جملات زیبای کتاب ایران شهر (جلد اول) | طاقچه
تصویر جلد کتاب ایران شهر (جلد اول)

بریده‌هایی از کتاب ایران شهر (جلد اول)

دسته‌بندی:
امتیاز
۴.۸از ۴ رأی
۴٫۸
(۴)
این‌که سلطنت‌طلب‌ها طوری حرف می‌زنند انگار مردم ایران یک روز از خواب بیدار شدند و دیدند کاری ندارند، گفتند بگذار یک انقلابی هم بکنیم بد نیست. آخر کی یادش رفته کودتا علیه دولت ملی مصدق را، این‌که بعد از کودتا چه‌طور کریم پورشیرازی را زنده‌زنده سوزاندند و اشرف و شاه نگاه کردند؟ چه کسی یادش رفته آن‌همه کشتار ۱۵ خرداد و ۱۷ شهریور را؟
Hakime Zare
کی یادش رفته جنایات ساواک، مخوف‌ترین سازمان امنیتی دنیا، را؟ حضور هشتاد هزار مستشار آمریکایی که کسی بدون اجازهٔ آن‌ها آب نمی‌خورد، کاپیتولاسیون، از دست دادن بحرین، بی‌سوادی مطلق هفتاد درصد از مردم، این‌که هفتاد و پنج درصد از مناصب عالی‌رتبه در دست فقط چهل خانواده بود، سه هزار کاباره و فاحشه‌خانه، این واقعیت که فقط طی سه سال آخر حکومت، مقامات دربار و دولت از قراردادها یک میلیارد دلار رشوه گرفتند، تأمین شصت و پنج درصد نفت مورد نیاز اسرائیل...
Hakime Zare
آخر چه‌طور می‌شود به چیزی افتخار کنی که برای رسیدن به آن هیچ تلاشی نکرده‌ای؟
Hakime Zare
سعدی جلیل اصفهانی، معروف به «مهندس بابک»، از معروف‌ترین شکنجه‌گران ساواک بود که عالی‌ترین دوره‌های شکنجه را زیر نظر سیا و موساد دیده بود.
Hakime Zare
ما به یک انقلاب دیگر هم نیاز داریم تا کسانی سر کار بیایند تا به مردم بفهمانند که اگر می‌خواهند ابرقدرت یا حداقل قدرت منطقه‌ای شوند، باید تک‌تک‌شان مثل شهروندانِ یک ابرقدرت زندگی کنند؛ روزی حداقل هشت ساعت کارِ مفید، قانونمندی، احترام به حقوق همدیگر و هزار کار به‌دردبخورِ دیگر که این روزها مردم عادی آمریکا و فرانسه و آلمان و ژاپن می‌کنند. از کرهٔ جنوبی هم این روزها همین خبرها می‌رسد و حالا ببین کی بشود برای رسیدن به این کشوری هم که تا دیروز نمی‌توانستیم روی نقشه پیدایش کنیم حسرت بخوریم.
Hakime Zare
دیشب کبری‌خانم سهراب را کنار کشیده بود که وقتی دعوا توی خانه‌ای زیاد می‌شود، تقصیر مرد است و وقتی دعواها زیاد کش پیدا می‌کند، تقصیر زن است.
n.movahedi
اما در این سال‌ها، جاسوسان انگلیسی حتا لحظهٔ مبال رفتن فلان درجه‌دار پاس‌بخش را هم گزارش داده بودند. غلامحسین به‌خاطر همین بی‌خبری یقین داشت شاه به‌زودی فرمان جنگ خواهد داد و کشور یکپارچه نبرد خواهد شد در برابر متجاوزان اجنبی. همین امید شیرین را در خیال می‌پروراند و خمیده به سمت بندر می‌رفت که ناگهان زمزمهٔ چند سرباز هندی را نزدیک خود شنید. تا به خودش بیاید و آرایش جنگ بگیرد، سه سرنیزه، هم‌زمان، قلب و کتف و شکمش را شکافت.
Hakime Zare
باور نمی‌کرد آقا سیدجواد عرفان و فلسفه هم به دخترش آموخته باشد. از مقدمات شرح اشارات خواجه نصیر تا شرح الهدایة الاثیریهٔ ملاصدرا و شرح منظومه. و ادبیات فارسی هم به‌کمال؛ سعدی و مولانا و حافظ و جامی.
Hakime Zare
بعد از قدرت گرفتن حزب بعث، عراق همیشه دلش می‌خواسته به ایران حمله کند. مگر چند بار این کار را نکرد؟ سال ۴۸، سال ۵۲.
Hakime Zare
«امشب از اسپارتاکوس می‌آیم. چشمانِ بی‌شرم دزدان در پی زن و فرزندت باشند وقتی خودت، برای آزادیِ همان دزد، بر صلیب آزادگی با چشمانی بی‌فروغ جان داده باشی. امشب از اسپارتاکوس می‌آیم و از زمین و زمان تو را می‌خواهم.»
Hakime Zare
سه روز دیگر با وسیم برای همیشه از این خاک می‌رویم، خاکی که توان قصه ساختن برای قهرمانانش را ندارد.
Hakime Zare
اما تقبیحش می‌کرد چون در قرارداد سعدآباد، منطقهٔ نفت‌خیز خانقین و کل اروند را به عراق داد و منطقهٔ چکاب را به افغانستان و بخشی از ارتفاعات آرارات را به ترکیه. او محمدرضاشاهی را هم که در برابر عراق و اعراب قدرتمندانه ایستاد و در قرارداد الجزایر حق و حقوق ایران بر اروند را بازگرداند تحسین می‌کرد، اما از محمدرضایی که بحرین و بیست جزیرهٔ دور و برش را از دست داد حالش به هم می‌خورد. و این‌همه گردن‌کشیِ در آشکار و کرنش در نهان در برابر آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها را هم خوش نداشت. یعنی تو به‌عنوان شاهِ مملکت بروی آمریکا و زیرآبِ نخست‌وزیرِ خودت، امینی، را بزنی که من برنامه‌های شما را اجرا می‌کنم، بگذارید بگذارمش کنار؟
Hakime Zare

حجم

۴۳۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۴۳۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان