بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اسلام شناسی (درس‌های دانشگاه مشهد) | طاقچه
تصویر جلد کتاب اسلام شناسی (درس‌های دانشگاه مشهد)

بریده‌هایی از کتاب اسلام شناسی (درس‌های دانشگاه مشهد)

نویسنده:علی شریعتی
امتیاز:
۳.۵از ۲۲ رأی
۳٫۵
(۲۲)
و علی! چه کسی می‌تواند سیمای او را نقاشی کند؟ روح شگفتی با چندین بُعد! مردی که در همۀ چهره‌هایش به عظمت خدایان اساطیر است. انسانی که در همۀ استعدادهای متفاوت و متناقضِ روح و زندگی قهرمان است؛ قهرمان شمشیر و سخن، خردمندی و عشق، جانبازی و صبر، ایمان و منطق، حقیقت و سیاست، هوشیاری و تقوی، خشونت و مهر، انتقام و گذشت، غرور و تواضع، انزوا و اجتماع، سادگی و عظمت... انسانی که هست، از آن‌گونه که باید باشد و نیست!
Hemmat
نکتۀ دیگر که غالباً به ذهن نمی‌آید این است که اسلام تعدد زوجات را وضع نکرده است. پیش از اسلام هیچ حدی در این باره وجود نداشته و آنچه را اسلام آورده است تحدید زوجات است؛ نه که تا چهار زن بگیرید بلکه بیش از چهار زن نگیرید. و این دو یکی نیست. مطالعۀ دقیق آیاتی که از تعدد زوجات سخن می‌گوید، هم فلسفۀ آن را و هم شرایط آن را روشن می‌سازد. قرآن ابتدا مردم را ملزم به اجرای عدالت میان زنان می‌کند و بلافاصله اعتراف می‌نماید که هرگز نمی‌توانید عدالت ورزید، پس به یک تن اکتفا کنید.
Hakime Zare
ملتی که همه الگویی و قالبی فکر می‌کنند، ملت مرده‌ای هستند، زیرا فکر نمی‌کنند، وگرنه افکار همه یک‌کاسه نمی‌شود مگر در اختناق و فشار.
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
امرهای صریح قرآن را بر دو قسم کردند: ۱. امر انشایی مثل «نماز کنید و زکات دهید...» که باید انجام داد. ۲. امر ارشادی مثل «در زمین بگردید و سرنوشت کسانی را که بد کردند بنگرید» که باید انجام نداد؛ چون مقصود بیان اهمیت و ارزش مأمورٌبه است. همین طرز تفکر بود که ما امروز در اهمیت علم، منبرها می‌رویم و کتاب‌ها می‌نویسیم، بی‌آن‌که به علم بپردازیم؛ چون امر ارشادی است نه انشایی. این توجیهات روشنفکرانۀ انحرافی هزاران بار از یورش مغول بیشتر در انحطاط مسلمین و انحراف اسلام و بدبختی و جهل کنونی جامعۀ ما مؤثر بوده است.
امید
اسلام خطابش همیشه به ناس است. معلوم می‌شود که مبدأ و شالودۀ جامعه را ناس می‌گیرد و از غالب قهرمانان تاریخ که بسیاری از مورخین و بیوگرافی‌نویس‌ها (یعنی آن‌ها که به شرح حال و قهرمانان معتقدند مثل کارلیل و امرسون که تاریخ را ساختۀ انسان‌های نابغه و قهرمان می‌دانند) [آن‌ها را می‌ستایند] به بدی یاد می‌کند نه به احترام (نگاه کنید به مَلأ در قرآن). در این آیه: «وَ قَالُوا رَبَّنَا اِنّا اَطَعْنَا سَادَتَنَا وَ کبَرَاءَنَا فَاَضَلُّونَا السَّبیلاَ» (گفتند که پروردگارا! ما بزرگان و رؤسامان را اطاعت کردیم (یعنی قهرمان پرست شدیم، شخصیت پرست شدیم) و آن‌ها ما را گمراه کردند
Akbar Aghaii
از تنازع افکار است، از تصادم آزادانۀ افکار است که فکر تازه به وجود می‌آید و تکامل پیدا می‌شود. همین آزادی قرن اول و دوم و سوم بود که تمدن نیمۀ قرن سوم و چهارم و پنجم اسلام را به وجود آورد. اگر آن تعصبات نظامیه‌ای بود و نظامیه‌های خواجه نظام‌الملک وجود می‌داشت که اصلاً تمدن نداشتیم.
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
اسلام بر اساس یک جهان‌بینی فلسفی و علمی می‌خواهد بگوید که انسان‌ها همه با یکدیگر برابرند، نه این‌که باید برابر باشند. و این یک واقعیت طبیعی و علمی است، نه یک آرزوی اخلاقی و یا عاطفی معلول تلطیف و تزکیۀ روح.
f6temeh
همواره بالا رفتن از پایین آمدن دشوارتر است. طبیعت آدمی با پایین آمدن که با راحتی و سرعت انجام می‌یابد موافق‌تر است. انسان باید خود را به سوی قله بکشاند، اما به سوی دره کشیده می‌شود. گذشته از آن، درّه را می‌شناسیم؛ با آن مأنوس هستیم؛ در آن‌جا بوده‌ایم و دیگران غالباً همه در آن‌جایند. قله را ندیده‌ایم؛ با آن خو نگرفته‌ایم. هر چه فراتر می‌رویم، از جمع دورتر می‌شویم؛ هم‌سفران کمتر دیده می‌شوند و قدم به قدم تنهاتر می‌مانیم. شکنجه، تحمل مشقات روحی و بدنی، تنهایی، ناآشنایی، ترک پیوندها و کوفتن میل‌ها و کشتن لذت‌ها و استقبال از بلاهای گوناگون بر سر راهی است که به قله می‌رود. انسان در نیمه راه دره و قله همواره گرفتار این دو نیروست.
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
ای مردم! تا آن‌گاه که پروردگارتان را دیدار کنید خون‌هایتان و اموالتان همچون حرمت این روزتان و حرمت این ماهتان، بر شما حرام است.
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
در حالی که پیغمبر و مجاهدان به شدت گرم تجهیز مردم بودند و هر کسی در اندیشۀ فراهم آوردن سلاحی و مرکبی بود، منافقان برای سرد کردن مجاهدان و رسوخ شک و تردید در دل‌ها، سخت در تلاش بودند و خطر دشمن و سختی راه را بزرگ جلوه می‌دادند و فصل میوه و جمع محصول و سایۀ درختان مدینه را در برابر صحراهای مخوف و آتش‌خیزی که در پیش دارند چنان هوس‌انگیز وصف می‌کردند
Hakime Zare
در حکومت خود علی بن ابی‌طالب، دستگاه قضایی اسلام خلیفۀ مسلمین را در کنار یک یهودی می‌نشاند و به محاکمه می‌کشاند و این پرشکوه‌ترین نمایشی است از قدرت دستگاه عدالت عام در جامعۀ اسلامی
Akbar Aghaii
«اِختِلافُ عُلَماءِ اُمَّتی رَحمةٌ» اختلاف دانشمندان یک ملت با هم رحمت است، برای این‌که موتور تکامل، تنازع و تصادم افکار و اندیشه‌هاست و این سه پایۀ دیالکتیک است در طبیعت و در انسان.
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
بردگی دیروز ریسمانی بر گردن بود و امروز نظام پیچیده‌ای در زندگی اجتماعی و فرهنگ دروغینی در دل و دماغ انسان. دیروز انسان را اسیر می‌کردند و امروز عوض می‌کنند.
Hakime Zare
«ای مردم! از علی شکایت مکنید. سوگند به خدا که وی در ذات خدا یا در راه خدا خشن‌تر از آن است که از او شکایت کنند.»
Hakime Zare
حالا در این زمان (در قرن هفتم میلادی) بعد از آمدن تمدن یونان، تمدن روم، تمدن اسلام، قرآن، انجیل و تورات، تربیت مذهبی انسان تا حدی که لازم بود انجام پذیرفته است و از این پس انسان بر اساس این طرز تربیتش قادر است که بدون وحی و بدون نبوت جدیدی، خود روی پای خودش به زندگی ادامه دهد و آن را کامل کند. بنابراین دیگر نبوت ختم است. خودتان راه بیفتید.
f6temeh
من معتقدم که همۀ انحرافات، گناه‌ها، جنایات، مفاسد و نیز همۀ پستی‌ها، انحطاط‌ها و رذالت‌ها و عقب‌ماندگی‌ها و خلاصه هر چه بد است و پست و ننگ، زاییدۀ سه عامل است در انسان: ۱. جهل؛ ۲. ترس؛ ۳. نفع.
f6temeh
صهیونیسم از وقتی شروع می‌شود
Akbar Aghaii
این کتاب را به کسانی تقدیم کنم که خود کاری نمی‌کنند و از این‌که دیگری کاری کند آزرده می‌شوند.
k
انسان تکامل‌پذیر است و هیچ سخن انسانی، سخن آخر و کامل و جامع او نیست.
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
مسئلۀ تساوی عمومی همۀ انسان‌ها در اسلام به صورت یک واقعیت عینی و علمی و قطعی بیان شده است. این تساوی بر مبنای یک فلسفۀ علمی و یک مکتب فکری و اعتقادی استوار است. برابری و هم‌طرازی همۀ افراد و همۀ اجتماعات ملل، طرحی که اسلام آن را پیشنهاد کند و یا دستوری اخلاقی که مردم را به پیروی از آن بخواند و یا آرزویی انسانی که تحقق آن را در آینده برای مصالح زندگی بشر مفید و به خاطر استقرار صلح و دوستی میان همه لازم شمارد، نیست؛ بلکه اسلام بر اساس یک جهان‌بینی فلسفی و علمی می‌خواهد بگوید که انسان‌ها همه با یکدیگر برابرند، نه این‌که باید برابر باشند. و این یک واقعیت طبیعی و علمی است، نه یک آرزوی اخلاقی و یا عاطفی معلول تلطیف و تزکیۀ روح. یک حقیقت است، یک واقعیت، نه یک مصلحت.
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
بهترین سندی که میزان آزادی و دمکراسی واقعی را در آغاز حکومت اسلامی نشان می‌دهد، خطبۀ خلیفۀ اول است. وی پس از انتخاب به پیشوایی سیاسی مسلمانان، به عنوان یک زمامدار، در یک نطق سیاسی چنین با تودۀ مردم سخن می‌گوید: «یا اَیها النّاسُ قَدوُلّیتُکم وَ لستُ بِخَیرِکم وَ لَقَد وَدِدتُ اَنَّ واحداً مِنکم قَد کفانی هذا الامرَ فَلَو وَجَدتُم فی اِعوِجاجاً فَقَوِّمُوه» (مردم! من بر شما حکومت یافتم، اما از شما بهتر نیستم. دوست می‌داشتم که کسی از شما مرا در این کار جانشین می‌شد. پس اگر در من کجی‌ای یافتید آن را راست کنید.) عربی گمنام از میان توده برمی‌خیزد و فریاد برمی‌آورد که «اگر در تو کجی یافتم، با این شمشیر (اشاره به شمشیرش) آن را راست خواهم کرد.» و خلیفه او را دعا می‌کند.
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
محمد ناچار، به چرانیدن گوسفندان خویشان و دیگر مردم مکه می‌پردازد. وی غالباً در مرتعی به نام قراریط، میان حجاز و نجد، چوپانی می‌کرده است.
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
جوانمردانی در خانۀ عبداللّه جدعان به دعوت زبیر بن عبدالمطلب عموی پیغمبر گرد آمدند و سوگند خوردند که «هر مظلومی را چه از مکه و چه از خارج مکه، حمایت کنند و تا حقش را ادا نکنند از پا ننشینند.» محمد جوان در این پیمان شرکت جست و پس از رسالت همواره از آن به نیکی و خشنودی یاد می‌کرد: «لَقَد شَهِدتُ فی دارِ عبدِاللّه‌ِ بنِ جُدعان حِلفاً ما اُحِبُّ اَنَّ لی به حُمُرَالنَّعَمِ، وَلَو اُدعی به فی الاسلام لاَجَبتُ.»
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
بی‌شک آن‌هایی که می‌دانند چگونه باید مرد، می‌دانسته‌اند که چگونه باید زیست
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
هر کسی آن‌چنان می‌میرد که زندگی می‌کند؛ آن‌چنان می‌میرد که هست.
ܢ̣ߊ‌ܝ̇‌ܭَܢܚ݅ࡅ߳ - ʀᴇᴛᴜʀɴ
اما این حکم کلی که مذهب سدّ ترقی علوم و تمدن است، تنها از بررسی یک جزئی (مسیحیت) استنباط شده است؛ و حکمی که از یک نمونه استخراج شده، بر تمام مذاهب تعمیم یافته است و این سست‌ترین و ناهنجارترین شکل استدلال است؛
Hakime Zare
اسلام بر اساس یک جهان‌بینی فلسفی و علمی می‌خواهد بگوید که انسان‌ها همه با یکدیگر برابرند، نه این‌که باید برابر باشند. و این یک واقعیت طبیعی و علمی است، نه یک آرزوی اخلاقی و یا عاطفی معلول تلطیف و تزکیۀ روح. یک حقیقت است، یک واقعیت، نه یک مصلحت.
Hakime Zare
بسیاری از مذاهب و حتی مکاتب فلسفی و به خصوص عرفانی، عقل را از درک حقایق ناتوان می‌دانند: «آنچه عقل کسب می‌کند قابل اعتماد نیست و بر اساس آن، استدلال - که کار عقل است - پایی چوبین دارد و علم که محصول آن است بی‌ارزش و سطحی است...» این قضاوت‌ها از طریق اسکندریه و هند و مسیحیت در میان مسلمانان نیز رخنه کرد، ولی در متون اصلی اسلامی، عقل همواره ابزار مطمئن فهم حقایق و حتی حقایق مذهبی و الهی اعلام شده است و تقسیم‌بندی میان علوم مذهبی و علوم مادی و انسانی وجود ندارد. نه تنها عقل با دین مغایر نیست، بلکه به گفتۀ پیغمبر: «اَلدّینُ هُوَ العَقلُ» (دین همان عقل است.) «وَ لا دینَ لِمَن لا عَقلَ لَه» (و هر که عقل ندارد دین ندارد.)
Hakime Zare
کسی از پیغمبر اسلام می‌پرسد: «اگر یک ساعت بیشتر تا مرگ من نمانده باشد آن یک ساعت را چه کنم؟» پاسخ می‌دهد: «برو و آن را با مباحثۀ علمی بگذران.» «تَفَکرُ ساعةٍ خیرٌ مِنْ عبادَةِ سَبْعین سنةً» (یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بهتر است.)
Hakime Zare
تغییر و تحول جامعه معلول مشیت خدا نیست؛ معلول تغییر و تحول اخلاقی و روانی خود جامعه است و همین مشیت خداست و نیز همین خود یکی از سنتهاست.
Hakime Zare

حجم

۶۸۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۷۸۴ صفحه

حجم

۶۸۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۷۸۴ صفحه

قیمت:
۱۲۵,۰۰۰
تومان