جملات زیبای کتاب داستان های کوتاه سلینجر | طاقچه
تصویر جلد کتاب داستان های کوتاه سلینجر

بریده‌هایی از کتاب داستان های کوتاه سلینجر

انتشارات:نشر سیزده
امتیاز
۳.۰از ۳ رأی
۳٫۰
(۳)
الوئیز با هق‌هق گفت: «مری‌جین. گوش کن لطفاً. یادته سال اول بودیم من یه پیراهن زرد و قهوه‌ای داشتم که از شهر بویس خریده بودم و میریام بال بهم گفت که توی نیویورک کسی همچین لباس‌هایی رو نمی‌پوشه و من کل شب رو گریه کردم؟» الوئیز دست مری‌جین را تکان داد و ادامه داد: «دختر خوبی بودم.» بعد با خواهش و تمنا گفت: «مگه نه؟»
کاربر ۹۸۳۱۳۹۰

حجم

۱۸۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۴ صفحه

حجم

۱۸۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۴ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۳۲,۰۰۰
۶۰%
تومان