بریدههایی از کتاب وقتی نیچه گریست
۳٫۸
(۱۰۳)
انسان دوستانش را سختتر از دشمنانش میبخشد.
sky200
هرگز کتاب نمیخواندند و تمام وقتشان به دست و پنجه نرم کردن با مشکلات اقتصادی میگذشت.
ساره🌿
زندگی جرقهای است میان دو خلأ، تاریکی پیشاز تولد و تاریکی پساز مرگ.
آبنوس' تیناز
«ما بیشتر دلباختهٔ اشتیاقیم تا دلباختهٔ آنچه اشتیاقمان را برانگیخته است.»
alireza karamollahi
کسی که از خویش تبعیت نکند، دیگری بر او فرمان خواهد راند. سهلتر و بسیار سهلتر است که از دیگری اطاعت کنی، تا خودْ راهبر خویش باشی
Sima Abdollahi
من افراد زیادی را میشناسم که از خود بیزارند و برای رفع آن، میکوشند نظر مثبت دیگران را به خود جلب کنند. ولی این راهحلْ نادرست و در حکم تفویض اقتدار به دیگران است. وظیفهٔ شما این است که خود را همانطور که هستید بپذیرید، نه آنکه به دنبال راهی برای مقبولیت یافتن نزد من باشید.»
Atiyeh
«معلوم است که رنج میبری؛ این بهایی است که برای بصیرت میپردازی. البته که دچار ترس شدهای؛ زندگی یعنی در خطر بودن. سعی کن قوی شوی!»
ملیکا بشیری خوشرفتار
آیا میدانید پرسش واقعی یک متفکر چیست؟» برای شنیدن پاسخ تأمل نکرد: «پرسش اساسی این است: چه میزان حقیقت را تاب میآورم؟
ملیکا بشیری خوشرفتار
آنچه مهم است، شجاعتِ خود بودن است!»
Sima Abdollahi
اوا جواب داد: «ضربهٔ سختی خورده بودم. و درس دشواری نیز آموخته بودم، اینکه نمیتوانی به هیچکس جز خودت تکیه کنی.»
ملیکا بشیری خوشرفتار
ناامیدی بهایی است که فرد برای خودآگاهی میپردازد
حوریا
ناامیدی بهایی است که فرد برای خودآگاهی میپردازد.»
setayesh7
در انگیزههای خود غور کنید! درخواهید یافت که هیچکس هرگز کاری را تنها بهخاطر دیگران انجام نداده است. همهٔ اعمال ما خودمدارانهاند؛ هرکس تنها در خدمت خویش است؛ همه تنها به خود عشق میورزند.
منکسر
«مردن دشوار است. من همیشه معتقد بودهام که آخرین پاداشِ مرده این است که دیگر نخواهد مرد!»
منکسر
مبادا تنها خود را تکثیر کنی، که بایست چیزی والاتر بسازی.
ملیکا بشیری خوشرفتار
اگر تنش، هزینهای است که باید برای بصیرت پرداخت، بگذارید چنین شود!
منکسر
آیا تو نیز با درماندگی در سوگ زندگیای که هرگز آن را نزیستی ننشستهای؟
منکسر
اگر تنش، هزینهای است که باید برای بصیرت پرداخت، بگذارید چنین شود!
دختر بهاری
من همیشه از فیض بردن در حضور اندیشههای بزرگ لذت بردهام. شاید بهایندلیل که به الگویی برای تکامل خود نیازمندم یا شاید فقط بهاینخاطر که دوست دارم آنها را دور خودم جمع کنم.
alireza karamollahi
آنجا، درست آنجا، مردی را میبینیم، مردی با ذهنی هوشمند و حساس. بیایید به او بنگریم. شاید او روزی به وحشتی که در وجودش لانه دارد عمیقاً نگریسته است. شاید بیش از آنچه باید دیده است! شاید با آروارههای خورندهٔ زمان یا با ناچیز بودن خویش اینکه ذرهای بیش نیست و یا با فانی و تصادفی بودن زندگی رودررو شده است. ترس او خام و هولناک بود تا روزی که دریافت شهوتْ ترس را تسکین میدهد. این بود که ورود شهوت به ذهن را گرامی داشت؛ و شهوت، این هماوردِ سنگدل، بهزودی جا بر سایر اندیشهها تنگ کرد.
alireza karamollahi
ولی... همیشه پیشاز آنکه فکر کنی،
اتفاق میافتد!
sahel
و رؤیاها؛ رؤیا رازی باشکوه است که تمنای گشوده شدن دارد.
حوریا
«یعنی سخت است آزادانه سخن گفتن و خود را تخلیه کردن و همزمان مراقب کلمات خود بودن که مبادا نامی که نباید، بر زبان جاری شود. اینطور نیست؟»
منکسر
«برای خاطر خدا بس کن! دست از فکر کردن بردار! چشمانت را باز کن! نگاه کن! دنیا را به درون راه بده!»
nila
«زیگ، بگذار اینطور برایت بگویم که حس یک انسان چهل ساله نسبت به زندگی را نمیتوان در بیست و پنج سالگی فهمید.»
منکسر
«پرفسور، اگر قرار باشد همهٔ مفسران توسط چارچوب زندگینامهٔ خود محدود شوند، شما چگونه از چنین محدودیتی در کارتان میگریزید؟»
نیچه پاسخ داد: «نخست باید محدودیتها را شناخت. بعد باید از خود فاصله گرفتن و از دور به خود نگریستن را آموخت. افسوس که گاه شدت بیماری به حدی است که به چشمانداز ذهنیام نیز آسیب وارد میکند.»
ملیکا بشیری خوشرفتار
نیچه گفت: «شاید یک مرد، تنها با مرد بودن میتواند زنانگی وجود یک زن را آزاد کند.»
ملیکا بشیری خوشرفتار
به این دلیل قدرش را دانستی که به تجربهٔ از دست دادنش بسیار نزدیک شدی.
منکسر
«آزادی را چگونه میتوان در اختیار خود نگه داشت؟ با شرمسار نبودن از خویش!»
کوثر
انسان حتی در برابر فراموشکاریهایش نیز مسئول است
Sima Abdollahi
حجم
۴۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
حجم
۴۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
قیمت:
۱۲۳,۰۰۰
تومان