بریدههایی از کتاب بخش زنان و زایمان
۳٫۱
(۱۵۲)
«ببین عزیزم، اگر در زندگیات شخص خاصی هست که تو بتوانی هر شب به او شب بخیر بگویی و بخوابی، بدان نسبت به خیلی از آدمها از نعمت بالایی برخورداری. چرا به قضیه اینطوری نگاه نمیکنی؟»
Manal Bn
«زندگی واقعا معرکه است. البته اگر کم نیارید و خودتان را نبازید.»
rezvan
پس از مدت زمان کوتاهی همه تر و تمیز و مرتب آماده خواب شدند.
:)
«ببین عزیزم، اگر در زندگیات شخص خاصی هست که تو بتوانی هر شب به او شب بخیر بگویی و بخوابی، بدان نسبت به خیلی از آدمها از نعمت بالایی برخورداری. چرا به قضیه اینطوری نگاه نمیکنی؟»
mahdie
پیرزن آهی کشید و شانه بالا انداخت و گفت: بعضیها قدر خوشبختیشان را نمیدانند.
علاقه مند کتاب
اگر در زندگیات شخص خاصی هست که تو بتوانی هر شب به او شب بخیر بگویی و بخوابی، بدان نسبت به خیلی از آدمها از نعمت بالایی برخورداری.
B-vafa
شوهر آن زن او را نوازش میکرد تا یه لقمه چیزی بخورد و زن هم ناله میکرد که هیچ میلی به غذا ندارد. زن یه خرده گریه کرد اما وقتی شوهرش مثل یک پدر او را آرام کرد دست از گریه برداشت و با حرف شنوی روی تخت نشست و کاسهی فرنیاش را در دست گرفت. مرد قاشق قاشق غذا در دهانش میگذاشت و هر از گاهی قاشق را کنار میگذاشت تا با یک دستمال بزرگ بسیار سفید و مدل قدیمی اشکهای زنش را پاک کند.
علاقه مند کتاب
واقعا بُعد دیگر زندگی چه حسی میتواند داشته باشد؟ دنیایی که در آن آدمها همدیگر را در آغوش میگیرند و میبوسند و شبها کنار هم میخوابند و ناگهان نیمهشب در تاریکی از خواب بیدار میشوند و دستانی را حس میکنند که به دورشان حلقه شده و دست دراز میکنند و میگویند: «بغلم کن، خواب بدی دیدم»
ساجده 😅💞
چشمهای بی نشانهی شادی است و اصلا اشک با رنگ چشمهای زن جور در نمیآمد.
B-vafa
«زندگی واقعا معرکه است. البته اگر کم نیارید و خودتان را نبازید.»
Zeynab Shahdoost
«خوب شما زندگی میکنید تا چیزی یاد بگیرید
نازنین
«راستش من و همسرم از زمان ازدواجمان تا الان حتی یک شب هم جدا از هم نخوابیدهایم. از زمان ازدواج یعنی ۲۵ سال». همین که زن این جملات را شنید در حالیکه اشک دیوانهوار روی ژاکت خوشگل صورتی رنگش میریخت به شدت حرفهای او را با سر تایید کرد.
علاقه مند کتاب
واقعا بُعد دیگر زندگی چه حسی میتواند داشته باشد؟ دنیایی که در آن آدمها همدیگر را در آغوش میگیرند و میبوسند و شبها کنار هم میخوابند و ناگهان نیمهشب در تاریکی از خواب بیدار میشوند و دستانی را حس میکنند که به دورشان حلقه شده و دست دراز میکنند و میگویند: «بغلم کن، خواب بدی دیدم».
ساجده 😅💞
واقعا بُعد دیگر زندگی چه حسی میتواند داشته باشد؟ دنیایی که در آن آدمها همدیگر را در آغوش میگیرند و میبوسند و شبها کنار هم میخوابند و ناگهان نیمهشب در تاریکی از خواب بیدار میشوند و دستانی را حس میکنند که به دورشان حلقه شده و دست دراز میکنند و میگویند: «بغلم کن، خواب بدی دیدم».
flora
«زندگی واقعا معرکه است. البته اگر کم نیارید و خودتان را نبازید.»
♡Sara♡
این بخش از بیمارستان مخصوص بیماری زنان بود که زنها به شوخی اسمش را گذاشته بودند بخش زنان و زایمان. هر هفت بیمار دیگر در این بخش زنانی بودند که عمل جراحی داشند یا قرار بود عمل شوند یا تحت معالجه قرار بگیرند. بیماری هیچ کدامشان حاد نبود و در مقایسه با بخشهای دیگر بیمارستان ظاهرا به بیماران این بخش بیشتر خوش میگذشت. اما احتمال وجود افسردگی چندان بعید هم به نظر نمیرسید.
کتاب خوان
مایلدرد گرنت یک رقاصهی سن و سال دار بستری بود که حالا دیگه مربی رقص شده بود. رقاصه زمین خورده بود و در نتیجهی همین ضربه دچار آسیب رحمی شده بود. او هم افسردگی داشت. اما سعی میکرد برداشتش از این قضیه مثبت باشد. اغلب داخل بخش با صدای بلند و سرزنده میگفت: «بخندید تا دنیا همراه با شما بخندد.» البته شعارش بیشتر این بود: «زندگی واقعا معرکه است. البته اگر کم نیارید و خودتان را نبازید.»
شیرین
«ببین عزیزم، اگر در زندگیات شخص خاصی هست که تو بتوانی هر شب به او شب بخیر بگویی و بخوابی، بدان نسبت به خیلی از آدمها از نعمت بالایی برخورداری. چرا به قضیه اینطوری نگاه نمیکنی؟»
شیرین
واقعا بُعد دیگر زندگی چه حسی میتواند داشته باشد؟ دنیایی که در آن آدمها همدیگر را در آغوش میگیرند و میبوسند و شبها کنار هم میخوابند و ناگهان نیمهشب در تاریکی از خواب بیدار میشوند و دستانی را حس میکنند که به دورشان حلقه شده و دست دراز میکنند و میگویند: «بغلم کن، خواب بدی دیدم»
whale 52 hertz
«ببین عزیزم، اگر در زندگیات شخص خاصی هست که تو بتوانی هر شب به او شب بخیر بگویی و بخوابی، بدان نسبت به خیلی از آدمها از نعمت بالایی برخورداری. چرا به قضیه اینطوری نگاه نمیکنی؟»
Spring_blossom
اگر در زندگیات شخص خاصی هست که تو بتوانی هر شب به او شب بخیر بگویی و بخوابی، بدان نسبت به خیلی از آدمها از نعمت بالایی برخورداری
سیویل
«زندگی واقعا معرکه است. البته اگر کم نیارید و خودتان را نبازید.»
parisa
بعضیها قدر خوشبختیشان را نمیدانند.
♡Sara♡
«بخندید تا دنیا همراه با شما بخندد.»
♡Sara♡
خانم کوک هیچ وقت بچهای نداشته و هرگز ازدواج نکرده و تنها زندگی میکند و جز گربهاش کسی را ندارد که او را لمس یا نوازش کند و در آغوش بگیرد. ولی الان درست در همین جا مایلدرد گرنت را در تمام آغوشش جای داده بود و احتمالا بعد از سالهای طولانی این اولین بار بود که او دستانش را دور یک انسان – فرقی نمیکرد مرد یا زن - حلقه میکرد. واقعا بُعد دیگر زندگی چه حسی میتواند داشته باشد؟ دنیایی که در آن آدمها همدیگر را در آغوش میگیرند و میبوسند و شبها کنار هم میخوابند و ناگهان نیمهشب در تاریکی از خواب بیدار میشوند و دستانی را حس میکنند که به دورشان حلقه شده و دست دراز میکنند و میگویند: «بغلم کن، خواب بدی دیدم».
مادام کنجکاو
«ببین عزیزم، اگر در زندگیات شخص خاصی هست که تو بتوانی هر شب به او شب بخیر بگویی و بخوابی، بدان نسبت به خیلی از آدمها از نعمت بالایی برخورداری. چرا به قضیه اینطوری نگاه نمیکنی؟»
vafa1373
میگفت: «بخندید تا دنیا همراه با شما بخندد.» البته شعارش بیشتر این بود: «زندگی واقعا معرکه است. البته اگر کم نیارید و خودتان را نبازید.»
Sajad
واقعا بُعد دیگر زندگی چه حسی میتواند داشته باشد؟ دنیایی که در آن آدمها همدیگر را در آغوش میگیرند و میبوسند و شبها کنار هم میخوابند و ناگهان نیمهشب در تاریکی از خواب بیدار میشوند و دستانی را حس میکنند که به دورشان حلقه شده و دست دراز میکنند و میگویند: «بغلم کن، خواب بدی دیدم».
شیرین
واقعا بُعد دیگر زندگی چه حسی میتواند داشته باشد؟ دنیایی که در آن آدمها همدیگر را در آغوش میگیرند و میبوسند و شبها کنار هم میخوابند و ناگهان نیمهشب در تاریکی از خواب بیدار میشوند و دستانی را حس میکنند که به دورشان حلقه شده و دست دراز میکنند و میگویند: «بغلم کن، خواب بدی دیدم».
hedgehog
«خوب شما زندگی میکنید تا چیزی یاد بگیرید، درست نمیگم؟
nastaran_rm_
حجم
۱۴٫۱ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵ صفحه
حجم
۱۴٫۱ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵ صفحه
قیمت:
رایگان