بریدههایی از کتاب کهکشان نیستی
۴٫۶
(۴۲۲)
آدم مگر چه میخواهد؟ نانی و آبی و جایی برای خواب! اما گویا آدمها معنای زندگی را نفهمیده بودند. نانِ بیشتر، آبِ بیشتر و جای بیشتر. آدمهایی که هر روز از کنار حرم میگذشتند، هرکدام برای خود دنیایی ساخته بودند و در آن زندگی میکردند.
کاربر ۴۰۶۳۱۸۱
خودت را در ارادهٔ مولایت رها کن. تو طلب نکن و بگذار او برای تو بخواهد. هرآنچه او بخواهد، همان بهترین مشیّت و تقدیر برای توست. قلب امام (ع) آشیانهٔ مشیت الهی است، به آن اعتماد کن.
mandegary
روح، راکبِ بدن و سوار بر آن است. اگر در این دنیا میخواهی روح را به مقصد برسانی، باید بدن را تیمار کنی تا زمینگیر نشود و تو را از راه بازندارد.
حسینی
محبت خوب است؛ اما تا آدمش که باشد. زمانی دلی تو را دوست دارد که قد خواستههایش بهاندازهٔ همین دنیاست و زمانی قلبی دوستدار توست که زلال و آسمانی شده است. برای من مبدأ عشق و منشأ تراوش آن مهم بود. هرکسی را به دل راه نداده بودم و منتظر کسی بودم که خداوند او را برایم بخواهد، تا اینکه قضای روزگار دستانم را در دست سید علی گذاشت.
با خودم عهد بسته بودم کمککارش باشم. کنارش بمانم، هرچند در راه تصمیماتش آواره شوم. مگر یک زن از مردش جز عشق و پاکی و محبت چه میخواهد؟
کاربر ۵۷۳۵۸۳۱
گاهی خداوند چهل روز بنده را در سختی و گرفتاری قرار میدهد تا یک بار از تهِ دل «یاالله» بگوید و به یاد خدا بیفتد.
zahra
همهکس کشیده محمل به جناب کبریایت
من و خجلت سجودی که نکردهام برایت
نه به خاک در بسودم، نه به سنگش آزمودم
به کجا برم سری را که نکردهام فدایت
زینب
اگر بیمراقبت مشغول به ذکر و فکر بشود، بیفایده خواهد بود، اگرچه حال هم بیاورد؛ چراکه آن حال دوام پیدا نخواهد کرد. گول حالی را که ذکر بیاورد، بیمراقبه نباید خورد.
کاربر ۵۷۳۵۸۳۱
گفت: «سیدنا، الأمور مرهون بأوقاتها!»
درحالیکه صورتش را بهسمت حرم مایل میکرد، ادامه داد: «این جمله را صاحب این بارگاه فرموده است؛ هرچیزی رهین وقت خود است. هنگامی که وقتش برسد، خودش بهسراغ انسان میآید.»
الف. میم
-مرحوم قاضی به همه سفارش میکردند این ذکر را قرائت کنند: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ مِنْ جَمِیعِ ظُلْمِی وَ جَوْرِی وَ إِسْرَافِی عَلَی نَفْسِی وَ أَتُوبُ إِلَیهِ» (از خداوند که معبودی جز او نیست، برای تمامی ظلمها و گناهانم و ستمی که بر خود روا داشتهام طلب بخشش میکنم و بهسوی او باز میگردم).
shokoufeh helma
یاد جلسات شبهای ماه رمضان در خدمت او میافتادم؛ جلساتی که گاه چهار ساعت طول میکشید و در ابتدای آن فقط میگفت «خودبین نباشیم؛ خدابین باشیم» و باقی جلسه را در سکوت محض برگزار میکرد
میثم
وقتی به نجف رسیدیم، به امیرالمؤمنین (ع) گفتم: «یا علی! تو خودت میدانی من از زندگی و مالومنال در تبریز چیزی کم نداشتم، وارث زمین و قصبه و بخشهای بزرگی از دههای اطراف تبریز بودم؛ اما همه را گذاشتهام و در راه علم و عالم شدنِ سید علی، میخواهم همراه و کمککار او باشم.»
فهمیده بودم که این زندگی گذراست و آدمها روزی صحنهٔ بازیشان در این دنیا را رها کرده و خواهند رفت. اگر خداوند از من خواسته بود در خدمت زندگیام باشم و ضبطوربط بچهها و همسرم را برعهده بگیرم، با جانودل پذیرا بودم مگر من چه میخواستم جز رضایت او؟
محمدحسین اسلامی راد
محال است انسان بهجز از راه سیدالشهدا (ع) به مقام توحید برسد.
zahra
مبادا بهبهانهٔ بهشت از بهشتآفرین غافل شوید.»
علی
-به شاگردان خود دستور میدانند این دعا را در قنوت نمازهایشان بخوانند: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حُبَّک وَ حُبَّ ما تُحِبُّهُ وَ حُبَّ مَنْ یُحِبُّک وَ العَمَلَ الَّذِی یُبَلِّغُنِی إِلَی حُبِّک وَ اجْعَلْ حُبَّک أَحَبَّ الْأَشْیَاءِ إِلَی».
saqqa
تقدیر، ماجرای شگفتی است. وقتی که همهچیز را آنطور مییابی که میخواهی، ناگهان دستی از غیب، همهچیز را به هم میریزد و تو را به این یقین میرساند که کارهای نیستی.
الیاس
میگفت: «سید محمدحسین، چهل سال از خداوند حاجتی را طلب میکردم، اما بعد از چهل سال فهمیدم به مصلحت نیست، راضی باش و خودت را به او بسپار.»
الف. میم
مَهمااَمکَن، غالباً با طهارت باشد. بعد از نماز صبح صد مرتبه استغفار و صد مرتبه کلمهٔ توحید و یازده مرتبه سورهٔ توحید و صد مرتبه «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ و آلِ مُحمّدٍ و عجّل فَرَجَهم» را ترک نکند. و استغفارات خاصهٔ بعد از نماز عصر را بخواند با ده مرتبه سورهٔ قدر. و مَهمااَمکن، روزه را ترک نکند؛ خصوص سه روز از هر ماه را که پنجشنبهٔ اول و آخر و چهارشنبهٔ وسط هر ماه است، اگر مزاج او مساعد باشد، و الا مراعات مزاج اولی است؛ زیرا که بدن مرکوب انسان است، اگر صدمهای خورد، از پا میافتد؛ لذا نباید خیلی هم به هوای آن بچرخد تا اینکه یاغی شود که او را دیگر اطاعت نکند.
«خَیرُ الْأُمُورِ أَوْسَطُهَا» در همهچیز جاری است. افراط و تفریط، هیچکدام صحیح نیست، در هیچ مرتبه؛ این است که فرمودهاند: «عَلَیْکُمْ بِالْحَسَنَةِ بَیْنَ السَّیِّئَتَیْنِ»؛
کاربر ۲۱۱۵۲۳۹
«شنیدهای میگویند بزرگترین ترسها را عاشقهای بهعشقرسیده درک میکنند؟»
pegah
این گمشدهٔ همهٔ انسانهاست. علم اگر منجر به عمل و تهذیب و حرکت نشود، حجابی میشود میان انسان و حقیقتش، و او را فرسنگها از آنچه برای آن خلق شده، دور میکند
para32oo
خودت را در ارادهٔ مولایت رها کن. تو طلب نکن و بگذار او برای تو بخواهد. هرآنچه او بخواهد، همان بهترین مشیّت و تقدیر برای توست. قلب امام (ع) آشیانهٔ مشیت الهی است، به آن اعتماد کن.»
AmirHosein Taebi
اما وصیتهای دیگر، عمدهٔ آنها نماز است: نماز را بازاری نکنید، اول وقت بهجا بیاورید با خضوع و خشوع! اگر نماز را تحفظ کردید، همهچیزتان محفوظ میماند و تسبیحهٔ صدیقهٔ کبری سلاماللهعلیها و آیتالکرسی در تعقیب نماز ترک نشود. این اهمّ واجبات است و در مستحبات تعزیهداری و زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) مسامحه ننمایید و روضهٔ هفتگی، ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشایش امور است و اگر از اول عمر تا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهُما بهجا بیاورید، هرگز حق آن بزرگوار ادا نمیشود و اگر هفتگی ممکن نشد، دههٔ اول محرم ترک نشود.
میثم
در ابتدا که به خدمتش رسیده بودم، از او طلب دستور کیمیا کردم؛ اما در پاسخ فرمود: «این ذکر را بسیار بگو که خود کیمیاست: اللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِحَلَالِک عَنْ حَرَامِک وَ بِفَضْلِک عَمَّنْ سِوَاک.»
میثم
الله الله الله که دل هیچکس را نرنجانید!
ابوالفضل صالحی
«ترک معصیت مقدمهٔ توفیقات است؛ توفیق برای وارد شدن در توجهات عالیه.»
کاربر ۶۴۹۳۹۸۱
ساعتی از شبانهروز را برای تفکر در احوال خویشتن کنار بگذار
هدی✌
اهمّ اشیا از برای طالبِ قرب، جِد و سعی تمام در ترک معصیت است.
تا این خدمت را انجام ندهی، نه ذکرت و نه فکرت، به حال قلبت فایدهای نخواهد بخشید؛
زینب
«اگر کسی نمازِ اولوقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لعن کند!»
AmirHosein Taebi
«خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری.»
علی
تقدیر، ماجرای شگفتی است. وقتی که همهچیز را آنطور مییابی که میخواهی، ناگهان دستی از غیب، همهچیز را به هم میریزد و تو را به این یقین میرساند که کارهای نیستی.
وقتی در این احساس غوطهور شدی و به این نتیجه رسیدی که مثل پَر کاهی در آسمان، تو را به هر طرف که بخواهد میبرد، دستی دیگر آن را به شیوهای تغییر میدهد که میفهمی تقدیرها نتیجهٔ اعمال خودت است.
الیاس
خاک کربلا چه بهتآور بود؛ از سویی انگار وسط بهشت نشستهای و از سوی دیگر، انگار کوه غم روی دوشهایت سنگینی میکند. اما شنیده بودم نجف طور دیگری است؛ سبک و آرام. انگار در خانهٔ پدریات نشستهای و در خنکای نسیم محبت، آرام میشوی.
مریم
حجم
۶۷۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه
حجم
۶۷۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه
قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۵۰,۰۰۰۵۰%
تومان