بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بازی بزرگ (جلد دوازدهم) | طاقچه
تصویر جلد کتاب بازی بزرگ (جلد دوازدهم)

بریده‌هایی از کتاب بازی بزرگ (جلد دوازدهم)

۵٫۰
(۳)
«خانلرمیرزا احتشام‌الدوله» حاکم خوزستان، پس از مقاومت اندکی از مقابل دشمن گریخت و این دو شهر به آسانی به تصرف انگلیسی‌ها درآمد. مدتی بعد، در حالی که همهٔ مردم در تهران منتظر تنبیه خانلرمیرزا بودند، او یک قبضه شمشیر و خلعت شاهانه از ناصرالدین‌شاه پاداش گرفت!
محمد
سردارمنصور برای اثبات دوستی، همین که به خانه برگشت الاغی را همراه نامه‌ای برای سفیر فرستاد: «امروز که در خدمت بودم، آقازاده اظهار علاقه به داشتن الاغی فرمودند. یک الاغ به زین و یراق، برای ایشان فرستادم تا همیشه مرا در نظر داشته، فراموشم نفرمایند!» این ماجرا دهان به دهان بین مردم می‌گشت و شاعر ناشناسی دربارهٔ آن سروده بود: اناالحق گفت منصوری سرِدار اناالخر گوید این سردار منصور
محمد
بعد از انقلاب در روسیه، فرماندهان روسی لشکر قزاق از ایران رفته بودند و فرماندهی ایرانی به نام «سردار همایون» برای آن انتخاب شده بود. اکنون نیروی قزاق هم در خدمت انگلستان قرار گرفته بود. انگلیسی‌ها در میان فرماندهان همین نیرو، فرد مورد نظر خودشان را برای آیندهٔ ایران پیدا کردند: «رضاخان میرپنج».
محمد
وزیر خارجهٔ انگلیس، نظر شیل را دربارهٔ گذشتن این خط آهن از ایران پرسید و شیل پاسخ داد: تأسیس راه‌آهن، افزایش قدرت ایران را به دنبال خواهد داشت و استعدادهای آن را که تا کنون براثر فقر و نیازمندی و سستی خفته مانده، بیدار خواهد کرد. صدور کالاهای اروپایی به هند، با کمک این خط آهن، بر اهمیت و ارزش ایران خواهد افزود و از نظر نظامی، حمله به هند را برای ایران بسیار آسان خواهد کرد. پس با کشیدن این راه‌آهن، منافع ملت متمدن انگلستان را بازیچهٔ دولتی نیمه وحشی خواهیم کرد که شور و احساسات بر آن غلبه دارد. ویرانی، ناتوانی، فقر و وحشیگری، ویژگی همهٔ کشورهایی است که در غرب هندوستان قرار دارند و همین وضعیت، انگلستان را در هند قدرتمند کرده است.
کاربر ۹۴۲۳۴۵۵

حجم

۱۰۰۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱۰۰۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۶۷,۰۰۰
تومان