بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب راز شهرزاد | طاقچه
تصویر جلد کتاب راز شهرزاد

بریده‌هایی از کتاب راز شهرزاد

انتشارات:نکوراد
امتیاز:
۴.۰از ۳ رأی
۴٫۰
(۳)
داشتن بزرگ‌ترین نعمت عالم، یعنی پدر
"Shfar"
بنازمت که خدایی فقط برازنده خودت است‌. "
"Shfar"
" خدایا... بنازم عدالت و تقسیم‌هایت را که به یک نفر مال و منال می‌دهی و دلخوشی و سلامتی را از او می‌گیری و به یکی قدرت و پست و مقام می‌دهی و در عوض، آبرو و خوشی‌اش را می‌گیری و به یک نفر هم سلامتی و دل خوش و آرامش می‌دهی، ولی مال و منال و ثروت و قدرت را از او می‌گیری.
"Shfar"
و با خودم گفتم انگار از من بدتر هم خیلی‌ها هستند که اگر خوب دور و برم را نگاه کنم، آن‌وقت است که باید بابت گلایه و شکایت‌هایی که به درگاه خداوند کرده بودم عذرخواهی کنم‌.
"Shfar"
آن پیرمرد که تازه فهمیده بودم خیلی مهربان و بی‌آزار است به من گفت به جای آن‌که درباره رفتن به جام مسی فضولی کنم، می‌توانم یک آرزو _هر چه که می‌خواهد باشد_ داشته باشم تا پیرمرد آن را در یک چشم بر هم زدن برآورده کند‌!
"Shfar"
اما افسوس که همیشه تلخی در کنار شیرینی بوده و هر جا که روشنایی ظهور کرده است، به دنبالش تاریکی پدیدار شده
"Shfar"
دانستم که در این عالم هر چیزی امکان پذیر است‌.
"Shfar"

حجم

۲۹۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۲۹۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان