بریدههایی از کتاب قمارباز
۳٫۶
(۲۰)
او هم این را خوب میداند. فکر اینکه من به وضوح میدانم او از من فراری است، و از اینکه نمیتوانم هوسهای خودم را صورت واقعیت بدهم ـ من اطمینان دارم که ـ این فکر برای او رضایت خاطر بیش از اندازهای فراهم میکند، وگرنه او که این قدر محتاط و مآلاندیش است، کجا میتوانست خودش را اینطور با من خودمانی و صادق نشان بدهد؟ حس میکردم که او تا الان با من مثل آن امپراطریس قدیمی رفتار میکند، که جلوی غلامش لخت میشد و او را هرگز مثل یک مرد تلقی نمیکرد ـ بله. هزار دفعه میگویم، او مرا، نه مثل یک مرد، نگاه کرده است.
deniro
گفتید شما تنها حدسی که میزنید این است که من نمیتوانم لیاقت و شایستگی خودم را ثابت کنم. یعنی در حالیکه همه چیز و همه کس شایسته و لایق است فقط من هستم که نمیتوانم لایق باشم.
ALI Rad
فرانسویهاو دیگر اروپائیها به قدری به صورت ظاهر اهمیت میدهند که با آن حتی به بدترین پستیها نیز میتواند شایستگی عجیبی بدهند
ALI Rad
یک بار (در سویس اتفاق افتاد) موقعی که در اطاق قطار مسافری بودم، خوابم برده بود و به نظرم با صدای بلند با پولینا در خواب حرف زده بودم و این مطلب همهٔ همسفران مرا به خنده انداخته بود. امروز یک بار دیگر از خود پرسیدم: «آیا او را دوست دارم؟» و باز یک بار دیگر نمیدانستم چه جوابی بدهم. یا بهتر بگویم، برای صدمین بار به خودم جواب دادم که از او نفرت دارم.
آری او در نظر من زشت و کریه بود. دقایقی بود (در پایان هر یک از مکالماتمان) که در آنها من حاضر بودم نیمی از عمرم را بدهم تا بتوانم او را خفه کنم. قسم میخورم که اگر ممکن بود یک دشنه را آهسته در سینهٔ او فرو کرد، من با لذت و خوشنودی اینکار را میکردم. و با وجود این به شرافتم قسم میخورم که اگر در قلهٔ شلا گنبرگ به من راستی گفته بود: «خودتان را پرت کنید» فوراً خودم را، باز هم با خوشنودی و لذت، پرت کرده بودم. آن وقت هم این را میدانستم. از این راه یا از یک راه دیگر، عاقبت این بحران خاتمه مییابد.
deniro
حجم
۱۸۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۱۸۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان