بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سایه های میان ما | طاقچه
تصویر جلد کتاب سایه های میان ما

بریده‌هایی از کتاب سایه های میان ما

انتشارات:نشر افرا
امتیاز:
۳.۷از ۸۷ رأی
۳٫۷
(۸۷)
بدتر از اینکه تو رو نداشته باشم اینه که با دیگری ببینمت.
n re
از رؤیاهات برام گفتی. از ترس‌هات. و من چیزی نمی‌خواستم جز اینکه ترس‌هات رو از بین ببرم و اون رؤیاها رو برآورده کنم.»
Melika Z
ذهن آدم وقتی نتونه چیزی رو درک کنه چیزی رو که می‌خواد می‌بینه.
n re
با اصرار می‌گویم: «حالم خوبه.» «خوبی ولی اگه نباشی هم اشکالی نداره.»
n re
«انجام دادن کار درست همیشه راحت نیست و اینکه آدم بزرگی باشی و اولین کسی باشی که دست مهربونی دراز می‌کنه شخصیت قدرتمندی می‌خواد. ولی نیازی نیست بترسی، آلساندرا. انجام کار درست هیچ‌وقت جواب اشتباهی نیست.»
n re
فکر نمی‌کنم ضروری باشه که مرد کامل رو پیدا کنی، بلکه باید مردی رو پیدا کنی که برای تو کامل باشه.
n re
«فکر می‌کنم وقتی به اندازهٔ کافی به کسی اهمیت می‌دی به نقطه‌ای می‌رسی که نداشتنش برات خیلی دردناک‌تر از داشتن اون ریسک از دست دادنشه. متوجه می‌شی ارزشش رو داره. چون خوشبختی هر چقدر هم کوتاه‌مدت، همیشه ارزشش رو داره.»
n re
«کلمه‌ها معنی مشخصی دارن. رفتارها مهمن، این‌طور فکر نمی‌کنی؟»
niki
وقتی در سرزمین‌های بی‌آزار جنگ‌های تازه ایجاد می‌کنی مردم خودت سختی می‌کشن.
n re
وقتی یک نفر چیزی ببیند که دیگران آن را می‌خواهند، او نیز آن را خواهد خواست.
Melika Z
اگه من به کسی احترام نذارم هیچ‌کس هم به من احترام نمی‌ذاره
n re
«ترجیح می‌دم یادت نمونه.»
کاربر ۷۴۱۶۰۷۹
از کسی که هستی نترس. هرچی دوست داری بگو. همونی که دلت می‌خواد باش. سعی نکن کس دیگه‌ای باشی.
n re
احساس به دل‌شکستگی سختی منجر می‌شه، رودا. شاید بهتر باشه درمورد اینکه چقدر چنین چیزی رو می‌خوای تردید کنی.»
n re
شاعرها می‌توانند هرچه دل‌شان می‌خواهد بگویند. ارزش یک زن به چیزی است که در ذهنش است.
sarah
پیر نشدن خیلی خوبه. خوشم می‌آد همیشه باحال‌ترین باشم. - دیمن سالواتوره، خاطرات یک خون آشام فصل اول، اپیزود ۴
کاربر ۷۶۵۳۰۳۳
نام یک پادشاه به من سپرده شده است. حال نیاز دارم قلبش را نیز به من بدهد.
HONEYTA
می‌توانم میلیون‌ها سال را برای پرستش تو صرف کنم و باز هم لایق تو نباشم. بااین‌حال برای تو درمانده هستم.
HONEYTA
من قبلاً این‌طور احساسی را تجربه کرده‌ام. با هکتور این‌گونه بود. خیلی خوب تمام نشد. احساس به جای خوبی نمی‌رسد. مرا به یک قاتل تبدیل کرد.
سمیرا میرزایی
دوست من، اگه قول بدم دیگه هیچ‌وقت این کار رو نکنم فکر می‌کنی بتونی من رو ببخشی؟» می‌پرسم: «دقیقاً چیکار نکنی؟» «اینکه قبل از دیدن و حرف زدن با تو زود قضاوت نکنم. در عصبانیت این کار رو انجام ندم.»
n re
همه‌مون اولش با چیزهای کوچیک به دوست‌هامون جذب می‌شیم، مگه نه؟ پیوندهای واقعی بعد از آشکار شدن شخصیت اصلی شکل می‌گیرن.»
n re
تو داری با پادشاه نامزد می‌کنی. همین واقعیت به‌تنهایی تو رو به محبوب‌ترین دختر دنیا تبدیل می‌کنه.»
Fatemeh
«می‌بینم داری دوست پیدا می‌کنی. پذیرفته شدن همون چیزی هست که آرزوش رو داشتی؟» «هنوز برای گفتنش زوده.»
HONEYTA
چیزی درمورد تماشای دستور دادن وجود دارد که باعث می‌شود جریان خون در رگ‌هایم شدت بگیرد. چه قدرت فوق‌العاده‌ای دارد. انسان‌ها مجبورند بدون یک کلمه اعتراض از او اطاعت کنند. هر کاری که او دستور می‌دهد انجام می‌دهند. من این قدرت را می‌خواهم.
سمیرا میرزایی
«من دختر دومم. عملاً نادیده گرفته می‌شم. هیچ‌وقت به مهمونی‌ها و مراسم‌ها دعوت نمی‌شم. هیچ‌وقت واقعاً دیده نمی‌شم و بهم فکر نمی‌کنن. آرزو دارم واقعاً زندگی کنم. بخشی از همه‌چیز باشم.»
سمیرا میرزایی
«اغلب مواقع ترس از مجازات نیست که مانع از اعمال نادرست می‌شه.»
n re
«از یه جایی به بعد باید برای خودت زندگی کنی، هستیا. سبک خودت رو پیدا کن و تصاحبش کن.»
n re
عزیزم، تو تمام تلاشت رو کردی. یه زمانی می‌رسه که باید اعتراف کنیم شکست خوردیم.
n re
«به خاطر اینکه تلاش خودت رو کردی. بهت افتخار می‌کنم ولی این درس مهمیه که یاد بگیری تشخیص بدی چه زمانی شکست خوردی.»
n re
«فقط به محبت یه خانم احتیاج داشت تا شجاعت پیروزی در مسابقه رو پیدا کنه.»
n re

حجم

۲۹۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

حجم

۲۹۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
تومان