بریدههایی از کتاب کلاف آرزوها
۴٫۵
(۶)
آدم همیشه به خودش دروغ میگوید.
برای اینکه عشق تاب تحمل حقیقت را ندارد.
پویا پانا
به قول معروف کسی که زیاد حرف میزند، کم عمل میکند.
پویا پانا
گاهی مصیبت آنقدر عظیم است که چارهای جز رها کردنش نیست. نمیشود همه چیز را نگه داشت، حفظ کرد.
mrb
مردم حرفی با هم ندارند. با تلفنهایشان تنهایند. در خلأ زندگیشان هزاران کلمه پرتاب میکنند.
mary
«خوش است تمامی رنجها را به جان خریدن
رنجها را زیستن
پیش رفتن و عشق ورزیدن.»
آیندهٔ درونی، فرانسواز اوروا
پویا پانا
دیگه تحمل این شهر رو ندارم،
پویا پانا
ژو اینطوری است دیگر. چیزی از ظرافت، سبکی و نرمی واژهها نمیفهمد. خیلی کتاب نخوانده است، خلاصه را به استدلال ترجیح میدهد و تصویر را به جملهٔ توضیحی. سریال کلمبو را دوست داشت برای اینکه از همان اول قاتل معلوم بود.
اما من واژهها را دوست دارم. جملات طولانی را، نالههای ابدی را. دوست دارم که گاهی واژهها آنچه را میگویند، پنهان میکنند، یا به شیوهای جدید بیان میکنند.
پویا پانا
پس از تمنا همیشه کسالت از راه میرسد. و فقط عشق است که بر کسالت پیروز میشود. عشق، عشق یکتا، آرزوی همهٔ ما.
پویا پانا
به دورههای شش دقیقهای بابا فکر میکنم. به بیهودگی چیزها. به آنچه پول هرگز جبران نمیکند.
پویا پانا
وقتی پولدارین ناگهان همه دوستتون دارن. ناگهان آدمهای غریبه عاشقتون میشن.
پویا پانا
طمع همه چیز را در سر راهش از بین میبره.
پویا پانا
در شکلات منیزیم هست که برای اعصاب خوبه.
پویا پانا
گاهی مصیبت آنقدر عظیم است که چارهای جز رها کردنش نیست. نمیشود همه چیز را نگه داشت، حفظ کرد.
پویا پانا
اگر آرزوهای آدمهای دیگر را برآورده سازید، این خطر هست که نابودشان کنید.
پویا پانا
اگر کسی که زندگیتان را زیبا میساخت، روزی به شما خیانت کند، گذشتهٔ زیبایتان زشت میشود؟ اگر بچهای تبدیل به یک آدمکش شود، هدیهٔ زیبایی که بهتان داده است کریه میشود؟
پویا پانا
از همان کودکی فهمید مردها مانند غدهٔ سرطانی چه بلایی بر سر زنان میآورند.
پویا پانا
میتواند فکر کند که از «کسالت و فرسودگی» که آفت عشقهای رمانتیک است گریخته است و در نوع خود به عشقی رسیده است که کمالش در لباس و آرایش مو و کلاه نیست، بلکه در اعتماد و آرامش است.
پویا پانا
اکثر کرکرههای چوبی ساختمانهای پرومناد دِزانگله پایین است. مانند چسب زخمی بر روی نماهای فرسوده. پیرها در خانهشان کز کردهاند. اخبار تلویزیون را تماشا میکنند، پیشبینی بد هواشناسی را. قبل از اینکه غذا را قورت بدهند، مدتها میجوند. ناگهان همه چیز را طول میدهند. بعد روی مبل خوابشان میبرد، با پتویی روی پاها، جلو تلویزیون روشن. باید تا بهار دوام بیاورند وگرنه مرده پیدایشان میکنند.
پویا پانا
«خوش است تمامی رنجها را به جان خریدن
رنجها را زیستن
پیش رفتن و عشق ورزیدن.»
آیندهٔ درونی، فرانسواز اوروا
یك رهگذر
ماه پیش دختر جوانی خواست بمیره، ۲۳۷ تا از دوستاش رو خبر کرد و هیچکدوم جوابش رو ندادن. ببخشین؟ بله مُرد. خودش رو دار زد. هیچکس بهش نگفت که بیست دقیقه باید به طرز وحشتناکی زجر بکشه. بهش نگفتن که آدم همیشه میخواد یکی نجاتش بده، که تنها جواب شکنجهٔ خفگی سکوته.
یك رهگذر
اگر آدم کسی را دوست داشته باشد و از دست بدهد دیگر هیچی ازش باقی نمیماند.
یك رهگذر
نیازهای ما آرزوهای روزانهٔ ما هستند. فردای ما را، پسفردای ما را، آیندهٔ ما را، کارهای کوچکی میسازد که باید انجام دهیم.
mary
گر آرزوهای آدمهای دیگر را برآورده سازید، این خطر هست که نابودشان کنید.
mary
. پول عشق به همراه نمیآورد.
mary
اگر کسی که زندگیتان را زیبا میساخت، روزی به شما خیانت کند، گذشتهٔ زیبایتان زشت میشود؟
mary
درد، انسان را همیشه به طرز عجیبی بازآفرینی میکند.
mary
مردها خوب میدانند بعضی کلمهها چه بلایی به سر زنها میآورد. و ما احمقها هم قند تو دلمان آب میشود و از هول حلیم تو دیگ میافتیم.
یك رهگذر
دلم میخواست میتوانستم خودم دربارهٔ زندگیم تصمیم بگیرم، فکر میکنم این بزرگترین موهبت است.
یك رهگذر
وقتی کسی میمیرد، آدم همیشه دیر میرسد. خدا میداند چرا.
یك رهگذر
پس از تمنا همیشه کسالت از راه میرسد. و فقط عشق است که بر کسالت پیروز میشود. عشق، عشق یکتا، آرزوی همهٔ ما.
یك رهگذر
حجم
۸۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۸۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
قیمت:
۳۲,۰۰۰
۲۲,۴۰۰۳۰%
تومان