
بریدههایی از کتاب رختکن بزرگ
۳٫۳
(۶)
آدم باید فقط به قدری نفس بکشد که خفه نشود.
nazi_sfy
و هیچکس نبود که به من بگوید نمیتوان از زندگی معنا طلب کرد، بلکه تنها میتوان به زندگی معنا بخشید. هیچکس نبود که به من بگوید خلأ اطراف ما چیزی نیست مگر امتناع از پر شدن و آنچه به هستی ما عظمت میدهد، همین زندگیست که با دست خالی به سراغ ما میآید؛ اما میتواند ما را غنی و دگرگون سازد.
faezehaa
انسانها آنگاه که به خاطر چیزی میمیرند، تغییر میکنند...
nazi_sfy
با یک آدم ابله، یک آدم ناکام، یک بدبخت مفلوک، میتوانم کنار بیایم... اما با یک آدم بیتفاوت، نه!
nazi_sfy
پرسیدم «اگر تو کشته شوی، چه بلایی سر من میآید؟» و پدرم بهآرامی پاسخ داد «همهٔ انسانهای دیگر برایت باقی خواهند ماند.»
nazi_sfy
«به قول معروف، وقتی دلتنگ یک نفر هستی، انگار تمام دنیا خالی از انسان است.»
nazi_sfy
خون پدرم در درونم میجوشید و بر شقیقهام میکوبید، وادارم میکرد تا در زندگی پُر فراز و نشیبم دنبال معنایی بگردم و هیچکس نبود که به من بگوید نمیتوان از زندگی معنا طلب کرد، بلکه تنها میتوان به زندگی معنا بخشید.
nazi_sfy
به او گفتم «حضرت آقا، این یک هیولا نیست، یک انسان است. اتفاقاً همین است که بسیار نفرتانگیز است. این یک انسان است. دلیلش هم این است که دنداندرد دارد.»
faezehaa
او که اینک سنگریزهای به زمین میزَنَدش، دویست هزار سال بود که راه میرفت؛
آنگاه من صداهایی از نفرت و تهدید شنیدم که ادعا میکردند او را میترسانند.
هانری میشو
nazi_sfy
بعضیها استعداد ورزشی یا حسابوکتاب یا موسیقی دارند، ولی من احساس میکنم استعداد خوشبختی را دارم؛ برای خوشبخت شدن خلق شدهام.
nazi_sfy
من روی گذشتهام خم میشدم، درست مثل فیلمهایی که میدیدم، مثل دیک مارلو، مأمور پلیسی که روی قربانیِ در حال مرگ خم میشد، به این امید که قربانی در آخرین نفس، نام قاتل را به او بگوید؛ اما در آخرین نفس، آدم دلش نمیخواهد کسی را متهم کند. آدم فقط سعی میکند کمی بیشتر نفس بکشد، زندگیاش را کمی بیشتر طول بدهد،
faezehaa
حجم
۳۳۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۳۳۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان
