بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتاب منتخبات | طاقچه
تصویر جلد کتاب کتاب منتخبات

بریده‌هایی از کتاب کتاب منتخبات

انتشارات:نشر افکار
امتیاز:
۳.۵از ۱۲ رأی
۳٫۵
(۱۲)
آدمی را توانایی عشق نیست در عشق می‌شکند و می‌میرد.
ملکه بهشت
چشم‌ها واقعی اما نگاه‌ها واقعی نیستند
کاربر
مگر تو نسیم ابر بودی که تو را در باران گم کردم؟
m.alavi
بزرگ‌ترین اعتمادها بزرگ‌ترین بی‌اعتمادی‌ها را خواهد زاد کوچک‌ترین شک‌ها امید را خواهد کاشت
sara
آن‌که شکیباست خواهد ماند آن‌که ناشکیباست خواهد گفت نخواهم رفت
sara
ما در سرما آموختیم که غم را بشناسیم اکنون سه بار بگو غم بگو که بازگردد هر بار بگو ابر ابر بگو که ببارد.
حآنا
در هر رفتن بازگشتن خواهد بود و هر رفتن بازگشتن است
sara
باور دار که از میان انبوه کلیدها، کلیدی بی‌شکل، شب را خواهد گشود
sara
و این‌که شب، در واپسین لحظات، در اندیشهٔ روز است.
sara
تنهایی اگر سیم خاردار، آبی آسمان و زرد زمین باشد هدیهٔ من است برای من
sara
ای انسان کبود مرحمتی نیست که بگذارند گذشتهٔ خاکی را صیقل دهی
sara
در هر رفتن بازگشتن خواهد بود و هر رفتن بازگشتن است
sara
آن‌که شکیباست خواهد ماند آن‌که ناشکیباست خواهد گفت نخواهم رفت
sara
پس چرا از آمدن هراس دارید درآیید به حریر خواسته‌های قومی درآیید که می‌داند روبه‌روی هر زیبایی کاهل‌ترین گمان‌ها نشسته است.
sara
تو می‌توانستی لباس سیاه‌تر داشته باشی برف درختان را سیاه می‌کند.
sara
من معنی این لبخند ترا دوست دارم که حرمت برهنهٔ اندوه من است ــ در بعدازظهری که می‌خواستیم راه خانه را گم کنیم لبخند تو قول باران می‌داد.
m.alavi
هستهٔ یک رویا شدی، در میوهٔ خاطرم
حآنا
شکوفه‌ها برای گل‌های قالی قصهٔ زمین را می‌گفتند
علیرضا
شعری که خمیرمایه‌اش رنج و مصیبت آدمی است تقلید نمی‌پذیرد حتی اگر در زمهریر تنهایی، شاعر جان ببازد.
کاربر حسن ملائی شاعر
من از کسی تقلید نکردم. به گمانم حتی از خودم هم تقلید نکردم. نقادان و خصمان شعر من در این حسرت ماندند که من در جاده‌ای قدم گذارم که قبل از من دیگران آن را طی کرده باشند. اما ایمان من به من چنان آموخت که از جاده‌ای بروم که مملو از سنگ و خار و ناامنی و ظلمات است حتی اگر در این جاده در برف و بوران و سرما و گرما جان دهم، مرا جامه‌ای از جان‌سختی و ایمان پوشیده است.
کاربر حسن ملائی شاعر
من با قطب‌نمای خودم حرکت کردم نه با قطب‌نمای فرسودهٔ نقادان که فقط راه‌های هموار را نشان می‌دهد.
کاربر حسن ملائی شاعر
فقط می‌خواستیم میان گندمزارها بدویم حرف بزنیم و عاشق باشیم اما گم‌شدن دل‌هامان را حدس زدند و اکنون در انتهای کوچهٔ انبوه از لاله عباسی کسی را از دار فرود می‌آرند.
کاربر ۱۷۵۷۵۲۷

حجم

۱۲۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۴ صفحه

حجم

۱۲۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۴ صفحه

قیمت:
۵۳,۰۰۰
تومان