جملات زیبای کتاب می خواستم روزی گریه کنم، سیب سرخ | طاقچه
تصویر جلد کتاب می خواستم روزی گریه کنم، سیب سرخ

بریده‌هایی از کتاب می خواستم روزی گریه کنم، سیب سرخ

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز
۲.۸از ۴ رأی
۲٫۸
(۴)
باران از روی جهان نقاب برداشته بود نمی‌توانستیم جهان بدون نقاب را باور کنیم
علیرضا
هر وقت از فکر مرگ فارغ می‌شدیم به گُلدان‌های شمعدانی نگاه می‌کردیم که ببینیم آیا گُل داده‌اند سپس تکه‌نانی را گرم می‌کردیم برای صبحانه.
Anya
چتر کوچک و شکسته‌ام را در توفان و سیلاب بر سرم می‌گیرم و در باران آرام‌آرام به‌سوی خانه‌ام در پایان جهان می‌روم به خانه‌ام که می‌رسم در خانه‌ام بسته است و من کلید ندارم.
Anya
بوسیدمش دیگر هراس نداشتم جهان پایان یابد من از جهان سهمم را گرفته بودم.
Anya

حجم

۴۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

حجم

۴۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

قیمت:
۱۰۱,۰۰۰
۵۰,۵۰۰
۵۰%
تومان