بریدههایی از کتاب معماری و راز جاودانگی
نویسنده:کریستوفر الکساندر
مترجم:مهرداد قیومی بیدهندی
انتشارات:انتشارات روزنه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۵از ۲۶ رأی
۳٫۵
(۲۶)
شرط لازم برای معماری خوب، برای رسیدن به مکانهایی زنده و جاودانه، شناخت زندگی است.
چڪاوڪ
بیشتر انسانها با طبیعت درونی خود سازگاری ندراند؛ و در نتیجه، کاملاً «اصیل» نیستند. در واقع، مهمترین معضل زندگی بسیاری از انسانها سازگار بودن با خود است. وقتی با کسی برخورد میکنید که با خودش سازگار است، ناگهان احساس میکنید «اصیلتر» از دیگر مردم است. از اینرو، در آن مرتبه از پیچیدگی که انسان دارد، نظامهایی که با «طبیعت درونی» خود سازگارند با آنها که سازگار نیستند متفاوتاند. همۀ ما با طبیعت درونی خود به یک میزان سازگاری نداریم؛ یعنی به یک اندازه اصیل و منسجم نیستیم.
یکی از مهیجترین لحظات در زندگی من از معمولیترین لحظات آن بوده است. با دوستی در دانمارک بودم. توتفرنگی با چای میخوردیم که من متوجه شدم او توتفرهنگی را خیلی خوب، تقریباً مثل کاغذ ورقهورقه میکند. البته این کار بیش از حد معمول طول میکشید. به همین سبب، از او پرسیدم چرا این کار را میکند. گفت وقتی که توت فرنگی میخوریم، مزهاش را از آن مقدار از سطح توت احساس میکنیم که با زبانمان مماس میشود. هرچه این سطح بیشتر باشد، مزۀ توت را بیشتر احساس میکنیم. بنا بر این، هرچه آن را بیشتر ورقهورقه کنم، سطوح بیشتری در اختیار خواهم داشت.
زندگی او همهاش همینطور بود. این به قدری معمولی است که بیان آنچه در عمقش نهفته دشوار است.
Rezahajipuor
مکانهایی که در آنها بتوان خود را دریافت،
معجزه ی سپاسگزاری
هر بنا یا شهر فقط به همان اندازه زنده است که به راه جاودانه ملتزم است.
چڪاوڪ
نه چیزی داری که حفظش کنی؛ نه چیزی که از دستش بدهی. نه مال و منالی، نه حفاظتی، نه تعلقی به مال و نه دلواپسیای برای حفاظت از آن. این حال تنها حالی است که در آن میتوان درست همان کاری را کرد که پر معنا باشد و لاغیر.
Hosna
ما تنها به همان اندازه میتوانیم زنده بشویم که بناها و شهرهایی که در آنها زندگی میکنیم زندهاند.
Hosna
معماری نامطلوب معماریای است که انسانها در آن احساس زنده بودن و حیات داشتن و انسجام و آرامش نمیکنند.
Hosna
ایبسا ببری که با نیروهای درونی خود تناسب بیشتری داشته باشد و به همین سبب از انسانی زندهتر باشد.
Hosna
آنچه در بنا یا شهر مهم است شکل بیرونیاش و ترکیب کالبدی محض آن نیست؛ بلکه رویدادهایی است که در آن پیش میآید.
fallah f
اگر شهر یا بنایی زنده باشد، ما همواره آن را زنده میشناسیم؛ نه فقط در نشاط آشکاری که در آن حضور دارد، نه فقط در آزادی و راحتیاش؛ بلکه در ظهور کالبدی خالصش نیز.
چنین بنا یا شهری همواره ماهیت کالبدی خاصی دارد.
چڪاوڪ
فقط کسی میتواند در هنگام ساختن خلاق باشد که زبان الگویی در ذهن داشته باشد.
نیکو👷♀️
هر بنا یا شهر از عناصر مشخصی تشکیل میشود که من آنها را «الگو» مینامم. هر وقت توانستیم بناها را با توجه به الگوهایشان بشناسیم، روش خاصی برای نظر کردن به آنها در اختیار خواهیم داشت
نیکو👷♀️
چرا چنین هراسانیم؟ برای اینکه اگر هرجومرج ایجاد کنیم، مردم به ما میخندند؟ یا شاید برای اینکه بیش از هر چیز از این میترسیم که اگر در حالی که میخواهیم هنری بیافرینیم هرجومرج ایجاد کنیم، خودمان آشفته و هیچ و پوچ شویم؟
به همین سبب است که دیگران به این راحتی میتوانند در ترسهای ما مؤثر واقع شوند.
نیکو👷♀️
همۀ معماران بزرگی که تا کنون وجود داشتهاند، زبان الگوی خاص خود را داشتهاند؛ یعنی عصارۀ تجارب خودشان به شکل قواعد سرانگشتی شخصی، که میتوانستند هر وقت به ساختن بنایی میپردازند از آن استفاده کنند.
نیکو👷♀️
قدرت شما برای خلق بنا کاملاً محدود به قواعدی است که تا کنون توانستهاید در زبان خود بیندوزید.
نیکو👷♀️
مثلاً اگر کسی بلد است چگونه بنا بسازد، از آنروست که صدها اتاق را مشاهده کرده و عاقبت «راز» ی را که موجب میشود اتاقی تناسباتی زیبای داشته باشد دریافته است ...
نیکو👷♀️
الگو یک مجموعه است؛ نه مجموعهای ثابت، بلکه مجموعه روابطی است که میتواند هربار که محقق میشود صورتی دیگر داشته باشد؛ و در همان حال، آنچنان پرمایه است که به هر جا که در آن محقق میشود حیات میبخشد.
نیکو👷♀️
اگر قبول کنیم که کار معماری شکل دادن به مکان زندگی انسان است، پس فعل معماری مستلزم توجه همزمان به دو عامل است: «شکل» و «زندگی». به عبارت دیگر معماری درصدد ساختن «ظرف» برای «مظروف» است؛ ظرفی به نام بنا برای مظروف «زندگی انسان». پیداست که توجه بیش از حد به هر یک از دو عامل «شکل» و «زندگی» و وانهادن دیگری، یا تلقی نادرست از آنها، به معماریای نامطلوب و ناموفق منجر میشود. معماری نامطلوب معماریای است که انسانها در آن احساس زنده بودن و حیات داشتن و انسجام و آرامش نمیکنند.
fatemeh.af
از بررسی تاریخ معماری اخیر و محصولات آن درمییابیم که دشواری بزرگ معماری و شهرسازی رایج، که غالباً به فضاهای فاقد روح زندگی منجر شده، توجه بیش از حد به ظرف و غفلت از مظروف است. گویا معماری امروز از این نکته غافل شده است که علت وجودی ظرفْ جای دادن مظروف به بهترین نحو است؛ و ظرفی بهظاهر زیبا و حتی معنادار که جای مناسبی برای مظروف نباشد و در ساختن آن به خصوصیات و مقتضیان مظروف توجه نکرده باشند، ظرف، یا دستکم ظرفی خوب، نیست. برای ساختن ظرفی خوب باید مظروف آن را به درستی شناخت. به علاوه، همۀ دغدغۀ خاطر سفارشهندۀ ظرف مهیا کردن وضعی مطلوبتر برای زندگی بهتر است.
fatemeh.af
حجم
۵٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۵۳ صفحه
حجم
۵٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۵۳ صفحه
قیمت:
۸۷,۵۰۰
۴۳,۷۵۰۵۰%
تومان