
بریدههایی از کتاب تفسیر نمونه (جلد بیست و هفتم)
۴٫۷
(۲۳)
ارزش غذائی انجير و زيتون!
و هر گاه اين دو قسم (تين و زيتون) را بر معنی ابتدائی آنها حمل كنيم، يعنی انجير و زيتون معروف، باز سوگند پر معنائی است، زيرا:
«انجير» دارای ارزش غذائی فراوانی است و لقمهای است مُغَذِّی و مُقَوِّی برای هر سن و سال و خالی از پوست و هسته و زوائد.
غذاشناسان میگويند:
«از انجير میتوان به عنوان قند طبيعی جهت كودكان استفاده نمود، ورزشكاران و آنها كه گرفتار ضعف و پيریاند، میتوانند از انجير برای تغذيه خود استفاده كنند».
mahdi
«نسبت به خويشاوندانی كه به تو ستم كرده و از تو بريدهاند، باز گرد (و به آنها نيكی كن) و اگر چنين كاری ممكن نشود، گرسنگان را سير و تشنگان را سيراب كن، امر به معروف و نهی از منكر نما، و اگر توانائی بر اين كار نيز نداری (لا اقل) زبان خود را جز از نيكی بازدار».
t.ftm.s
اميرمؤمنان علی عليهالسلام در آن سخن پرمايهاش میفرمايد: اعْجَبُوا لِهذَا الإِنْسانِ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ، وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ، وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ، وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ!:
«شگفتا از اين انسان كه با يك قطعه پيه میبيند، با قطعه گوشتی سخن میگويد، با استخوانی میشنود، و از شكافی نفس میكشد»! (و اين كارهای بزرگ حياتی را با اين وسائل كوچك انجام میدهد).
~MON¡REH~
در حديث ديگری، از امام باقر عليهالسلام میخوانيم: مَنْ قَرَأَ اِنّا أَنْزَلْناهُ بِجَهْرٍ كانَ كَشاهِرِ سَيْفِهِ فِی سَبِيْلِ اللّهِ، وَ مَنْ قَرَأَها سِرّاً كانَ كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِيْلِ اللّهِ:
«كسی كه سوره «انا انزلناه» را بلند و آشكار بخواند، مانند كسی است كه در راه خدا شمشير كشيده و جهاد میكند، و كسی كه به طور پنهان بخواند، مانند كسی است كه در راه خدا به خون آغشته شده است»
خامنه ای رهبرم💗
قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّه: «ای كسانی كه نسبت به خود زيادهروی كردهايد از رحمت خدا نوميد نشويد»
R.R
اميرمؤمنان علی عليهالسلام در آن سخن پرمايهاش میفرمايد: اعْجَبُوا لِهذَا الإِنْسانِ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ، وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ، وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ، وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ!:
«شگفتا از اين انسان كه با يك قطعه پيه میبيند، با قطعه گوشتی سخن میگويد، با استخوانی میشنود، و از شكافی نفس میكشد»!
FatemehNMT
اصولاً «شياطين» برنامههای خود را با مخفی كاری میآميزند، و گاه چنان در گوشِ جان انسان میدمند، كه انسان باور میكند فكر، فكر خود او است، و از درون جانش جوشيده، و همين باعث اغوا و گمراهی او میشود!
كار شيطان، تزيين است و مخفی كردن باطل در لعابی از حق، و دروغ در پوستهای از راست، و گناه در لباس عبادت، و گمراهی در پوشش هدايت.
سعدیه عاشوری
جمله «مِنَ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ» هشدار میدهد كه: «وسواسان خنّاس» تنها در ميان يك گروه و يك جماعت، و در يك قشر و يك لباس نيستند، در ميان جن و انس پراكندهاند و در هر لباس و هر جماعتی يافت میشوند، بايد مراقب همه آنها بود و بايد از شرّ همه آنها به خدا پناه برد.
سعدیه عاشوری
دوستان ناباب، همنشينهای منحرف، پيشوايان گمراه و ظالم، كارگزاران جباران و طاغوتيان، نويسندگان و گويندگان فاسد، مكتبهای الحادی و التقاطی ظاهر فريب، وسائل ارتباط جمعی وسوسهگر، همه اينها و غير اينها در مفهوم گسترده «وسواس خنّاس» واردند كه انسان بايد از شرّ آنها به خدا پناه برد.
سعدیه عاشوری
بسياری از امور است كه ما در ظاهر آنها را شرّ حساب میكنيم، در باطن خير است، مانند حوادث و بلاهای بيدارگر و هشدار دهنده كه انسان را از خواب غفلت بيدار ساخته و متوجه خدا میكند، اينها مسلماً شرّ نيست.
* * *
سعدیه عاشوری
بعضی نيز «نفّاثات» را به «نفوس شريره»، و يا «جماعتهای وسوسهگر» كه با تبليغات مستمر خود، گرههای تصميمها را سست میسازند، تفسير نمودهاند.
بعيد نيست آيه مفهوم عام و جامعی داشته باشد، كه همه اينها را شامل شود، حتی سخنان سخنچينها، و نمّامان كه كانونهای محبت را سست و ويران میسازند.
سعدیه عاشوری
حسد يك خوی زشت شيطانی است كه بر اثر عوامل مختلف مانند: ضعف ايمان، تنگ نظری و بخل در وجود انسان پيدا میشود، و به معنی درخواست و آرزوی زوال نعمت از ديگری است.
حسد، سرچشمه بسياری از گناهان كبيره است.
حسد، همان گونه كه در روايات وارد شده است، ايمان انسان را میخورد و از بين میبرد، همان گونه كه آتش هيزم را!
سعدیه عاشوری
از اميرمؤمنان علی عليهالسلام میخوانيم كه فرمود: شب جنگ بدر، «خضر» را در خواب ديدم، از او خواستم چيزی به من ياد دهد كه به كمك آن بر دشمنان پيروز شوم، گفت: بگو: «يا هُو، يا مَنْ لا هُو اِلاّ هُو»، هنگامی كه صبح شد، جريان را خدمت رسول اللّه صلیاللهعليهوآله عرض كردم، فرمود: يا عَلِی! عُلِّمْتَ الاِسْمَ الأَعْظَمَ: «ای علی عليهالسلام ! اسم اعظم به تو تعليم شده، سپس اين جمله ورد زبان من در جنگ بدر بود...»
سعدیه عاشوری
اين سخن را با حديثی از پيغمبر اكرم صلیاللهعليهوآله پايان میدهيم، فرمود: مَنْ مَنَعَ الْماعُونَ جارَهُ مَنَعَهُ اللّهُ خَيْرَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَ وَكَّلَهُ إِلی نَفْسِهِ، وَ مَنْ وَكَّلَهُ إِلی نَفْسِهِ فَما أَسْوَأَ حالُهُ؟!: «كسی كه وسائل ضروری و كوچك را از همسايهاش دريغ دارد، خداوند او را از خير خود، در قيامت منع میكند، و او را به حال خود وامیگذارد، و هر كسی خدا او را به خود واگذارد، چه بد حالی دارد»؟
سعدیه عاشوری
حديث معروفی از پيغمبر اكرم صلیاللهعليهوآله آمده است: إِنَّمَا الأَعْمالُ بِالنِّيّاتِ، وَ لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوی: «هر عملی بستگی به نيت دارد، و بهره هر كس مطابق نيتی است كه در عمل دارد».
سعدیه عاشوری
قرآن برنامه عمل است و تمام احترام و عظمتی كه دارد، به خاطر نتيجههای تربيتی آن است، اگر الفاظ و كلمات و حروف قرآن محترم است ـ كه حتماً محترم است ـ همه به خاطر آن هدف عالی است، ولی، با نهايت تعجب، گروهی آن هدف را فراموش كرده، و تنها در الفاظ ماندهاند.
p.kameli
«صبر» در اينجا نيز معنی وسيع و گستردهای دارد، كه هم صبر بر اطاعت را شامل میشود، هم صبر در برابر انگيزههای معصيت، و هم صبر در برابر مصائب و حوادث ناگوار، و از دست دادن نيروها و سرمايهها و ثمرات.
Sahar Kamali
نبايد مأيوس شد؛ چرا كه در مقابل اين وسوسهگران مخرب، فرشتگان آسمان به ياری بندگان مؤمن، و رهروان راه حق میآيند، آری، مؤمنان تنها نيستند، فرشتگان بر آنها نازل میشوند و آنها را كمك میكنند: «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللّه ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ»
سعدیه عاشوری
از پيغمبر اكرم صلیاللهعليهوآله میخوانيم: ما مِنْ مُؤمِنٍ إِلاّ وَ لِقَلْبِهِ فِي صَدْرِهِ أُذُنانِ: أُذُنٌ يَنْفُثُ فِيهَا الْمَلَكُ، وَ أُذُنٌ يَنْفُثُ فِيهَا الْوَسْواسُ الْخَنّاسُ فَيُؤيِّدُ اللّهُ الْمُؤمِنَ بِالْمَلَكِ، وَ هُوَ قَوْلُهُ سُبْحانَهُ: وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ:
«هر مؤمنی، قلبش دو گوش دارد، گوشی كه فرشته در آن میدمد، و گوشی كه وسواس خنّاس در آن میدمد، خداوند مؤمن را به وسيله فرشته تأييد میكند، و اين است معنی آيه «وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»
سعدیه عاشوری
از پيغمبر اكرم صلیاللهعليهوآله میخوانيم: «به يكی از يارانش فرمود: میخواهی دو سوره به تو تعليم كنم كه برترين سورههای قرآن است؟ عرض كرد: آری ای رسول خدا! حضرت «معوذتان» (سوره فلق و سوره ناس) را به او تعليم كرد، سپس آن دو را در نماز صبح قرائت نمود و به او فرمود: هر گاه برمیخيزی و میخوابی آنها را بخوان».
سعدیه عاشوری
از امام صادق عليهالسلام میخوانيم: «هنگامی كه رسول خدا صلیاللهعليهوآله بر جنازه «سعد بن معاذ» نماز گزارد، فرمود: هفتاد هزار ملك كه در ميان آنها «جبرئيل» نيز بود، بر جنازه او نماز گزاردند! من از «جبرئيل» پرسيدم: او به خاطر كدام عمل، مستحق نماز گزاردن شما شد؟
گفت: به خاطر تلاوت «قل هو اللّه احد» در حال نشستن، و ايستادن، و سوار شدن، و پيادهروی و رفت و آمد».
سعدیه عاشوری
از پيغمبر اكرم صلیاللهعليهوآله نقل شده: مَنْ قَرَأَ قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ فَكَأَنَّما قَرَأَ رُبْعَ الْقُرْآنِ وَ تَباعَدَتْ عَنْهُ مَرَدَةُ الشَّياطِيْنِ، وَ بَرَأَ مِنَ الشِّرْكِ، وَ يُعافی مِنَ الْفَزَعِ الأَكْبَرِ: «كسی كه سوره «قل يا ايها الكافرون» را بخواند، گوئی ربع قرآن را خوانده، شياطين طغيانگر از او دور میشوند، از شرك پاك میگردد، و از فزع (روز قيامت) در امان خواهد بود».
سعدیه عاشوری
خداوندا! ما را از هر گونه شرك و افكار و اعمال شرك آلود بر كنار دار!
پروردگارا! وسوسههای مشركين عصر ما نيز خطرناك است، ما را از گرفتاری در دام آنها حفظ كن!
بارالها! به ما آن چنان شجاعت، صراحت و قاطعيتی مرحمت فرما كه همچون پيغمبر اكرم صلیاللهعليهوآله هر گونه پيشنهاد سازش با كفر و شرك را رد كنيم!
سعدیه عاشوری
از امام صادق عليهالسلام میخوانيم: «هنگامی كه رسول خدا صلیاللهعليهوآله بر جنازه «سعد بن معاذ» نماز گزارد، فرمود: هفتاد هزار ملك كه در ميان آنها «جبرئيل» نيز بود، بر جنازه او نماز گزاردند! من از «جبرئيل» پرسيدم: او به خاطر كدام عمل، مستحق نماز گزاردن شما شد؟
گفت: به خاطر تلاوت «قل هو اللّه احد» در حال نشستن، و ايستادن، و سوار شدن، و پيادهروی و رفت و آمد».
سعدیه عاشوری
همسر «ابولهب» كه خواهر «ابوسفيان» و عمه «معاويه» بود، در عداوتها و كارشكنیهای شوهرش بر ضد اسلام شركت داشت، حرفی نيست، اما در اين كه: قرآن چرا او را حَمّالَةُ الْحَطَبِ: «زنی كه هيزم بر دوش میكشد» توصيف كرده، تفسيرهای متعددی ذكر كردهاند:
بعضی گفتهاند: اين به خاطر آن است كه بوتههای خار را بر دوش میكشيد، و بر سر راه پيغمبر اسلام صلیاللهعليهوآله میريخت، تا پاهای مباركش آزرده شود.
بعضی گفتهاند: اين تعبير كنايه از سخنچينی و نمّامی او است، همان گونه كه در ادبيات فارسی نيز همين تعبير در مورد سخنچينی آمده است كه میگويند:
ميان دو كس جنگ چون آتش است
سخنچين بدبخت هيزمكش است!
سعدیه عاشوری
هر زمان گروهی از اعراب خارج «مكّه» وارد آن شهر میشدند، به سراغ «ابولهب» میرفتند ـ به خاطر خويشاونديش نسبت به پيامبر صلیاللهعليهوآله و سن و سال بالای او ـ و از رسول اللّه صلیاللهعليهوآله تحقيق مینمودند، او میگفت: محمّد مرد ساحری است، آنها نيز بی آن كه پيغمبر صلیاللهعليهوآله را ملاقات كنند بازمیگشتند، در اين هنگام گروهی آمدند و گفتند: ما از «مكّه» بازنمیگرديم تا او را ببينيم، «ابولهب» گفت: ما پيوسته مشغول مداوای جنون او هستيم! مرگ بر او باد!
سعدیه عاشوری
هميشه نزديكان بی بصر دورند!
اين سوره بار ديگر اين حقيقت را تأكيد میكند كه: خويشاوندی در صورتی كه با پيوند مكتبی همراه نباشد، كمترين ارزشی ندارد، و مردان خدا در برابر منحرفان و جباران و گردنكشان هيچگونه انعطافی نشان نمیدادند، هر چند نزديكترين بستگان آنها بودند.
سعدیه عاشوری
خداوندا! قلب ما را از هر گونه لجاجت و عناد پاك كن!
پروردگارا! ما همه از عاقبت كار بيمناكيم، تو ما را امنيت و آرامش بخش! وَ اجْعَلْ عاقِبَةَ أَمْرِنا خَيْراً.
بار الها! ما میدانيم در آن دادگاه بزرگ نه مال و ثروت و نه رابطه خويشاوندی، هيچكدام سودی نمیبخشند، تنها لطف تو كارساز است، ما را مشمول الطاف فرما!
سعدیه عاشوری
در شأن نزول اين سوره، میخوانيم: «عاص بن وائل» كه از سران مشركان بود، پيغمبر اكرم صلیاللهعليهوآله را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات كرد، و مدتی با حضرت گفتگو نمود، گروهی از سران «قريش» در مسجد نشسته بودند، اين منظره را از دور مشاهده كردند.
هنگامی كه «عاص بن وائل» وارد مسجد شد، به او گفتند: با كه صحبت میكردی؟ گفت: با اين مرد «ابتر»!.
سعدیه عاشوری
پيغمبر اكرم صلیاللهعليهوآله دو فرزند پسر از بانوی اسلام «خديجه» داشت: يكی «قاسم» و ديگری «طاهر» كه او را «عبداللّه» نيز میناميدند، و هر دو در «مكّه» از دنيا رفتند، و پيغمبر اكرم صلیاللهعليهوآله فاقد فرزند پسر شد، اين موضوع زبان بدخواهان «قريش» را گشود، و كلمه «ابتر» را برای حضرتش انتخاب كردند.
آنها طبق سنت خود، برای فرزند پسر اهميت فوق العادهای قائل بودند، او را تداومبخش برنامههای پدر میشمردند، بعد از اين ماجرا، آنها فكر میكردند با رحلت پيغمبر اكرم صلیاللهعليهوآله برنامههای او به خاطر نداشتن فرزند ذكور، تعطيل خواهد شد و خوشحال بودند.
سعدیه عاشوری
حجم
۳۵۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۶۹۰ صفحه
حجم
۳۵۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۶۹۰ صفحه
قیمت:
رایگان