
بریدههایی از کتاب انقراض ششم
۳٫۵
(۲)
آبسنگها را اغلب با جنگلهای بارانی مقایسه میکنند و صرفاً برحسب تنوع حیات این قیاس محتمل است. کمابیش هر گروهی را که انتخاب کنید، شمار آن مبهوتتان خواهد کرد. یک محقق استرالیایی یک بار تکهای به اندازه توپ والیبال از مرجان جدا کرد و درون آن بیش از هزاروچهارصد کرم پُرتار متعلق به ۱۳۰ گونه مختلف یافت.
الف.
همانطور که آلگزاندر پوپ در رساله درباره انسان خود گفته است:
همگی بخشهایی از یک کل شگفتانگیزند، که طبیعت جسم آن و پروردگار روح آن است.
الف.
مدیران مجله به او توصیه کردند از بحث تزریق به کف اقیانوس صرفنظر کند چرا که محاسبات مربوط به آثار ورود ۲CO به اتمسفر بسیار تکاندهنده بود. کالدِئیرا بخش اول مقاله خود را با عنوان فرعی «شاید سدههای آینده شاهد اسیدی شدن اقیانوسها در بیش از ۳۰۰ میلیون سال گذشته باشد» منتشر کرد. (۷)
چند ساعت بعد از آنکه به جزیره تکدرخت رسیده بودم به من گفت: «اگر به همین روال پیش برود، تا اواسط سده اوضاع تیره وتارتر خواهد شد.»
الف.
این تنوع با توجه به شرایط زیرساختی بسیار حیرتانگیز است. آبهای مناطق گرمسیری از لحاظ مواد مغذی مانند نیتروژن و فسفر که برای بیشتر اشکال حیات ضرورت بسیار دارد فقیر است. (این امر به آنچه ساختار حرارتی لایههای آب نامیده میشود ارتباط دارد و به همین علت است که آبهای حارهای اغلب چنین زلالاند.) در نتیجه دریاهای مناطق گرمسیری باید فقیر باشند ــ مثل آب در بیابان. به این ترتیب آبسنگها فقط جنگلهای گرمسیری زیرآبی نیستند، آنها جنگلهای گرمسیری در صحراهای دریاییاند.
الف.
کارل زیمر، نویسنده کتب علمی، زمین را در انتهای دوره پرمین «مکانی واقعاً عجیب وغریب» توصیف کرده که دریاهای یخزده بنفشرنگ حبابهای سمّی آزاد میکردند، حبابهایی که به سوی «آسمان سبز روشن» بالا میرفت.
الف.
«سوراخ» لایه اوزون که هر بهار بر فراز قطب جنوب باز میشود بزرگتر خواهد شد ــ بیشتر به دلیل مواد شیمیایی که به صورت گسترده استفاده میشود ــ تا سرانجام تمام زمین را احاطه کند. (معروف است که یکی از همقطارهای نوبلی کروتزن یک شب که از آزمایشگاهش به خانه رفته بود به همسرش گفت: «اوضاع خوب پیش میرود اما انگار پایان زمین نزدیک است.»)
الف.
- فعالیتهای بشر باعث تغییر یکسوم الی نیمی از خشکی این سیاره شده است.
- روی بیشتر رودخانههای بزرگ دنیا سد بسته شده یا از مسیر خود منحرف شدهاند.
- نیتروژنی که کودهای گیاهی تولید میکنند بیش از مقداری است که اکوسیستمهای خشکی به طور طبیعی تثبیت میکنند.
- صیادان بیش از یکسوم تولید اصلی آبهای ساحلی اقیانوسها را صید میکنند.
- بشر بیش از نیمی از آب شیرین در دسترس دنیا را مصرف میکند.
الف.
هر سال نُهمیلیارد تن یا چیزی در همین حد وارد اتمسفر میکنیم و هر سال شش درصد به این میزان افزوده میشود. در نتیجه، غلظت دیاکسیدکربن در هوای امروزی بیش از هر زمان دیگر در هشتصد هزار سال گذشته است ــ کمی بیش از چهارصد سهم به ازای هر میلیون. اگر همین روند ادامه پیدا کند، غلظت ۲Co به پانصد سهم در هر میلیون خواهد رسید و تا سال ۲۰۵۰ تقریباً دو برابر مقداری خواهد شد که قبل از انقلاب صنعتی بود. انتظار میرود این مقدار باعث افزایش دمای زمین تا سه درجه شود و این امر نیز خود محرک رویدادهای گوناگونی برای تغییر دنیا خواهد شد از جمله ناپدید شدن بیشتر یخچالهای باقیمانده، زیر آب رفتن جزایر و شهرهای ساحلی در مناطق پست، و ذوب شدن کلاهک یخی قطب شمال. اما این فقط نیمی از داستان است.
الف.
هالاسپنسر به سیاق محتاطانه بریتانیایی خود گفت: «بدبختانه مهمترین مرحله تغییر، مرحلهای که اکوسیستم شروع به از هم پاشیدن میکند، در pH ۷.۸ رخ میدهد، همان مرحلهای که انتظار داریم تا سال ۲۱۰۰ رخ دهد. از این رو خیلی باید مراقب بود.»
الف.
ریبز به من گفت: «اگر از من بپرسی در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، فکر میکنم مطمئنترین شواهدی که داریم به کاهش تنوع حیات مربوط میشود، برخی از موجودات زنده که تحمل زیادی دارند بسیار بیشتر خواهند شد، اما در مجموع از تنوع کاسته میشود. این همان اتفاقی است که هنگام انقراضهای گروهی بزرگ رخ داده است.»
الف.
چرا اسیدی شدن اقیانوسها چنین خطرناک است؟ پاسخ به این سؤال دشوار است تنها به این دلیل که شامل فهرست دورودرازی میشود. بسته به آنکه موجودات زنده تا چه حد قادر به تنظیم شیمی درون خود هستند، اسیدی شدن میتواند بر متابولیسم، فعالیت آنزیمها و عملکرد پروتئینها اثر بگذارد. از آنجا که اسیدی شدنْ ترکیبِ جوامعِ میکروبی را تغییر خواهد داد، قابلیت استفاده از مواد مغذی اصلی مانند آهن و نیتروژن را عوض میکند. به دلایل مشابه، میزان نوری را که در آب نفوذ میکند تغییر خواهد داد و، به دلایل نسبتاً متفاوت، شیوه انتشار صدا را عوض خواهد کرد. (در مجموع، انتظار میرود اسیدی شدنْ دریاها را پرهیاهوتر کند.) احتمالاً رشد جلبکهای سمی را تشدید خواهد کرد.
الف.
به معنی واقعی مارهای درختی قهوهای جزیره را از جانوران بومی تهی کردند؛ این روزها آنها بیشتر از مزاحمهای دیگری مثل سقنقورهای فضول، مارمولکهایی که از پاپواً گینه نو به گوآم رفتهاند، تغذیه میکنند. دیوید کوآمّنِ نویسنده بهسرزنش میگوید اهریمن نامیدن مار قهوهای درختی کاری ساده است اما این جانور شیطان نیست، فقط بیاخلاق است و در مکانی اشتباه قرار گرفته. میگوید کاری که بویگا ایررگولاریس در گوآم کرده «دقیقاً همان کاری است که هومو ساپینس در سراسر این سیاره انجام داده است: موفقیت بیحدوحصر به حساب گونههای دیگر».
الف.
یکی از اعضای گروه پابو به نام دیوید رایش که متخصص ژنتیک در مدرسه پزشکی هاروارد بود متوجه چیز غریبی شد. توالیهای نئاندرتال همانطور که انتظار میرفت شبیه توالی ژنها در انسان بود. اما شباهت آن با بعضیها بیشتر بود. بهخصوص اروپاییها و آسیاییها دیانای مشترک بیشتری با نئاندرتالها داشتند تا آفریقاییها. به گفته رایش، «میخواستیم این مسئله را ندیده بگیریم. فکر میکردیم حتماً اشتباه شده است.»
الف.
فرضیه جایگزینی قطرهای ــ که عجالتاً آن را درست میدانیم ــ قویترین شواهد ممکن برای نزدیک بودن نئاندرتالها و انسان امروزی را فراهم میکند. شاید این دو عاشق هم شده باشند شاید هم نه، اما عشقورزی کردهاند. فرزندان دورگه آنها شاید موجوداتی هیولاوار بودهاند شاید هم نه؛ با این همه، یکی از آنها ــ شاید نئاندرتالها، شاید هم انسانها ــ از این کودکان مراقبت کردهاند. بعضی از این دورگهها باقی ماندند و بچهدار شدند که آنها نیز صاحب فرزند شدند و ماجرا تا به امروز ادامه پیدا کرد. حتی امروز، حداقل سیهزار سال پس از آن حادثه، این نشانه را میتوان تشخیص داد: تمام غیرآفریقاییها، از اهالی گینه نو گرفته تا فرانسویها و چینیهای هان، یک تا چهار درصد از دیانای نئاندرتالها را در خزانه ژنتیکی خود دارند.
الف.
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۹ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۹ صفحه
قیمت:
۸۹,۰۰۰
تومان