بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کفش باز | طاقچه
تصویر جلد کتاب کفش باز

بریده‌هایی از کتاب کفش باز

نویسنده:فیل نایت
امتیاز:
۴.۰از ۴۵۶ رأی
۴٫۰
(۴۵۶)
آسان‌ترین راه برای آن‌که بفهمی واقعاً چه احساسی در مورد کسی داری این است که با او خداحافظی کنی.
seyed mohsen shafie
یکی از درس‌هایی که از تمام این قهرمانان گرفته بودم، آن بود که آن‌ها هیچ‌کدام زیاد حرف نمی‌زدند. هیچ‌کدام وراج نبودند
farnaz Pursmaily
قبل از دیگران، قبل از پرنده‌ها و قبل از خورشید از خواب بیدار شدم.
بلاتریکس لسترنج
در ذهن انسان مبتدی خیلی چیزها امکان‌پذیر است، در ذهن انسان باتجربه اما اندکی.
Dexter
هر دونده‌ای این‌را می‌داند. کیلومترها می‌دوی و می‌دوی، بدون آن‌که واقعاً دلیلش را بدانی. به خودت می‌گویی به‌خاطر هدفی این کار را می‌کنی یا دنبال جمعیتی هستی؛ اما دلیل حقیقی دویدن تو آن است که جایگزین آن، یعنی ایستادن تو را تا سرحد مرگ می‌ترساند.
maryam
به خودم گفتم: بگذار همه بگویند که ایده‌ات ابلهانه است… تو ادامه بده. نایست. حتا به ایستادن فکر هم نکن تا این‌که به آن‌جا برسی و فکرت را زیاد مشغول این نکن که "آن‌جا" کجاست. هرچه پیش آمد فقط نایست.
maryam
به دانشجویان می‌گویم، تنها کاری که باید بکنیم این است که کار کنیم و مطالعه کنیم، کار کنیم و مطالعه کنیم، تا هرجا ‌که می‌توانیم.
Ali Aghaipour
به مردان و زنان بیست‌وچند‌ساله خواهم گفت که به کار یا تخصص یا حتا یک حرفه قانع نشوند. به ندای‌شان گوش دهند. حتا اگر نمی‌دانند که مفهوم آن چیست، آن‌را دنبال کنند. اگر ندای‌تان را دنبال کنید، تحمل خستگی راحت‌تر خواهد شد، ناامیدی‌ها به محرک تبدیل می‌شوند و فرازها مثل ‌چیزی نخواهند بود که تا به ‌حال تجربه کرده‌اید.
مشعل
آسان‌ترین راه برای آن‌که بفهمی واقعاً چه احساسی در مورد کسی داری این است که با او خداحافظی کنی.
حسین
چرا شروع‌کردن همیشه سخت است؟
بلاتریکس لسترنج
کسی که کوه را تکان می‌دهد با سنگ‌های کوچک آغاز می‌کند
azi21
، صبح زود بیرون می‌رفتم تا نفر اول صف باشم؛ اما هیچ‌وقت هیچ صفی وجود نداشت. شهر گرفتار سرمایی بی‌سابقه بود. همه‌چیز در اختیار خودم بود.
بلاتریکس لسترنج
نوشتم: «بلندپروازانه‌ست؛ اما ارزش تلاش‌کردن رو داره.» این خط آخر را با ایمان کامل نوشتم. واقعاً ارزش تلاش‌کردن داشت.
کاربر ۴۹۹۳۵۱۰
این حس دردناک در من وجود داشت که فرصت ما کوتاه است، کوتاه‌تر از آن‌چه تصور می‌کنیم. کوتاه مانند دویدن در صبحگاه. من می‌خواستم فرصت خودم را به شکلی بامعنی به‌سر ببرم. به شکلی هدفمند. خلاقانه. بااهمیت. بالاتر از همه… متفاوت. می‌خواستم نشانه‌ای از خود در دنیا به‌جا بگذارم.
وحید
کارتر باوجودآن‌که در دانشگاه ویلیام جول ستاره‌ی بسکتبال بود با اغلب ورزشکارها فرق داشت. عینک ضخیمی داشت و کتاب می‌خواند. کتاب‌های خوب می‌خواند. به‌آسانی می‌شد با او حرف زد و به‌راحتی می‌شد با او حرف نزد. هر دوی این‌ها ویژگی‌های مهمی برای یک دوست است
milad
به مردم نگو کارها را چگونه انجام دهند، تنها به آن‌ها بگو چه کار کنند و بعد از نتیجه‌ی کار شگفت‌زده خواهی شد.
حسین
کاری که باید بکنیم این است که کار کنیم و مطالعه کنیم، کار کنیم و مطالعه کنیم، تا هرجا ‌که می‌توانیم.
vahid.۹۳
«تو خودتو توسط کسانی می‌سنجی که خودشون رو توسط تو می‌سنجن.»
vahid.۹۳
جدای از بودن در صف مرگ، زندگی باشکوه است.
S.Abolqasem
با حیرت از خودم می‌پرسیدم، پس چرا هنوز احساس بچگی می‌کنم؟
بلاتریکس لسترنج
صبحگاه. من می‌خواستم فرصت خودم را به شکلی بامعنی به‌سر ببرم. به شکلی هدفمند. خلاقانه. بااهمیت. بالاتر از همه… متفاوت. می‌خواستم نشانه‌ای از خود در دنیا به‌جا بگذارم. می‌خواستم برنده باشم.
بلاتریکس لسترنج
کارآفرینی امریکا درحال کم‌شدن است، نه زیادشدن. یک تحقیق در مدرسه‌ی کسب‌وکار هاروارد اخیراً تمام کشورهای جهان را از لحاظ روحیه‌ی کارآفرینی رتبه‌بندی کرد. امریکا پایین‌تر از پرو بود. و کسانی که به کارآفرین‌ها اصرار می‌کنند که هرگز تسلیم نشوند؟ شارلاتان‌ها. بعضی اوقات بایستی تسلیم شوی. بعضی اوقات دانستن این‌که چه موقع تسلیم شوی، چه موقع چیز دیگری را امتحان کنی، نبوغ است. تسلیم‌شدن به معنی متوقف‌شدن نیست. هرگز متوقف نشوید.
مشعل
درمان هر فرسودگی شغلی فقط سخت‌تر‌کارکردن است.
honey
اولین‌بار بود می‌فهمیدم در دنیا همه ما را دوست نخواهند داشت یا نخواهند پذیرفت و این‌که غالباً درست در لحظه‌ای ما را کنار می‌گذراند که بیش‌تر از همیشه نیازمند پذیرشیم
Sajjad Nikmoradi
هر دونده‌ای این‌را می‌داند. کیلومترها می‌دوی و می‌دوی، بدون آن‌که واقعاً دلیلش را بدانی. به خودت می‌گویی به‌خاطر هدفی این کار را می‌کنی یا دنبال جمعیتی هستی؛ اما دلیل حقیقی دویدن تو آن است که جایگزین آن، یعنی ایستادن تو را تا سرحد مرگ می‌ترساند.
milad
می‌خواستم نشانه‌ای از خود در دنیا به‌جا بگذارم. می‌خواستم برنده باشم.
hojjat
اولین گام‌های بی‌اراده‌ را در آن جاده‌ی سرد، به درون مه برداشتم. چرا شروع‌کردن همیشه سخت است؟ هیچ ماشین، آدمیزاد و یا نشانه‌ای از زندگی وجود نداشت. تنهای‌تنها بودم و همه‌ی دنیا مال خودم بود، انگار درخت‌ها به‌طرز عجیبی از وجود من آگاه بودند.
Dexter
با خودم فکر کردم، بله. اعتمادبه‌نفس. بالاتر از ارزش خالص، بالاتر از نقدینگی، این چیزی است که هر مردی به آن نیاز دارد. آرزو می‌کردم از این اکسیر در من بیش‌تر وجود داشت. آرزو می‌کردم می‌شد کمی از آن قرض گرفت؛ اما اعتمادبه‌نفس مثل پول نقد است. باید مقداری داشته باشی تا مقدار دیگری به آن اضافه کنی. و مردم از دادن آن به دیگران بیزارند.
حمید ثروت(تلگرام :hamid1408)
از مسابقات دو فهمیده بودم که هنر رقابت یعنی هنر فراموش‌کردن.
a
هر دونده‌ای این‌را می‌داند. کیلومترها می‌دوی و می‌دوی، بدون آن‌که واقعاً دلیلش را بدانی. به خودت می‌گویی به‌خاطر هدفی این کار را می‌کنی یا دنبال جمعیتی هستی؛ اما دلیل حقیقی دویدن تو آن است که جایگزین آن، یعنی ایستادن تو را تا سرحد مرگ می‌ترساند.
Ramtin

حجم

۴۹۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

حجم

۴۹۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۲۲,۲۰۰
۷۰%
تومان