
بریدههایی از کتاب مکبث
۲٫۸
(۲۰)
بانو مکداف: به کجا بگریزیم؟ من هیچ بدی نکردهام، ولی اینک به یاد میآورم که من در این جهان خاکی جایی به سر میبرم که بد کردن اغلب سزاوار ستایش و نیکی کردن گاه دیوانگیِ خطرناکی است. افسوس
چیمن
بیمهای مشهود کمتر از دهشتهای خیالی هراسانگیز است.
KeetaabKhaan
شده را ناشده نتوان کرد
چیمن
زندگی تنها سایهای است گذرا. بازیگری بینواست که ساعتی بر صحنه میخرامد و به شور و هیجان میآید و سپس دیگر آوایی به گوش نمیرسد. افسانهای است خشمآلوده و پُرخروش که ابلهی حکایت میکند و هیچ معنی ندارد
AFSHIN BARZGAR
هیچچیز نیست مگر آنچه نیست.
KeetaabKhaan
همان بهْ که دیگر خویشتن را بازنشناسم.
سرو خرامان
چطور شیطان میتواند حقیقت را بازگوید؟
KeetaabKhaan
هنگامی که آرزوی ما، بیآنکه خرسندمان کند، برآورده میشود، همهچیز بر باد میرود و دیگر چیزی در دست نمیماند
کاربر ۹۲۶۶۳۴۵
بیمهای مشهود کمتر از دهشتهای خیالی هراسانگیز است
Amin Nabiollahi
برای فریفتن روزگار، به روزگار مانند شوید. با چشم و دست و زبانتان خوشامد بگویید، خود را همچون گلی بیآزار بنمایید، اما زیر این ظاهر آراسته چون مار باشید
Amin Nabiollahi
نروم، خطر بازگشت و گذشتنم همسان باشد. چیزهای شگفتی در سر دارم که به دستم راه خواهد یافت و باید پیش از آنکه بدان بیندیشند اجرایشان کنم.
لیدی مکبث: شما به چیزی نیاز دارید که همگان را میباید: خواب.
مکبث: بیا، هماکنون میخوابیم. وهم شگفتی که خود به وجودش آوردهام زادهٔ ترس ناآزمودهای است که به آزمونی سخت نیاز دارد. بهراستی ما هنوز بسیار جوانیم.
بیرون میروند.
Mohammadreza Kd
دستبهکار شو و با ظاهری آراسته روزگار را بفریب.
سرو خرامان
مکبث: اگر ما ناکام شویم؟
لیدی مکبث: ما ناکام شویم؟ همت استوار دارید! کامروا خواهیم شد!
سرو خرامان
مکبث: ولی چرا یارای «آمین» گفتن نداشتم؟ سخت نیازمند دعای خیر بودم و «آمین» از گلویم برنیامد!
لیدی مکبث: نباید اینسان بدین چیزها اندیشید، وگرنه دیوانه خواهیم شد.
سرو خرامان
حجم
۳۵۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۳۵۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۶۸,۰۰۰
تومان