بریدههایی از کتاب فهم فلسفه: اندیشه در روزگار باستان و دوره یونانیمابی
۴٫۸
(۱۶)
اگرچه ما نمیتوانیم وقایعی را که برای ما رخ میدهد تغییر بدهیم، میتوانیم نگرشمان را نسبت به این وقایع عوض کنیم.
up
آنتیستنس میگفت اگر خوشبختی را در مالکیتهای دنیوی بجوییم همیشه ناامید خواهیم شد. مهم نیست که آدمی چقدر دارد، چون همیشه بیشتر میخواهد.
Mathilda
باید یاد بگیریم چیزهایی را که قادر به تغییرش نیستیم با آرامش بپذیریم.
علی نوری
از هیچ چیز نباید ترسید مگر خود ترس
اپیکتتوس
رهگذر
به خودِ خویش بازگرد و در خویشتن بنگر، و اگر دیدی که زیبا نیستی همان کن که پیکرتراشان با پیکر میکنند: هرچه را زیادی است بتراش و دور بینداز، اینجا را صاف کن، آنجا را جلا بده، کج را راست کن و سایه را روشن ساز و از کار خسته مشو تا روشنایی خداگونۀ فضیلت درخشیدن آغاز کند و نیکی کامل را بر اورنگ مقدسش ببینی.
علی نوری
افلاطون گفت که جهانِ مادی واقعیّت راستین نیست، بلکه تنها جهان مظاهر است
علی نوری
سقراط روزهای خود را به قدم زدن در خیابانهای شهر و بحث در مورد موضوعات مختلف با هر کسی که حاضر به گفتگو با او بود، میگذراند.
رهگذر
به گمان اپیکوروس لازمۀ خوشبختی خدمتگذاری به دیگر مردمان، کمک به حیواناتی که رنج میبرند، یا مراقبت از محیط زیست نیست. زندگی خوب معاشرت با دوستان خوشمشرب و مطالعۀ فلسفه است. او بر این باور بود که لذات عقلانی همیشه برتر از لذات جسمانیاند، چون بیشتر میپایند و فارغ از درد و رنج هستند.
رهگذر
سقراط نتیجه گرفت که در «قلمرو کورها» «یکچشم» پادشاه است
علی نوری
سعادت خیری است که همۀ مردمان آن را هدف قرار دادهاند، پس چرا مردم غالباّ بدبخت هستند؟ ارسطو میگفت اگر ما عاقل بودیم، بافضیلت و درنتیجه خوشبخت میبودیم.
up
علّتهای چهارگانه
ارسطو چهار علت کشف کرد که تغییرات را در همه چیز، از هنر گرفته تا طبیعت، در تحولشان از قوه به فعل تحت فرمان خود دارند. این چهار علت عبارتند از: ۱) علتِ صوری، یا صورت؛ ۲) علت مادی، یا ماده؛ ۳) علت فاعلی، یا حرکت؛ و ۴) علت غایی، یا فرجام.
در تراشیدن یک مجسمه از مرمر، علّت صوری طرحی است که مجسمهساز در ذهن دارد، علت مادی سنگ مرمر است، علت فاعلی مجسمهسازی است که مجسمه را شکل میدهد و علت غایی، فرجام یا مقصود از مجسمهسازی است که میتواند تزئیین خانه باشد.
علی نوری
اصل و ریشه فلسفه در حس شگفتی ماست
ارسطو
رهگذر
فیثاغورس میگفت: «همۀ چیزها عدد هستند.» او برای توضیح دادن این بحث بدن انسان را با یک آلت موسیقی مقایسه کرد. او میگفت وقتی بدن «کوک» باشد، سالم است. بیماری نتیجۀ تنش است، نتیجۀ «ناکوک بودن» اوتاد.
رهگذر
سقراط مثل بودا و مسیح هیچ نوشتهای از خود به جا نگذاشت، با این حال یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان تاریخ بود. سقراط گفت: «زندگی نسنجیده به زیستن نمیارزد،» و به حرف خود صادق ماند و عمر خود را سنجیده گذراند.
از آنجا که سقراط چیزی ننوشته است، بیشتر آنچه دربارۀ او و فلسفهاش میدانیم از نوشتههای گزنفون و افلاطون به دست آمده است.
مهسا حامدیان
زورِ تن شرافتِ حیوان بارکش است، قوّتِ شخصیت شرافت انسان است.
رهگذر
سقراط گفت که مهمترین هدف زندگی ما این است که «نَفْس را تا جای ممکن به سوی نیکی هدایت کنیم.» تنها شناخت از نَفْس ما را به زندگی سالم رهنمون میشود
رهگذر
افلاطون در محاورهای با نام، جمهوری، نَفْس را دارای سه جزء توصیف کرده است (نمودار ۱). این سه جزء عبارتند از: ۱) عقل و شهود، یا جزء عقلانی؛ ۲) شور و اراده، یا جزء ناعقلانی؛ و ۳) امیال، یا جزء عقلستیز
علی نوری
بعضیها مقدّر است نقشهای بزرگ بازی کنند و بعضیها نقشهای کم اهمیتتر. با اینهمه نقش ما هرچه باشد، در طرح جامع امور ضرورت دارد و ما باید یاد بگیریم که نقش خود را خوب بازی کنیم.
علی نوری
سقراط نتیجه گرفت که در «قلمرو کورها» «یکچشم» پادشاه است. او خردمند بود چون تنها کسی بود که میدانست نمیداند.
مهسا حامدیان
اگرچه جامعۀ یونان جامعهای مردسالار بود، شمار اندکی از شاگردان فیثاغورس زن بودند. یکی از فیلسوفان شاخصِ زن آیسارای لوکانیایی بود که میگفت با شناخت نَفْس بهتر میتوان اخلاقیات را شناخت. او در کتابش با نام در باب طبیعت انسان نوشت که نَفْس منضبط و بهسامان، عادل و پایبند اخلاقیات است.
up
او دموکراسی را شکل پستتری از حکومت میدانست، چون در دموکراسی مردم به محبوبترین نامزد، که بیشترین لذّات را به تودهها نوید میدهد، رأی میدهند. همچنین نامزدانی از این دست نمیتوانند بهترین حاکمان باشند، زیرا آنها بخش عقلانی نَفْس را بردۀ بخشهای امیال و شور و شوق میکنند. و سرانجام این دموکراسی بود که سقراط، منبع الهام افلاطون را کشت. بنابراین عدالت در آرمانشهر انعکاسی است از فَردِ نیک و عقل و شهود که بر شور و اراده و امیال حکمرانی میکند.
up
ارسطو میگوید اخلاقی بودن مداومت میخواهد. خوشبخت کسی نیست که گاه و بیگاه کار خوب میکند، بلکه کسی است که تمام زندگی او خوب است.
up
زندگیِ نسنجیده به زیستن نمیارزد.
سقراط
علی نوری
نسبیتگرایی اعتقادی است که میگوید آنچه درست و خوب است بستگی به موقعیت دارد. اخلاقیات وقتی خوب است که نتایج مفیدی در زندگی ما بهوجود بیاورد. هر جامعه قواعد اخلاقی خودش را بهوجود میآورد.
علی نوری
ذهن در یک معنا، بالقوه آن چیزی است که قادر به تفکر است، هرچند تا زمانی که فکر نکرده بالفعل چیزی نیست.
علی نوری
«دعای آرامش» راینهولت نیبور که در انجمن «الکلیهای گمنام» به کار گرفته میشد، احتمالاً متأثر از فلسفۀ رواقی بود. دعا چنین است:
«خدایا به من عطا فرما پذیرفتن آنچه را توان تغییرش در من نیست، و شهامت تغییر آنچه را میتوانم، و حکمتی که تفاوت میان این دو را تشخیص دهم.»
علی نوری
چون سقراط زندگی خود را میسنجید و دیگران را تشویق به سنجش زندگانیشان میکرد، بسیاری از آتنیها او را خطرناک میپنداشتند. مردان جوان از خانوادههای متنفذِ آتن از روش دیالکتیک او برای زیر سؤال بردن عرفها و سُنتهای سیاسی و مذهبی استفاده میکردند. بنابراین هیچ جای تعجبی نداشت که سیاستپیشهگانی مثل آنوتوس و ملتوس که از پرسشهای سقراط به تنگ آمده بودند او را به دادگاه کشاندند.
رهگذر
آنها سقراط را به قصور در پرستش خدایان کشور و فاسد کردن جوانان متهم کردند.
رهگذر
چیزی چون سعادت و خوشبختی بالاتر از هر چیز دیگر انگاشته میشود؛ زیرا سعادت را ما همیشه برای خودش برمیگزینیم و نه هرگز بهخاطر چیزی دیگر، اما افتخار، لذت، تعقل و هر فضیلت دیگری را که بهخاطر خودشان برمیگزینیم ... آنها را بهسبب سعادت نیز برمیگزینیم، و داوری ما این است که بهواسطۀ آنها خوشبخت خواهیم بود. از سوی دیگر هیچکس سعادت را برای این چیزها برنمیگزیند و نه عموماّ برای چیزی دیگر غیر از خود آن....
رهگذر
به آنان میآموخت که در پی بخش الهی طبیعت انسان یا نفس بگردند. که آن را «چشمِ مدفون در درون ما» مینامید.
رهگذر
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۳۱,۵۰۰
تومان