بریدههایی از کتاب تفسیر نمونه (جلد پانزدهم)
۴٫۸
(۶)
انسان میخواهد همه چیز را با علم و قدرت محدود خود ارزیابی کند، در حالی که در ماوراء علم و قدرت او، اسرار فراوانی نهفته است.
زینب دهقانی
پیامبر صلیاللهعلیهوآله میخوانیم: روزی از کوچهای عبور میکردند، جمعی از مردم را در یک نقطه مجتمع دیدند، از علت آن سؤل کردند، عرض کردند: دیوانهای است که اعمال جنونآمیز و خندهآورش، مردم را متوجه خود ساخته، پیامبر صلیاللهعلیهوآله آنها را به سوی خود فرا خوانده فرمود:
میخواهید دیوانه واقعی را به شما معرفی کنم؟ همه خاموش بودند، و با تمام وجودشان گوش میدادند.
فرمود: المُتَبَخْتِرُ فِی مَشْیهِ، النّاظِرُ فِی عِطْفَیهِ، المُحَرِّک جَنْبَیهِ بِمَنْکبَیهِ... الَّذِی لایؤْمَنُ شَرُّهُ وَ لایرْجی خَیرُهُ، فَذلِک الْمَجْنُونُ وَ هذَا الْمُبْتَلی!:
«کسی که با تکبر و غرور راه میرود، پیوسته به دو طرف خود نگاه میکند، پهلوهای خود را با شانه خود حرکت میدهد، (غیر از خود را نمیبیند و اندیشهاش از خودش فراتر نمیرود) ، کسی که مردم به خیر او امید ندارند، و از شرّ او در امان نیستند، دیوانه واقعی او است، اما این را که میبینید تنها یک بیمار است» .
د
زینب دهقانی
در حدیثی که از طرق اهلبیت علیهمالسلام نقل شده چنین میخوانیم: هنگامی که «ابوبکر» تصمیم گرفت «فدک» را از فاطمه علیهاالسلام بگیرد، این سخن به فاطمه علیهاالسلامرسید، نزد ابوبکر آمده، چنین گفت: أَ فِی کتابِ اللّهِ أَنْ تَرِثَ أَباک وَ لا أَرِثَ أَبِی، لَقَدْ جِئْتَ شَیئاً فَرِیاً، أَ فَعَلی عَمْدٍ تَرَکتُمْ کتابَ اللّهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِکمْ اِذْ یقُولُ: وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُدَ:
«آیا در کتاب خدا است که تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم ارث نبرم؟ این چیز عجیبی است! آیا کتاب خدا را فراموش کرده و پشت سر افکندهاید آنجا که میفرماید: سلیمان از داود ارث برد» ؟
سیستماتیک
در روایات اسلامی از پیامبر خدا حضرت سلیمان علیهالسلام چنین نقل شده: لاتَحْکمُوا عَلَی رَجُلٍ بِشَیءٍ حَتَّی تَنْظُرُوا إِلَی مَنْ یصَاحِبُ، فَإِنَّمَا یعْرَفُ الرَّجُلُ بِأَشْکالِهِ وَ أَقْرَانِهِ وَ ینْسَبُ إِلَی أَصْحَابِهِ وَ أَخْدَانِهِ:
«درباره کسی قضاوت نکنید، تا به دوستانش نظر بیفکنید؛ چرا که انسان به وسیله دوستان، یاران و رفقایش شناخته میشود»
کاربر ۲۹۷۷۲۰۶
در حدیث دیگری از امام صادق علیهالسلام چنین آمده: نُزِّلَتْ فِی الْقائِمِ مِْن آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمُ السَّلامُ هُوَ وَ اللّهِ الْمُضْطَرُّ اِذا صَلّی فِی الْمَقامِ رَکعَتَینِ وَ دَعا اِلَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأَجابَهُ وَ یکشِفُ السُّوءَ وَ یجْعَلُهُ خَلِیفَةٍ فِی الأَرْضِ:
«این آیه در مورد مهدی از آل محمّد علیهالسلام نازل شده، به خدا سوگند مضطر او است، هنگامی که در مقام ابراهیم علیهالسلام دو رکعت نماز به جا میآورد و دست به درگاه خداوند متعال بر میدارد، دعای او را اجابت میکند، ناراحتیها را بر طرف میسازد، و او را خلیفه روی زمین قرار میدهد» .
SARA
«گفتند: ما هم خودت و هم کسانی را که با تو هستند به فال بد گرفتهایم» «قالُوا اطَّیرْنا بِک وَ بِمَنْ مَعَک» .
گویا آن سال، خشکسالی و کمبود محصول و مواد غذائی بود، آنها گفتند: این گرفتاریها و مشکلات ما همه از قدوم نامیمون تو و یاران تو است، شما مردم شومی هستید و برای جامعه ما بدبختی به ارمغان آوردهاید، و با توسل به حربه فال بد، که حربه افراد خرافی و لجوج است میخواستند: منطق نیرومند او را درهم بکوبند.
اما او در پاسخ «گفت: فال بد (و بخت و طالع شما) در نزد خدا است» «قالَ طائِرُکمْ عِنْدَ اللّهِ» .
او است که شما را به خاطر اعمالتان گرفتار این مصائب ساخته و اعمال شما است که در پیشگاه او چنین مجازاتی را سبب شده.
سیستماتیک
«او کسی است که مرا غذا میدهد و سیراب میکند» «وَ الَّذِی هُوَ یطْعِمُنِی وَ یسْقِینِ» .
زینب دهقانی
آن زمان که همه جا را فساد گرفته باشد، درها بسته شده، کارد به استخوان رسیده، بشریت در بن بست سختی قرار گرفته، و حالت اضطرار در کل عالم نمایان است در آن هنگام، در مقدسترین نقطه روی زمین دست به دعا برمیدارد و تقاضای کشف سوء میکند و خداوند این دعا را سرآغاز انقلاب مقدس جهانی او قرار میدهد و به مصداق «وَ یجْعَلُکمْ خُلَفاءَ الأَرْضِ» او و یارانش را خلفای روی زمین میکند
سیستماتیک
در آیات فوق مخصوصاً روی عنوان «مضطر» تکیه شده است، به این دلیل که یکی از شرائط اجابت دعا آن است که: انسان چشم از عالم اسباب به کلی برگیرد و تمام قلب و روحش را در اختیار خدا قرار دهد، همه چیز را از آن او بداند و حل هر مشکلی را به دست او ببیند، و این درک و دید، در حال اضطرار دست میدهد.
درست است که عالم، عالم اسباب است، و مؤن نهایت تلاش و کوشش خود را در این زمینه به کار میگیرد، ولی هرگز در جهان اسباب گم نمیشود، همه را از برکت ذات پاک او میبیند «دیدهای نافذ و سبب سوراخ کن دارد که اسباب را از بیخ و بن بر میکند» و در پشت حجاب اسباب ذات «مسبب الاسباب» را میبیند و همه چیز را از او میخواهد.
آری، اگر انسان به این مرحله برسد، مهمترین شرط اجابت دعا را فراهم ساخته است.
SARA
: «او کسی است که مرا آفرید، و هم او مرا هدایت میکند» «الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یهْدِینِ» .
زینب دهقانی
در حدیثی از امام علی بن الحسین علیهالسلام میخوانیم: از آن حضرت درباره «تعصب» سؤل کردند فرمود: الْعَصَبِیةُ الَّتِی یأْثَمُ عَلَیهَا صَاحِبُهَا أَنْ یرَی الرَّجُلُ شِرَارَ قَوْمِهِ خَیراً مِنْ خِیارِ قَوْمٍ آخَرِینَ، وَ لَیسَ مِنَ الْعَصَبِیةِ أَنْ یحِبُّ الرَّجُلُ قَوْمَهُ، وَ لَکنْ مِنَ الْعَصَبِیةِ أَنْ یعِینَ قَوْمَهُ عَلَی الظُّلْمِ:
«تعصبی که انسان به خاطر آن گناهکار میشود این است که: اشرار قومش را بهتر از نیکان قوم دیگر بداند، اما این که انسان، قوم و قبیله خویش را دوست دارد عصبیت نیست، عصبیت آن است که انسان قوم و قبیله خود را در ستمگری یاری دهد» .
زینب دهقانی
سنت پروردگار این است: تا اتمام حجت نکند و مهلت کافی ندهد، هیچ قومی را گرفتار عذاب نخواهد کرد، اما به هنگامی که گفتنیها گفته شد، و به مقدار لازم فرصت یافتند و به راه نیامدند، آن گاه مجازاتی دارد که راه بازگشت در آن نیست.
زینب دهقانی
مسأله مهم در زندگی انسان، این است که: واقعیات را آنچنان که هست درک کند، و در برابر آن موضعگیری صریح داشته باشد، پندارها، پیشداوریها، و تمایلات انحرافی، حب و بغضها، مانع از درک و دید واقعیات ـ آنچنان که هست ـ نگردد، و مهمترین تعریفی که برای فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست»
زینب دهقانی
خدا در هیچ کاری عجله ندارد، اگر دشمنان تو را سریعاً مجازات نمیکند، برای همین است که: به آنها میدان و مهلت میدهد، تا به اصلاح خویش بپردازند.
mehrnaz
اکنون که خدائی داری بخشنده، و قادر و توانا، «اگر چیزی میخواهی از او بخواه که از خواست همه بندگانش آگاه است» «فَسْئَلْ بِهِ خَبِیراً» .
mehrnaz
شد، پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: تا شهادت به وحدانیت خدا و رسالت من ندهی، از غذاب تو نمیخورم، «عقبه» شهادتین را بر زبان جاری کرد.
این خبر به گوش دوستش «اُبِّی» رسید، پرسید: ای «عقبه» ! از آئینت منحرف شدی؟
گفت: نه به خدا سوگند من منحرف نشدم، و لکن مردی بر من وارد شد که حاضر نبود از غذایم بخورد، جز این که شهادتین بگویم، من از این شرم داشتم که او از سر سفره من برخیزد، بی آن که غذا خورده باشد، لذا شهادت دادم!
«أبِّی» گفت: من هرگز از تو راضی نمیشوم مگر این که: در برابر او بایستی و سخت توهین کنی!، «عقبه» این کار را کرد
کاربر ۲۹۷۷۲۰۶
و مرتد شد، و سرانجام در جنگ «بدر» در صف کفار به قتل رسید و رفیقش «أُبِّی» نیز در روز جنگ «احد» کشته شد.
آیات فوق، نازل گردید و سرنوشت مردی را که، در این جهان گرفتار دوست گمراهش میشود و او را به گمراهی میکشاند، شرح داد.
بارها گفتهایم: شأن نزولها گرچه خاص است ولی هرگز مفهوم آیات را محدود نمیکند، بلکه، کلیت آن شامل تمام افراد مشابه میگردد.
کاربر ۲۹۷۷۲۰۶
بلندترین کوههای زمین در برابر عظمت زمین، کمتر از برآمدگیهای پوست نارنج نسبت به آن است، همان زمینی که خود ذره ناچیزی است در این کهکشانهای عظیم.
زینب دهقانی
از لحظه مرگ، آه و حسرت افراد مجرم شروع میشود، و آرزوی بازگشت در روح او شعلهور میگردد، آه و فریادهای بیفایده و دعاهای نامستجاب در این زمینه سرمیدهند.
در آیات قرآن، نمونههای زیادی از آن به چشم میخورد که سادهترین آن را در آیات مورد بحث خواندیم: هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ: «آیا به ما مهلتی داده خواهد شد» ؟!
در سوره «انعام» آیه ۲۷ میخوانیم: یا لَیتَنا نُرَدُّ وَ لاْ نُکذِّبُ بِآیاتِ رَبِّنا: «ای کاش! ما بازمیگشتیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم» .
و در سوره «احزاب» آیه ۶۶ آمده است: یا لَیتَنا أَطَعْنَا اللّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولاَ: «ای کاش! ما خدا و پیامبرش را اطاعت کرده بودیم» .
در سوره «مؤنون» آیات ۹۹ و ۱۰۰ آمده است: حَتّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکتُ:
«وضع مجرمان همچنان ادامه دارد، تا زمانی که مرگ به سراغ یکی از آنان بیاید، میگوید: پروردگارا مرا بازگردانید * تا گذشته تاریکم را جبران کنم و عمل صالحی را انجام دهم»
زینب دهقانی
پروردگارا! شکر این همه نعمت را به من الهام کن! و توفیقی عطا فرما که: بتوانم در پرتو آن، جلب رضای تو کنم.
زینب دهقانی
حجم
۴۶۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۶۵۷ صفحه
حجم
۴۶۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۶۵۷ صفحه
قیمت:
رایگان