جملات زیبای کتاب نازنین و بوبوک | طاقچه
تصویر جلد کتاب نازنین و بوبوک

بریده‌هایی از کتاب نازنین و بوبوک

امتیاز
۴.۰از ۳ رأی
۴٫۰
(۳)
مردم در روی زمین تنها هستند. همین بدبختی است!
M Fahimrad
می‌فهمیدم که به آنچه می‌گوید، خودش بی‌نهایت اهمیت می‌دهد و به آن معتقد است و تصور می‌کند که ما نیز به آن مطلب همان ارزشی را می‌دهیم که او می‌دهد. وای از این خوش‌باوری!
M Fahimrad
همیشه یا همه‌چیز را می‌خواستم یا اصلاً هیچ
M Fahimrad
اما زنی که دوست می‌دارد، هو، وای از زن عاشق، حتی گناهان و زشتی‌های معشوقش را می‌پرستد. به حدی که خود مرد نمی‌تواند جنایاتش را آن طوری تبرئه کند که زن عاشق تبرئه می‌کند
M Fahimrad
وقتی که آثار و تکان‌های اولیهٔ آن‌ها گذشت، معمولاً انسان میل دارد بخوابد. می‌گویند که محکومان به مرگ نیز در آخرین شب زندگی خود به خواب عمیقی فرومی‌روند...
M Fahimrad
او برای من معنی همه‌کس را داشت؛ زیرا تنها او برای من، همه‌کس بود. همهٔ امیدواری آتیهٔ من بود! او تنها بشری بود که آرزو داشتم در کنار خود داشته باشمش!
M Fahimrad
حتی یک مرتبه، یک نگاه هم به من نکرد. مرا لایق یک نگاه نیز ندانست و حال آنکه من مخفیانه، با ولع به او نگاه می‌کردم.
M Fahimrad
به نظر من عاقل‌ترین خلق کسی است که دست‌کم یک مرتبه در ماه آزادانه و بی‌پروا خودش را "الاغ" معرفی کند. البته امروز اجرای چنین کاری استعداد بسیار نادری می‌خواهد که نیست. سابقاً الاغ اقلاً یک مرتبه در سال اظهار می‌کرد که الاغ است؛ ولی امروز به هیچ وجه، هیچ‌وقت نخواهد گفت
M Fahimrad

حجم

۱۰۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

حجم

۱۰۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان