
بریدههایی از کتاب درمان شوپنهاور
۳٫۸
(۱۱۷)
رنجهای عظیم موجب میشوند رنجهای کوچکتر دیگر احساس نشوند و برعکس، در نبود رنجهای عظیم، حتی کوچکترین دردسرها و مزاحمتها مایهٔ عذاباند.
شیشه
رنجهای عظیم موجب میشوند رنجهای کوچکتر دیگر احساس نشوند و برعکس، در نبود رنجهای عظیم، حتی کوچکترین دردسرها و مزاحمتها مایهٔ عذاباند.
Sahar B
هرچه دارایی درونی فرد بیشتر باشد، کمتر از دیگران میخواهد.»
m.alavi
«با برخوردی مؤدبانه و دوستانه میشود مردم را حرفشنو و مطیع کرد: پس رفتار مؤدبانه با طبیعت انسان همان میکند که گرما با موم.»
hosein keramati
به هرچیز بهاندازهٔ خودش بها بده
niki
یقین پیدا کن که داوریهای ذهنیات، داوریهای عینی را از چشمت پنهان نکند.
کاربرm-jamali
«تسکین در این ایده است که اجازه ندم چیزای پیشپاافتاده ـ موفقیتها یا شکستهای بیاهمیت، چیزایی که در تملک منه، نگرانی دربارهٔ محبوبیت و اینکه کی از من خوشش میآد و کی خوشش نمیآد ـ جوهر هستیم رو ببلعه. برای من، آزاد موندن و قدردانی از معجزهٔ بودن یه جور تسکینه.»
Ava
گل پاسخ داد: ای ابله! تصور کردهای من میشکفم تا دیده شوم؟ من برای خودم میشکفم نه برای دیگران، چون شکوفایی خرسندم میکند. سرچشمهٔ شادی من در وجود خودم و در شکوفاییام است
hamid
هرچی دلبستگیهای فرد بیشتر باشه، زندگی کمرشکنتر میشه و رنجی که فرد موقع جدایی از این دلبستگیها باید تحمل کنه هم بیشتر میشه. شوپنهاور و بوداییها هر دو معتقدن فرد باید خود رو از دلبستگیهاش جدا کنه
کاربر ۷۶۳۹۹۰۶
آنکه همهچیز بشود، نمیتواند چیزی شود
MariYa
باید برای آرزوهایمان مرزی قائل شویم، اشتیاقمان را مهار کنیم، بر خشممان چیره شویم و همواره این واقعیت را در نظر داشته باشیم که هرکس قادر است تنها به سهم بسیار کوچکی از آنچه ارزش داشتن را دارد، دست یابد...
Sahar B
به ورق زدن ادامه داد تا به دو عبارتی رسید که با رنگ صورتی شبنما مشخصشان کرده بود: «بهتمامی بزی.» «بهنگام بمیر.»
اینها درست به هدف زدند. هستیتان را بهتمامی زندگی کنید؛ و بعد از آن بمیرید. هیچ زندگی نازیستهای پشت سر باقی نگذارید.
mobina
نظر دیگران دربارهٔ من، نظرم رو دربارهٔ خودم عوض نمیکنه یا نباید بکنه.»
تونی گفت: «این حرف خیلی ماشینی و بیاحساسه، چندان انسانی به نظر نمیآد.»
«به نظر من غیرانسانی این بود که اجازه میدادم ارزشهام بر اساس نظر افراد نامعقول و کماهمیت، مثل یه چوبپنبهٔ سبک بالاوپایین بره.»
Mina :)
زندگی را میتوان به تکهپارچهای گلدوزیشده تشبیه کرد. هرکس در نیمهٔ نخست عمر، به تماشای رویهٔ آن مینشیند و در نیمهٔ دوم، پشت آن را مینگرد. پشتش چندان زیبا نیست ولی آموزندهتر است زیرا بیننده را قادر میسازد ببیند که چگونه رشتههای نخ بههمپیوستهاند.
شیشه
باید تنها در زمان حال زندگی کنیم. دیروز و فردا وجود ندارند. یادگارهای گذشته و آرزوهای آینده فقط ناآرامی و تشویش به همراه میآورند.
mhds
گل پاسخ داد: ای ابله! تصور کردهای من میشکفم تا دیده شوم؟ من برای خودم میشکفم نه برای دیگران، چون شکوفایی خرسندم میکند. سرچشمهٔ شادی من در وجود خودم و در شکوفاییام است.
ΔƐƐЧ
نوشتن یک رمان خوب، یکی از بهترین کارهایی است که یک آدمیزاد میتواند در عمرش انجام دهد.
m.alavi
ما بیچونوچرا از طریق همانندی رنجمان به یکدیگر پیوند خوردهایم.
Sahar B
دانش محدود است، فقط حماقت است که حدی ندارد
نَــسـی
برترین خرد آن است که لذت بردن از زمان اکنون را والاترین هدف زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیتی است که وجود دارد و مابقی چیزی نیست جز بازیهای فکر
Parisa B
اگر نمیخواهیم بازیچهٔ دست هر فرومایهای و مایهٔ ریشخند هر تهیمغزی باشیم، اصل اول این است که محتاط و دستنیافتنی بمانیم.
m.alavi
هر نفسی که فرومیبریم، مرگی را که مدام به ما دستاندازی میکند، پس میزند... درنهایت این مرگ است که باید پیروز شود زیرا از هنگام تولد، بخشی از سرنوشت ما شده و فقط مدت کوتاهی پیش از بلعیدن طعمهاش، با آن بازی میکند. بااینهمه، ما تا آنجا که ممکن است، با علاقهٔ فراوان و دلواپسی زیاد به زندگی ادامه میدهیم، همانجور که تا آنجا که ممکن است طولانیتر در یک حباب صابون میدمیم تا بزرگتر شود، گرچه با قطعیتی تمام میدانیم که خواهد ترکید.
Mohammad Jamshidpour
بسه. دلسوزی برای خودت بسه.
niki
همسُرایی دربارهٔ بدبختی، حس رقت و انزجار در من ایجاد میکنه
niki
«همهٔ روابط شخصی را همچون راز خود بدانید و کاملاً با دیگران ـ حتی دوستان صمیمی ـ بیگانه بمانید. با تغییر شرایط، بیضررترین مسائلی که دربارهٔ ما بدانند، ممکن است نقطهضعفمان به شمار آید.»
mhds
رنجهای عظیم موجب میشوند رنجهای کوچکتر دیگر احساس نشوند و برعکس، در نبود رنجهای عظیم، حتی کوچکترین دردسرها و مزاحمتها مایهٔ عذاباند.
شیشه
شور به فروید قول داد هر وقت زمانش برسد، برای مرگ به فروید کمک کند و وقتی سرانجام فروید گفت درد چنان شدید است که ادامه دادن معنا ندارد، شور نشان داد قولش قول است و یک دوز کشندهٔ مرفین به او تزریق کرد. به این میگویند دکتر. این روزها کجا میشود یک دکتر شور پیدا کرد؟
sara
انگار من در هیچ کجای دنیا در خانه و کاشانهٔ خودم نیستم.
MariYa
او اصرار دارد هماکنون زندگی را تجربه کنیم بهجای آنکه به «امید» آیندهای بهتر زندگی کنیم.
s.henry
پیام نیچه به ما این بود که چنان زندگی کنیم که مشتاق تکرار ابدی همان زندگی باشیم.
به ورق زدن ادامه داد تا به دو عبارتی رسید که با رنگ صورتی شبنما مشخصشان کرده بود: «بهتمامی بزی.» «بهنگام بمیر.»
اینها درست به هدف زدند. هستیتان را بهتمامی زندگی کنید؛ و بعد از آن بمیرید. هیچ زندگی نازیستهای پشت سر باقی نگذارید.
کاربر ۵۳۰۴۳۲۹
حجم
۴۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
حجم
۴۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
قیمت:
۱۱۸,۰۰۰
تومان