیت هوشیارانه طبیعی) فعالیت کند، سازوکاری كه در انسانهای طبیعی و سالم، دستگاه دفاع بیرونی را آماده رویارویی با یورش بیگانگان (میكروبها و ویروسها) به بدن میکند، ناکارآمد میشود. آنگاه انبوهی ازمیكروبها و ویروسها كه همواره پیرامون ما پراكندهاند به درون بدن نفوذ میکنند. هنگام نفوذ بیگانگان به درون بدن، اگر دستگاه دفاع درونی بدن کارکردی طبیعی داشته باشد، مهاجمان اشغالگر را نابود خواهد كرد؛ اما اگر این دستگاه نیز ناکارآمد باشد، شمار میكروبها و ویروسها چند برابر خواهد شد و یورش آنها بر سلولهای سالم، ما را بیمار و ناتوان خواهد کرد.
papar
شاید برخی بر این باور باشند كه قطب مخالف ترس، دلیری است نه ایمان و اطمینان. اما اینگونه نیست، زیرا دلیری تنها در جایی میتواند باشد که ترسی برای چیره شدن وجود داشته باشد. بدون ترس، دلیری هم وجود نخواهد داشت. شما باید دست به عمل بزنید. اگر از خود بپرسید به چه دلیل دچار ترس هستید ره به جایی نخواهید برد چون ترس مفهومی انتزاعی است؛ اما اگر بپرسید چه انتظار مثبتی از این احساس منفی دارید، پاسخ را خواهید یافت.
papar
ترس یكی از غرایز طبیعی انسان است. اگر ترس را از زندگی کسی بیرون برانیم به او ستم کردهایم، زیرا ترس در دور نگه داشتن ما از خطرات و آسیبها نقشی بسزا دارد. اما ترسهای خیالی، ترسهای غیرمنطقی و ترسهایی که گریختن یا جنگیدن جایی در آنها ندارند، جلوی رشد و شکوفایی ما را میگیرند. پیش از هرکاری بهتر است ترس خود را شناسایی کنید.
papar
هرگاه كسی هدفی برای خود تعیین كند و به آن دست یابد، خودباوری او بیشتر میشود؛ فرقی هم نمیکند هدف بلندمدت باشد یا میانمدت و كوتاهمدت. هر هدفی اگر به «رقابت کردن با خود» بینجامد، آسانتر به دست میآید، زیرا آنگاه ما همه تلاش خود را میکنیم تا كارها را بهتر یا زودتر از بار پیش انجام دهیم؛ این کامیابی، احساس خرسندی میآفریند و خودپنداری ما را بهبود میبخشد.
papar
از آنجا كه هر باوری تنها به دادههایی اجازه پذیرش میدهد كه با خود هماهنگ است و دادههای ناهماهنگ را پس میزند، هرگونه تلاشی برای حفظ باورهایی که در اصل پیامد برنامهریزیهای دیگران روی ما هستند، اراده آزاد ما را زیر سؤال میبرد. اگر تنها دادههایی را بپذیریم كه با باورهای ما هماهنگ باشند و باورهای ما نیز بهدست کسانی دیگر شكل گرفته باشند، آنگاه سخن گفتن از اراده آزاد بیهوده خواهد بود.
papar
شاید شما همیشه نتوانید به هر خواستهای دست یابید، ولی بیگمان توانایی بسیاری برای دگرگون کردن اوضاع به سود خویش دارید. در این راستا نیازمندید با سه نیروی پرتوان خواستن، باور داشتن و منتظر بودن آشنا شوید و آنها را بهکار گیرید.
papar
برای این که به خواسته خود برسید، باید خواهان رسیدن به آن باشید، باور کنید که به آن خواهید رسید و منتظر چنین رویدادی باشید. بگذارید نخست این سه نیرو را بیشتر بررسی کنیم و سپس ببینیم چگونه میتوانید از آنها بهرهبرداری کنید.
papar
برای کنترل وزن:
۱. بپذیرید که دارای اضافه وزن هستید.
۲. انگیزه نیرومندی برای رها شدن از وزن اضافه بیافرینید.
۳. به سطح آلفا بروید تا دریابید علت اضافه وزن شما کدام یک از عواملی است که توضیح داده شد.
۴. یاد بگیرید پیامهایی را که یکی دو ساعت پس از خوردن غذا به گرسنگی تعبیر میکنید، انرژی ساکنی به شمار آورید که در انتظار تبدیل شدن به انرژی جنبشی به سر میبرد.
۵. در خوردن خوراکیها میانهروی کنید و خوراکهای پرچرب و پرکالری کمتر بخورید.
۶. کمتر بخورید، بیشتر ورزش کنید.
papar
کنشگران تحت کنترل خودشان هستند اما واکنشگران تحت کنترل دیگران. تفاوت اساسی بین یک قربانی بزدل با فردی تعیینکننده و انتخابگر چیزی جز این نیست.
papar
گاهی شناسایی نیازهای دیگران از شناسایی نیازهای خودمان آسانتر است زیرا بیشتر نیازهای ما در زیر لایههای ترس، احساس گناه و... پنهاناند. برای این که نیازهای دیگران را بهتر بشناسیم باید به واكنشهایی که در برابر ما نشان میدهند توجه کنیم. اگر با دیگران سخنی بگوییم یا كاری انجام دهیم كه واكنشی مثبت از سوی آنان در پی داشته باشد، میتوان گفت در راه درست شناسایی نیازهای ایشان گام برمیداریم.
papar
تغییر، به رشد و بالندگی میانجامد و بدون تن دادن به تغییر، نگاه شما گستردهتر و آگاهیتان افزونتر نخواهد شد. تغییر، از زندگی انسان جداناپذیر است و پرهیز از تغییر، پرهیز از زندگی است.
papar
متد كنترل ذهن سیلوا بر این پایه استوار است كه ذهن ما قادر است نیروها و پیشامدهای دنیای بیرون را تحت كنترل خود درآورد، زیرا همانگونه كه گفتیم، دنیایی كه ما پیش روی خود میبینیم، ساخته و پرداخته ذهن ماست. بنابراین ما میتوانیم هرچه را ساختهایم از نو بسازیم.
کاربر ۲۲۴۴۰۷۲
پس میتوان گفت دارایی خودبهخود نمیتواند معیاری برای شادمانی ما باشد، زیرا داراییها اموری ذهنی هستند كه به دارنده و نگرش او وابستهاند.
ما در متد سیلوا برای شادمانی فلسفهای داریم. فلسفه شادمانی ما چنین است: «لذت بردن از چیزهایی كه دوست داریم، تغییر دادن یا دوری جستن از چیزهایی كه دوست نداریم و پذیرفتن و كنار آمدن با چیزهایی كه نه میتوانیم از آنها دوری بجوییم و نه میتوانیم آنها را تغییر دهیم، با بهرهبرداری ماهرانه از نگرشها.»
Narges
اما مسئله اینجاست که در واقعیت، «اکنون»ی وجود ندارد. آنچه هست، گذشتهای است که پیوسته رو به سوی آینده روان است.
ویدا
دنیای ما و واقعیتهای آن، از ذهن ما سرچشمه میگیرد و تصاویر ذهنی ماست که دنیا را برای ما بهشت یا جهنم میسازد.
کاربر ۱۹۷۴۲۰۶
هرگاه پیشامدی را از سر بگذرانید كه تا حد آفرینش استرسی خفیف بر شما تأثیرگذار باشد، ادامه دادن به تفكر درباره آن و درگیر کردن ذهن با آن، بر توان و نیروی آن خواهد افزود. در واقع زیادهروی در تفکر درباره پیشامد ممکن است آن را چنان نیرومند کند که به شما آسیب برساند. از همین رو، رها کردن افكار منفی و استرسزا و بها ندادن به آنها، حیاتی است.
Hossein Zavarian
از آنجا كه ترس و ایمان هر دو پدیدههایی خیالی و ذهنی هستند، در قلمروی كنترل ذهن قرار دارند: میتوان ترس را از راه دگرگون کردن آن به ایمان كنترل كرد. دگرگون کردن ترس همان شیوهای است که ما برای از بین بردن آن بهکار میبریم.
Hossein Zavarian
احساس گناه در اصل بخشی از یك سهگانه بهشمار میرود كه دو بخش دیگر آن احساس هنجارشكنی و تنبیه خود است.
Hossein Zavarian
هرگاه احساس کنیم کاری نادرست انجام دادهایم و هنجارشكنی کردهایم، احساس گناه یا احساس اجبار برای انجام دادن دوباره كار بهشکل درست، برای حمایت از ما کوشا میشود؛ با این حال، چون انجام دادن دوباره و درست كارهای نادرستی که کردهایم (مانند خوردن چیزی كه نبایست میخوردیم) همیشه شدنی نیست، احساس گناه یا احساس اجبار برای انجام دادن كار بهشکل درست، تنبیهی را برای ما در نظر میگیرد كه متأسفانه اغلب نه شدت آن با شدت خلافی كه مرتكب شدهایم متناسب است و نه ما سزاوار آن هستیم.
Hossein Zavarian
چندین دلیل برای کارساز بودن واژههای توانافزا میتوان برشمرد: انتظارات مثبت میآفرینند، انتظارات منفی و ترس را از بین میبرند و در پی آن آرامش روان پدید میآورند، و سرانجام این که فرد ایمان پیدا میکند آن واژه در نهادش رسوخ کرده است.
Hossein Zavarian
حجم
۱۸۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۶۷ صفحه
حجم
۱۸۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۶۷ صفحه
قیمت:
۸۹,۹۰۰
۲۶,۹۷۰۷۰%
تومان