بریدههایی از کتاب برادرزاده رامو
نویسنده:دنی دیدرو
مترجم:مینو مشیری
ویراستار:مهدی یزدانی خرم
انتشارات:نشر چشمه
دستهبندی:
امتیاز:
۲.۷از ۳۴ رأی
۲٫۷
(۳۴)
نوابغ کم میخوانند، زیاد عمل میکنند و بهخودیخود شکوفا میشوند.
nu_amin_mi
آدمی شربت دروغی را که در تملق او باشد یک جرعه مینوشد و حرف حق را که برایش تلخ است، قطرهقطره.
nu_amin_mi
اگر در این جهان همهچیز بسیار خوب بود، دیگر چیزی بهغایت خیلی خوب وجود نداشت.
nu_amin_mi
من عدهٔ زیادی مردمان شریف میبینم که سعادتمند نیستند و مردمان بیشماری میبینم که شریف نیستند و خوشبختاند.
AS4438
به یک دَلهدزد تف میکنند، اما به یک جنایتکار بزرگ بهنوعی احترام میگذارند؛
AS4438
پوسیدن زیر مرمر، یا زیر خاک، فرقی ندارد و همان پوسیدن است. و فرقی نمیکند دور تابوت جمعیتی باشند یا نباشند.
nu_amin_mi
مگر در این مملکت لازم است دانشِ آنچه را میگوییم داشته باشیم؟
nu_amin_mi
ما بهظاهر خوشحال بهنظر میرسیم، اما همگی غمگین و گرسنهایم. گرگها هم به اندازهٔ ما گرسنه نیستند؛ ببرها هم به اندازهٔ ما خشن نیستند. مثل گرگها وقتی زمین درازمدت زیر برف مانده است، هر چه را گیرمان بیاید میبلعیم. و ببرصفت آنهایی را که در کارشان موفقاند میدریم. گاهی چند غوغاسالار دورِ هم جمع میشوند و آن زمان است که باغوحش دیدنی میشود.
nu_amin_mi
هیچ سعادتی دایمی نیست
nu_amin_mi
ندانستن بهتر از کم دانستن است
Parinaz
آینه میبایست به آنها فهمانده باشد میتوان با قیافهٔ یک ابله مردی هوشمند بود، یا در ورای ظاهری هوشمند دیوانهای را پنهان داشت.
nu_amin_mi
ما بهظاهر خوشحال بهنظر میرسیم، اما همگی غمگین و گرسنهایم. گرگها هم به اندازهٔ ما گرسنه نیستند؛ ببرها هم به اندازهٔ ما خشن نیستند. مثل گرگها وقتی زمین درازمدت زیر برف مانده است، هر چه را گیرمان بیاید میبلعیم. و ببرصفت آنهایی را که در کارشان موفقاند میدریم. گاهی چند غوغاسالار دورِ هم جمع میشوند و آن زمان است که باغوحش دیدنی میشود.
هرگز کسی این تعداد جانور غمزده، عبوس، درنده و خشمگین را یکجا رؤیت نکرده است
muhammad shirkhodaei
هر قدر هم که شما فوقالعاده باشید، کس دیگری میتواند جانشینتان شود.
nu_amin_mi
به مردمان عادی نیاز هست، اما نیازی به نابغهها نیست. نه، حقیقتاً نبودنشان بهتر است. آنهایند که نظام جهان را بههم میریزند؛ اما از آنجایی که در همهچیز، حماقت بسیار متداول و بسیار قدرتمند است، پس نمیتوان چیزی را بدون جاروجنجال تغییر داد.
MahShid Pourhosein
مُرده صدای ناقوس را نمیشنود. چه دهها کشیش بیهوده برایش حنجره پاره کنند، چه در پیشوپس جنازهاش ستونی از مشعلهای فروزان بدرقهاش کنند، روح او کنار رییس تشریفات حضور ندارد. پوسیدن زیر مرمر، یا زیر خاک، فرقی ندارد و همان پوسیدن است. و فرقی نمیکند دور تابوت جمعیتی باشند یا نباشند
MahShid Pourhosein
هیچچیزی مفیدتر از دروغ برای خلایق و هیچچیزی مُضرتر از حقیقت برای آنها نیست.
nu_amin_mi
مگر در این مملکت لازم است دانشِ آنچه را میگوییم داشته باشیم؟
AS4438
باید تملق گفت، باید تملق بزرگان را گفت، به آنها نزدیک شد، سلیقههایشان را شناخت، مُهر تأیید به هوا و هوس و هرزگیهایشان گذاشت، بیعدالتیهایشان را تأیید کرد؛ راز پیشرفت اینهاست.
AS4438
میگویند ارزش خوشنامی از ارزش کمربند زرین بیشتر است؛ با وجود این چهبسا آنکه خوشنام است کمربند زرین ندارد و میبینیم که امروزهروز آنکه کمربند زرین دارد از خوشنامی هم کم ندارد.
nu_amin_mi
در طبیعت انواع جانوران یکدیگر را میبلعند، در جامعه نیز اصناف یکدیگر را تکهتکه میکنند، قانون هم در این ماجرا دخالتی نمیکند.
nu_amin_mi
دیگر میهنی در کار نیست، از این قطب تا آن قطب فقط ستمکار یا برده داریم.
nu_amin_mi
به یک دَلهدزد تف میکنند، اما به یک جنایتکار بزرگ بهنوعی احترام میگذارند
nu_amin_mi
هیچ اصل اخلاقیای عاری از عیب و اشکال نیست.
nu_amin_mi
هوا چه خوب و یا چه بد، عادت دارم حدود پنج بعدازظهر برای گردش به پاله روآیال بروم. آن منم که همیشه تنها روی نیمکت خیابانِ درختی آرژانسون نشستهام و غرقِ خیال هستم. ذهنم را از هر قیدوبندی رها میسازم. اجازه میدهم تا اولین فکرِ عاقلانه یا غیرعاقلانهای را که به ذهن میرسد دنبال کنم. درست مثل جوانان هرزهٔ ما که در بلوار فوآ دنبال معروفهای بیمغز، شوخوشنگ، با نگاهی بیحیا و دماغِ سربالا میافتند تا این یکی را وِل کنند و شتابان آن دیگری را تعقیب کنند، خواهانِ همه باشند و به هیچیک دل نبندند. افکارم دلبرکان مناند.
rain_88
مگر در این مملکت لازم است دانشِ آنچه را میگوییم داشته باشیم؟
MahShid Pourhosein
«در میان آدمیان جمعی همواره فاسدند و بدکار و جمعی دیگر که به شمار بیشترند، گاه به نیکی رو میکنند و گاه بدی.»
nu_amin_mi
به مردمان عادی نیاز هست، اما نیازی به نابغهها نیست. نه، حقیقتاً نبودنشان بهتر است. آنهایند که نظام جهان را بههم میریزند؛ اما از آنجایی که در همهچیز، حماقت بسیار متداول و بسیار قدرتمند است، پس نمیتوان چیزی را بدون جاروجنجال تغییر داد.
nu_amin_mi
صلحوصفا در خانه؟ یا حق! فقط در صورتی امکان دارد در خانه آرامش داشت که آدم یا نوکر باشد یا ارباب، و بهتر این است که ارباب بود.
nu_amin_mi
هر کس به توانِ شعورش.
nu_amin_mi
من از کتابها این را میآموزم که چه باید کرد و چه نباید گفت. لذا هنگام خواندن خسیس، به خود میگویم: اگر مایلی خسیس باش ولی مواظب باش مانند یک خسیس سخن نگویی. وقتی تارتوف را میخوانم، به خود میگویم اگر دلت میخواهد ریاکار باش، اما مثل یک ریاکار سخن نگو. معایبی را که برایت فایده دارند داشته باش، اما لحن و ظاهر آنها را به خود نگیر تا مسخرهات نکنند.
nu_amin_mi
حجم
۹۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۹۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
قیمت:
۲۷,۰۰۰
۱۳,۵۰۰۵۰%
تومان