بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فهم فلسفه: اندیشه معاصر | طاقچه
تصویر جلد کتاب فهم فلسفه: اندیشه معاصر

بریده‌هایی از کتاب فهم فلسفه: اندیشه معاصر

۴٫۳
(۶)
اگر هیچ‌گاه عقاید دیگران و از جمله حکومت و نهادهای مذهبی را به چالش نکشیم خود را به مرجعیت کسی دیگر می‌سپاریم. آنگاه که این امر اتفاق افتاد جماعت به همرنگ شدن تمایل پیدا می‌کنند.
شاپور
چون بهانه به ما اجازه می‌دهد تقصیر را گردن وراثت، محیط و بخت بد بیندازیم. ما پدر و مادرمان و یا موقعیت خانواده‌ای را که در آن بار آمده‌ایم مقصر قلمداد می‌کنیم. در نظر سارتر چنین طرز تفکری متعلق به آدم‌های بزدل است.
مهدی
مواجهه با مرگ آزادمان می‌کند تا تمام و کمال خودمان باشیم.
علی نوری
بحران علم غربی بنا به عقیدۀ هوسرل علم غربی در بحرانی به سر می‌برد که علت آن فقدان اعتقاد به نفس ناطقه است
Jafar
زندگی بدون تلاش و مبارزه، کسالت‌بار و پیش‌پاافتاده و خالی است.
daniel_2035
وقتی شما سیب می‌خورید، اختیار دست خودتان نیست که آن را با شکم هضم کنید یا با شُش. مجموعه‌ای از قوانین طبیعی وجود دارد که برای شما جای تصمیم‌گیری نمی‌گذارد، جز این‌که سیب را در معدۀ خود هضم کنید.
علی نوری
آلبر کامو در ۴۶ سالگی بر اثر تصادف رانندگی جان باخت. چرخ عقب خودرو ترکیده و خودرو او با درخت تصادف کرده بود. کامو بلافاصله در این تصادف کشته شد. شگفت آن‌که او یک بار گفته بود هیچ مرگی را بی‌معناتر از کشته شدن در تصادف خودرو نمی‌تواند تصور کند.
علی نوری
نیچه اعتقاد داشت که اکثر انسان‌ها «ضایع و خراب» شده‌اند و بنابراین کوچک‌ترین تصوری از خود راستین ندارند. به علاوه چون توده‌ها از «نگرۀ گله‌ای» پیروی می‌کنند، هیچ اندیشۀ بدیعی از آنِ خودشان ندارند. آنها تنها «مدفوع متفکران بزرگ را جمع می‌کنند.»
علی نوری
در سال ۱۹۳۸ وقتی آلمان نازی اتریش را به کشور خود منظم ساخت، حلقۀ وین منحل شد.
Mathilda
عقاید دینی هم مثل عقاید اجتماعی تغییر می‌کنند. جیمز نقش دین را در سعادت انسان حیاتی می‌دانست و معتقد بود وقتی که دین قدیمی دیگر «کارآیی» ندارد، باورهای دینی جدید جایش را می‌گیرند.
علی نوری
محدودیت‌های زبان من محدودیت‌های واقعیت من است. لودویک ویتگنشتاین
علی نوری
انسان چیزی نیست مگر آنچه خود از خویش می‌سازد. چنین است اولین اصل اگزیستانسیالیسم. ژان پل سارتر
علی نوری
●«خدایان سیزیف را محکوم به غلتاندن و بردن بی‌وقفۀ سنگی بزرگ به بالای کوه کرده بودند وسنگ هر بار به‌خاطر وزنش دوباره می‌غلتید و پایین می‌آمد. آنها به‌حق فکر کرده بودند که هیچ مجازاتی هولناک‌تر از کار بیهوده و بی‌نتیجه وجود ندارد.» ۵۷●
علی نوری
اگرچه راسل بیشتر عمر خود را در تلاش برای بهتر کردن جهان سپری کرد، نوشت: «راز خوشبختی مواجه شدن با این حقیقت مسلم است که جهان هولناک است.»
Mathilda
گفتار همچنین می‌تواند سکوت باشد، مثل همان چیزی که میان دوستان صمیمی دیده می‌شود.
shogun
آوردنِ مرگ به درون خودمان، ما را از زندگی غیراصیل رهایی می‌بخشد. مواجهه با مرگ آزادمان می‌کند تا تمام و کمال خودمان باشیم.
shogun
●این حقیقت که ما انسان هستیم بی‌نهایت مهم‌تر است از تمامی خصوصیت‌هایی که انسان‌ها را از یکدیگر متمایز می‌کند؛
shogun
۱. شدت. لذت چقدر قوی است؟ ۲. مدت. لذت چقدر می‌پاید؟ ۳. قطعیت. تا چه اندازه به وقوع لذت اطمینان هست؟ ۴. نزدیکی. لذت تا چه اندازه زود حاصل خواهد شد؟ ۵. باروری. چقدر محتمل است که این لذت مولّد لذت دیگری باشد؟ ۶. خلوص. این لذت تا چه اندازه عاری از درد و رنج است؟ ۷. دامنه. چه تعداد از مردمان احساس لذت خواهند کرد؟ بنتام این هفت مقوله را «حساب خوشی‌سنجی» یا لذت‌سنجی نامید.
علی نوری
اگر بحثی در مورد این‌که خدا هست یا نیست دربگیرد، پراگماتیسم پاسخ قطعی ارائه نمی‌کند، بلکه می‌پرسد: «آیا اعتقاد به خدا برای شما کارآیی دارد؟»
علی نوری
پراگماتیست قاطعانه و یک بار برای همیشه به بسیاری از آن عادت‌های دیرینه که برای فیلسوفان حرفه‌ای دوست‌داشتنی است پشت می‌کند. او از انتزاع و نارسایی، راه‌حل‌های کلامی، استدلال‌های پیشینی بد، اصول ثابت و جزمی، نظام‌های بسته، مطلق‌ها و مبادی دروغین رویگردان است. او به عینیت و بسندگی رو می‌آورد، به داده‌های مسلّم، به عمل، به قدرت
علی نوری
فلسفه عارفانه است. زیرا عرفان، شهودی بی‌واسطه است به اعماقی که هنوز از آن سخنی گفته نشده. اما قصد فلسفه عقلانی کردن عرفان است: نه با ماست‌مالی کردنش، بلکه با ارائۀ توصیفات کلامی بدیع که به‌طرزی معقول انسجام دارد.
علی نوری
در نظر ویتگنشتاین جدید نقش فلسفه توصیف زبان است نه دخالت در کاربرد عملی زبان. فلسفه نقشۀ زمین است، ولی نقشه عبارت از خود زمین نیست، درست همان‌طور که نقشۀ روسیه روسیه نیست.
علی نوری
وقتی بهانه می‌تراشیم موجوداتی بدبین هستیم، چون بهانه به ما اجازه می‌دهد تقصیر را گردن وراثت، محیط و بخت بد بیندازیم. ما پدر و مادرمان و یا موقعیت خانواده‌ای را که در آن بار آمده‌ایم مقصر قلمداد می‌کنیم. در نظر سارتر چنین طرز تفکری متعلق به آدم‌های بزدل است. قهرمان واقعی می‌داند که ما کاملاً به خاطر آنچه هستیم مسئولیم.
علی نوری
به عقیدۀ سارتر بد ایمانی عملی آگاهانه نیست، بلکه «امتناع لجوجانه از به رسمیت شناختن اختیارمان است».
علی نوری
همزمان با سردبیری روزنامۀ نهضت مقاومت در سال ۱۹۴۲ دو کتاب پرخواننده‌اش بیگانه و افسانۀ سیزیف را نیز تألیف کرد. محبوبیت این کتاب‌ها کامو را به چهره‌ای بین‌المللی تبدیل کرد.
علی نوری
ادموند هوسرل، بنیان‌گذار پدیدارشناسی مدرن، می‌خواست بداند که آگاهی چگونه واقعیت را شکل می‌دهد و جهان چگونه خود را بر آگاهی «آشکار می‌کند». به جای شک دکارتی نسبت به همه چیز، هوسرل همۀ باورهایش را در مورد یک شیء به کناری نهاد یا به قول خودش «داخل پرانتز» گذاشت تا از نو نگاهی به آن شیء بیندازد. او می‌خواست فارغ از خویشتن به مشاهدۀ کارکرد آگاهی بپردازد. هوسرل دریافت که آگاهی در چیزها نوعی وحدت «می‌بیند».
الوار خمیده ی انسانیت
میل و تیلور می‌گفتند زنان باید استقلال و آزادی داشته باشند تا خود تصمیم بگیرند و از حق تحصیلات عالی برخوردار باشند. جامعه باید زنان را به‌عنوان افراد مستقل در نظر بگیرد و وجود آنها را فقط منوط به خویشاوندی با مردشان نکند، و مردان باید از تعریف طبیعت زن برای زن دست بردارند.
mhzm
میل طرفدار پرشور حقوق زنان بود و اعتقاد داشت که هر دو جنس باید در فرآیند سیاسی دخیل باشند. او و هاریت تیلور با هم قانون آن روزگار انگلستان که زنان ازدواج کرده را از داشتن دارایی محروم می‌کرد، مورد اعتراض قرار دادند. تمام مایملک زن از جمله فرزندان او متعلق به شوهر بود. اگر شوهر درمی‌گذشت، زن نمی‌توانست قیم قانونی فرزندانش باشد، مگر آن‌که شوهر این امر را در وصیت‌نامه‌اش درخواست می‌کرد. اگر زنی به هر دلیل شوهرش را ترک می‌گفت، هیچ چیز را نمی‌توانست با خودش ببرد، حتی فرزندانش را. شوهر در صورت تمایل می‌توانست زنش را مجبور به بازگشت کند. چون عقیده بر این بود که زنان فاقد شعورند، نه حق رأی داشتند و نه می‌توانستند به نمایندگی پارلمان انتخاب شوند. به زنان، که موجوداتی پست‌تر از مردان انگاشته می‌شدند، آموزش داده می‌شد که برای آنان فضیلت عبارت از فرمانبرداری و رام‌خویی در برابر جنس برتر است. مردان خانه‌داری را بهترین کار برای زنان می‌دانستند.
mhzm
سارتر با مارکس و زیگموند فرویدِ روانکاو هم‌عقیده بود که ایمان به خدایان کودکانه است. میلیون‌ها آدم در طول قرن‌ها یکدیگر را به‌خاطر اعتقادات دینی کشته‌اند. کائنات نسبت به ما بی‌اعتناست. درست و غلط وجود ندارد. اگر میلیون‌ها نفر در جنگی کشته شوند خورشید بر کشتگان و کشندگان یکسان می‌تابد. طبیعت غم این چیزها را ندارد. ما در جهانی زاده شده‌ایم که هیچ رب‌النوعی قواعدش را دیکته نمی‌کند. ما در انتخاب نحوۀ زندگی‌مان کاملاً تنها هستیم. بنا به عقیدۀ سارتر «انسان محکوم به آزادی (اختیار) است.»
mhzm
●آنچه کم دارم ذهنیت روشنی است در مورد آنچه باید بکنم، نه آنچه باید بدانم، الا این که می‌دانم گونه‌ای از فهم باید مقدم بر هر عملی باشد. موضوع این است که خودم را بفهمم، که بدانم خدا به راستی می‌خواهد من چه کنم؛ موضوع این است که حقیقتی را که برای من حقیقی است، پیدا کنم، یافتن آرمانی که می‌توانم برای آن زندگی کنم و بمیرم.۱۰●
Motazer_Vareth

حجم

۹۰۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۹۰۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان