شاه به علم گفته بود: «هیچ بدم نمیاد که آمریکاییها، مخصوصاً این آقای کیسینجر، خیال نکند که هر چه میگوید وحی مُنزَل است».
آریا سلطانی نجف آبادی
در دههٔ ۵۰ خورشیدی دویستواندی انقلابی ایرانی در سازمان امل مشغول یادگیریهای نظامی بودند.
آریا سلطانی نجف آبادی
ولی خود بچههای ایرانی که میرفتند در مقاومت فلسطین در جنوب لبنان وقتی میدیدند که اینها تحت عنوان فداییان فلسطینی مشروب میخورند، ویسکی میخورند، به زن مردم تجاوز میکنند، تو باغ مردم میروند، و میوهٔ آن را بدون اجازه میچینند، تحمل نمیکردند و ول میکردند. مثل برادر خود من، محمود مهتدی، که از طریق جلالالدین فارسی بدون آنکه به من بگوید رفته بود به اردوگاههای مقاومت فلسطینی. بعد دیده بود که اینها یک مشت آدم لاابالی و بیدین و متجاوز هستند و کسی نماز نمیخواند و همه ویسکی میخورند و دنبال عیشونوش هستند. اینها کسانی نیستند که قدس را آزاد کنند. آنها بعد از انقلاب، در سفارت فلسطین در تهران هم داستانها داشتند».
آریا سلطانی نجف آبادی
خطر سرخ
از زمان حملهٔ پتر اول، تزار روسیه، به شمال ایران در سالهای ۱۱۰۲ ـ ۱۱۰۱ خورشیدی (۱۷۲۳ ـ ۱۷۲۲ م)، خطر روسی همواره در صدر تهدیدهای ایرانزمین قرار داشت.
Reza Javan
دوم آنکه، پانعربیسم برای حفظ یکپارچگیِ هویتهای نامتجانس در جهان عربی، بر تهدیداتی خارجی پای میفشرد. برای رهبران پانعرب، دشمن اصلی صهیونیسم و امپریالیسم غربی بود.
Reza Javan
جای شگفتی نبود که رهبران پانعرب به «تفاهم ضمنی تهران و تلآویو در تقسیم جهان عرب» باور داشتند و ایران را «اسرائیل دیگر» اعراب میخواندند.
Reza Javan
رهبران بغداد ادعا میکردند که «عراق بر سر یکی از مسائل عراق با ایران مبارزه نمیکند، بلکه هدف آن جلوگیری از جاهطلبیهای ایران و حفظ عربیت خلیج [فارس] و حق اَعراب در آبراههٔ شطالعرب [اروندرود] است. عراق بر سر یک بشکهٔ نفتی با ایران مبارزه نمیکند، بلکه آن را برای دفاع از ثروت ملل عرب در خلیج [فارس] انجام میدهد».
Reza Javan