بریدههایی از کتاب مادربزرگ سلام میرساند و میگوید متاسف است
۴٫۰
(۱۷۸)
«اگه آدم نمیتونه چیز بدی رو از ذهنش پاک کنه، باید روی اون چیزهایِ خوبِ زیادی بپاشه.»
مستاجر
تمام هیولاها از همان ابتدا هیولا نبودهاند. تعدادی از آنها به خاطر غم و غصههایشان هیولا شدهاند.
آلوین (هاجیك) ツ
تا قبل از اینکه مادرت دیگه نتونه چیزیو پیدا کنه، اون چیز گمشده محسوب نمیشه.»
⊙—⊙
«دوست دارم یک نفر یادش بیاید که من وجود داشتم. دوست دارم یک نفر بداند که من اینجا بودم.»
setayeshmadah
این میراثی است که از خودمان بهجا میگذاریم.
خندهی از ته دل.
⊙—⊙
مادربزرگ شانههایش را بالا میاندازد.
«اگه آدم نمیتونه چیز بدی رو از ذهنش پاک کنه، باید روی اون چیزهایِ خوبِ زیادی بپاشه.»
Roya
تا قبل از اینکه مادرت دیگه نتونه چیزیو پیدا کنه، اون چیز گمشده محسوب نمیشه.
مستاجر
«تا حالا کسی بهت گفته که خیلی لعن و نفرین میکنی؟ بابام میگه وقتی آدم گنجینهی لغات خوبی نداشته باشه، اینطوریه!»
sara.m.shzi
«بزرگترین نیروی مرگ در این نیست که جان کسی را میستاند، بلکه در این است که میتواند بازماندگان را به نقطهای برساند که دیگر نخواهند به زندگی ادامه دهند.»
⊙—⊙
خانهی مادربزرگ چیز خاصی دارد. آدم بویی را که در آن خانه پیچیده، هیچوقت فراموش نمیکند.
._.
وقتی از یک نفر خوشت نیاید، او نمیتواند به تو آسیب بزند.
رها
اگر بهنظر کسی چیزی به اندازهی یک ابدیت طول بکشد، میگوید «برای همیشه» و اگر به اندازهی چند ده «برای همیشه» طول بکشد، آن وقت یک ابدیت کامل است. و تنها چیزی که بیشتر از یک ابدیت کامل طول میکشد، ابدیت یک قصه است. چون قصهی ابدی، ابدیت یک ابدیت کامل است و طولانیترین واحد زمان، ابدیت ده هزار قصه است. این بزرگترین عددی است که در سرزمین– تقریباً– هنوز– بیدار وجود دارد.
هرگز
«اگه آدم نمیتونه چیز بدی رو از ذهنش پاک کنه، باید روی اون چیزهایِ خوبِ زیادی بپاشه.»
Negar Amini
ساکنین دنیای واقعی همیشه ادعا میکنند که با گذشت زمان، از شدت غم و درد کاسته میشود، ولی این موضوع حقیقت ندارد. غم و درد تغییر نمیکند، ولی اگر ما مجبور شویم تمام عمر آنها را دنبال خودمان بکشانیم، دیگر قادر نخواهیم بود هیچچیز دیگری را تحمل کنیم. آن وقت غم ما را کاملاً زمینگیر میکند. پس آنها را در یک چمدان بستهبندی میکنیم و دنبال جایی میگردیم که بتوانیم چمدان را آنجا بگذاریم.
آلوین (هاجیك) ツ
مادربزرگ همیشه میگفت: «فقط آدمهای متفاوت میتونن دنیا رو تغییر بدن. آدمهای عادی حتی نمیتونن یه ذره رو جابهجا کنن.»
sara.m.shzi
ساعتی که دقیق کار نمیکنه. در واقع مسیر رو درست طی میکنه، ولی هیچوقت سرجای درستش نیست.
MhmD
بریت – ماری انگار که زن دامنمشکیپوش یک اعلامیهچسبان بالقوه باشد، میگوید: «سلام، سلام!»
هرگز
وقتی از یک نفر خوشت نیاید، او نمیتواند به تو آسیب بزند.
Z...
مادربزرگ همیشه میگفت: «واقعاً پشیمونی هیچ سودی نداره، فقط باعث میشه که آدم سردرد بگیره.»
sara.m.shzi
«مادربزرگ همیشه میگفت، پاتو هیچوقت رو گُه نذار، چون به اطراف میپاشه.»
MhmD
السا میگوید: «شما هم باید بیاین.» ولی زن رفته است.
هرگز
قول میدم که اوضاع بهتر میشه. قول میدم که همهچیز درست میشه.
Pariya
«تا قبل از اینکه مادرت دیگه نتونه چیزیو پیدا کنه، اون چیز گمشده محسوب نمیشه.
._.
به دروغ میگوید: «نه، نخوندهم.»
چون او آنقدر مؤدب هست که بداند وقتی از یک نفر کتاب کادو میگیری، تا این حد به آن شخص بدهکاری که وانمود کنی کتاب را نخواندهای. چون هدیهی واقعی در لذت خواندن نهفته است، نه در خود کتاب. این حداقل رفتار مؤدبانهای است که آدم باید از خودش نشان دهد، البته اگر متکبر و ازمابهتران نباشد.
sara.m.shzi
وقتی آدم چیزی نگوید، کسی را غمگین نمیکند.
هرگز
«آدم میخواهد دوستش داشته باشند، اگر نشد، مورد ستایش قرار بگیرد، اگر نشد، از او بترسند، اگر نشد، از او متنفر باشند و او را تحقیر کنند. روح از خالی بودن گریزان است و میخواهد به هر قیمت که شده، با دیگران ارتباط برقرار کند.»
هرگز
«اگه آدم نمیتونه چیز بدی رو از ذهنش پاک کنه، باید روی اون چیزهایِ خوبِ زیادی بپاشه.»
Sophie
«آدم میخواهد دوستش داشته باشند، اگر نشد، مورد ستایش قرار بگیرد، اگر نشد، از او بترسند، اگر نشد، از او متنفر باشند و او را تحقیر کنند. روح از خالی بودن گریزان است و میخواهد به هر قیمت که شده، با دیگران ارتباط برقرار کند.»
sara.m.shzi
مادربزرگ گفت: «تا اونجا که به ترس مربوط شه، عالم واقعیت در مقابل عالم تخیل هیچ شانسی نداره.»
هدهدسبا
بیش از یک ربع در آپارتمان سکوتمحض برقرار میشود، چون السا آنقدر عصبانی است که شروع میکند به سنجش زمان، آن هم نه به صورت ابدیت، که به شکل دقیقه.
هرگز
حجم
۳۸۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
حجم
۳۸۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان