گذشته از این، ایران راه مهمی بود تا انگلیسیها کمکهای جنگیشان را به شوروی برسانند. اما رضاشاه دوست آلمانیها بود و با آنکه ایران در جنگ «بیطرف» بود انگلستان و شوروی در شهریور ۱۳۲۰ شمسی به ایران حمله کردند. بهانهٔ آنها حضور تعداد زیادی متخصص و مهندس آلمانی در ایران بود. مهاجمان، رضاشاه را مجبور کردند استعفا بدهد و پسرش محمدرضا را به جای او بر تخت نشاندند.
محمد
چرچیل پاسخ داد: «حیف شد. چون اگر اسلحه داشتی میتوانستی با آن به زندگیات پایان دهی!»
چرچیل طرفدار رفتار خشن با ایران بود. او میگفت: «آمریکاییها نباید با ایران مدارا کنند. اگر ایران موفق شود نفت خود را ملی کند، بقیهٔ کشورهای خاورمیانه هم به دنبال آنها خواهند رفت. مصر هم کانال سوئز را ملی خواهد کرد. آمریکا به اهمیت سرزمینی که از دریای خزر تا خلیجفارس گسترده است توجه نمیکند.»
محمد
اکنون مصدق بر وزارت جنگ هم مسلط شده بود. شاه که میدید مصدق دست اورا از همهٔ کارها کوتاه کرده است از او خشمگین بود؛ برای همین در کنار انگلیسیها و در مقابل مصدق ایستاده بود. «پسر پیشاهنگ» نام سرّی او در عملیات آژاکس بود.
عملیات آژاکس، نقشهٔ کودتایی بود که انگلیسیها برای سقوط مصدق کشیده بودند. «مرد صورتزخمی» لقب فرماندهٔ کودتا بود. نام اصلی او کرمیت روزولت و مأمور سازمان جاسوسی آمریکا بود. مرد صورتزخمی، پنهانی از عراق به ایران آمد و شاه را از نقشهٔ کودتاه آگاه کرد.
محمد